زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر و حماسه سرای ایران

زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر و حماسه سرای ایران ابوالقاسم فردوسی بزرگ ترین حماسه سرا و شاعران نامی ایران است که تلاش بسیاری برای حفظ زبان و فرهنگ ایرانی کرده است. هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه زبان فارسی را زنده و پایدار کرد.

حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی از برجسته ترین شاعران و بزرگ ترین حماسه سرای تاریخ ایران است. معروف ترین اثر او شاهنامه است که 30 سال از عمر خود را صرف نوشتن آن کرده است. در این مقاله قصد داریم در مورد زندگی نامه فردوسی شاعر و حماسه سرا صحبت کنیم.

زمان تولد ابوالقاسم فردوسی

فردوسی در سال 329 هجری قمری و معادل با سال 313 خورشیدی در شهر طوس واقع در خراسان متولد شد. در برخی از منابع نام او «حسن» ذکر شده اما در اکثر منابع ابوالقاسم فردوسی شناخته می شود. در طول قرن ها، افسانه های زیادی پیرامون نام این شاعر وجود دارد، اما در مورد واقعیت های زندگی این شاعر اطلاعات کمی در دست است. ابوالقاسم فردوسی در دوران ساسانیان زندگی می کرد و در این دوران طبقات اجتماعی مختلفی در ایران وجود داشت که فردوسی متعلق به طبقه اجتماعی «دهقانان» بود. این طبقه بین اشراف و کشاورزان قرار داشت و این اشخاص به نوعی «اشرفیت ارضی» داشتند و در کاخ هایی که در اراضی خود داشتند، روزگار سپری می کردند. اطلاعات کافی از کودکی وی در دست نیست، اما با توجه به دارایی ها و املاک پدرش به کسی محتاج نبوده است.

خانواده فردوسی

از زندگی فردوسی اطلاعات زیادی در دست نیست، اما برخی از پژوهشگران زنی که در آغاز داستان «بیژن و منیژه» توصیف شده است را همسر فردوسی می دانند. اگر این احتمالات صحیح باشد، پس همسرش یک زن فرهیخته بوده که توانایی چنگ نوازی داشته و مانند خود فردوسی متعلق به طبقه دهقانان جامعه بوده است. از آنجایی که پسرش در سال 359 هجری قمری متولد شده است، پس او باید حداقل در سال 358 هجری قمری ازدواج کرده باشد پسر وی در سن 37 سالگی و زمانیکه پدرش 67 سال داشت، در گذشت. او یک فرزند دختر نیز داشت و گفته می شود که برای فراهم کردن جهیزیه دخترش شروع به نوشتن شاهنامه کرد. اما پس از درگذشت پدر، دختر این پول را نپذیرفت و این پول برای ترقی کاروانسرای چاهه هزینه شد.

زندگی نامه ابوالقاسم فردوسی

چگونگی نوشتن شاهنامه

فردوسی به کسب علم و دانش و به طور خاص مطالعه کتاب داستان و تاریخ ایران بسیار علاقمند بود و این علاقه به کتب داستانی باعث شد تا شاهنامه را به نظم درآورد. بر اساس منابع مختلف فردوسی سال ها در جست و جو یافتن نسخه اصلی داستان های شاهنامه بود و 30 سال از زندگی خود را صرف این کار کرد. در اوایل به نظم در آوردن شاهنامه، فردوسی ثروت زیادی از جانب پدر داشت و بزرگان خراسان نیز که به داستان های او علاقه زیادی داشتند، به او کمک می کردند. اما با گذشت زمان و پس از سرودن بخش بزرگی از شاهنامه، فردوسی دچار فقر و تنگ دستی شد. فردوسی تلاش زیادی برای بازگرداندن زبان فارسی به ایران نمود.

در مورد شاهنامه

یکی از آثار مورد توجه فردوسی، شاهنامه بود. شاهنامه به صورت شعر و نزدیک به 60000 دو بیتی عمدتا در یک اثر نثر و به همین نام در شهر مادری او یعنی طوس تالیف شده است. برخی مدعی هستند که روش به شعر در آوردن شاهنامه از قرآن گرفته شده است. در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ شده و فردوسی در تلاش بوده تا فرهنگ ایران پیش از اسلام و پس از اسلام را با هم پیوند بزند. برخی از داستان های مشهور شاهنامه «رستم و اسفندیار» و «داستان خسرو و شیرین» و «هفت خان رستم» است. برخی از محققان، داستان های حماسی ملی ایران را ابتکار فردوسی نمی دانند، بلکه معتقدند اشخاصی مانند «دقیقی طوسی» و «مسعودی مرزی» قبل از او شروع به انجام این کار کرده اند. گفته می شود که فردوسی پس از اطلاع از مرگ «دقیقی طوسی» و ناتمام ماندن کتاب «گشتاسب نامه» او، به ارتباط بین گشتاسب نامه نوشته شده توسط طوسی و شاهنامه پی برد و تلاش کرد تا آن را پیدا کرده و به شعر در بیاورد. در واقع بخشی از شاهنامه سروده طوسی است.

شاهنامه از آثار فردوسی

رویکرد سلطان محمود به شاهنامه

همانطور که قبلا توضیح داده شد، فردوسی در اواخر زندگی خود و زمانی که بیشتر شاهنامه را سروده بود، مشوقان خود را از دست داد و برای حفظ شاهنامه تصمیم گرفت تا آن را به نام «سلطان محمود غزنوی» کند. اما به دلایل مختلفی از جمله موارد زیر، شاهنامه مورد پسند محمود غزنوی قرار نگرفت.

  • اختلاف عقیده بین فردوسی و سلطان محمود غزنوی بر سر مسائل نژادی، ملی، اخلاقی و قومی وجود داشت.
  • در شاهنامه از اجداد سلطان محمود که تازی و ترک بودند، به خوبی یاد نشده است.

با این وجود برخی معتقدند که شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی نوشته شده و به او تقدیم شده است، در حالی که برخی دیگر، گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این مساله می دانند.

نقش شاهنامه در ادبیات فارسی

هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه زبان فارسی را زنده و پایدار کرد. شاهنامه تاثیر زیادی در جهت گیری فرهنگ فارسی و بازتاب شکوهمندی در ادبیات جهان داشته است. شاعران بزرگی مثل ویکتور هوگو و گوته از آن به خوبی یاد کرده اند. در واقع شاهنامه بزرگ ترین کتاب فارسی است که در سرتاسر جهان مورد توجه قرار گرفته است و به همه زبان های زنده دنیا ترجمه شده است. نخستین بار شخصی به نام «بنداری اصفهانی» شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن، بازگردانی شاهنامه به زبان های دیگر نیز صورت گرفت. برخی از تاریخ دانان و مصرشناسان گفته اند که ادبیات کهن مصر و زبان این کشور به دلیل یورش عرب ها از بین رفته است و امروزه زبان رسمی این کشور عربی است چون آنها شخصی مثل فردوسی در تاریخ خود نداشتند. در واقع فردوسی، زبان، فرهنگ و تاریخ حماسی ایران را با نوشتن شاهنامه جاودانه کرد.

مرگ و آرامگاه فردوسی

در روزهای پایانی زندگی، فردوسی دو مرتبه از سن خود سخن گفته است و چنین نوشته است: «کنون که عمر نزدیک هشتاد شد/ امیدم به یک باره بر آب شد» «کنون سالم آمد به هفتاد و شش/ غنوده همه چشم میشار فش». به عبارت دیگر در یک شعر خود را 80 ساله و در جای دیگر 76 ساله بیان کرده است. پس از مرگ وی، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از خاکسپاری پیکر او در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد و فردوسی به ناچار در باغ خود واقع در طوس به خاک سپرده شد. آرامگاه او در واقع زیارت گاه اهل علم و دانش بود و با وجود بارها تخریب شدن، مجددا از نو ساخته شد. این آرامگاه همچنین در سال های 1307 تا 1313 به فرمان رضاشاه بازسازی شد.

مرگ و آرامگاه فردوسی

نتیجه گیری

حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ ترین حماسه سرا و شاعران نامی ایران است که تلاش بسیاری برای حفظ زبان و فرهنگ ایرانی کرده است. در ایران روز 25 اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است. هر ساله در این روز در سرتاسر کشور آیین بزرگداشت فردوسی و شاهنامه برگزار می شود. شاید بدون وجود این شاعر و آثارش، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ ایرانیان در طول حوادث تاریخی نابود می گشت.

از
17
رای