درخشش میترا رفیع در سریال بی همگان نام او را مجدد بر زبان ها انداخت، در این مطلب از سلام دنیا به گزیده ای از زندگینامه میترا رفیع (نقش الناز در سریال بی همگان)، بیوگرافی، سن، قد، همسر، شروع فعالیت، فیلم ها، پیچ اینستاگرام، گفتگو با میترا رفیع و عکس های او پرداخته ایم که خواهید خواند. لطفا با ما همراه باشید.
زندگینامه میترا رفیع (نقش الناز در سریال بی همگان)
- نام خانوادگی: میترا رفیع
- متولد: 12 آذر 1373 تهران
- زمینه فعالیت: سینما ، تئاتر و تلویزیون
- پیشه: بازیگر و کارگردان
- مدرک تحصیلی: فوق لیسانس بازیگری
- شروع فعالیت: 1379 تاکنون
بیوگرافی میترا رفیع و زندگی شخصی
میترا رفیع متولد 12 آذر سال 1378 در تهران بدنیا آمده است و تحصیلاتش را در رشته بازیگری با اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه سراسری هنر تهران به پایان رسانده است. میترا رفیع دارای یک خواهر است که ازدواج کرده و فرزند دارد، پدرش نیز سالهاست دارفانی را وداع گفته است. با تشویق های خانواده خود بازیگری را از سن 6 سالگی و با اجراهای تک نفره توانسته جوایزی نیز کسب کند، او که بازیگری خود را از صحنه های تئاتر شروع کرد و با بازبگری در سینما، تلویزیون و کارگردانی هنری در شبکه امید و کارگردانی تئاتر ادامه داد.
سن میترا رفیع
در حال حاضر میترا رفیع 28 ساله است.
حتما بخوانید: بیوگرافی محمد صادقی [نقش امیر علی سریال بی همگان]
قد میترا رفیع
میترا رفیع از بازیگران خوش استایل با قد بلند 172 سانتی متر می باشد.
همسر میترا رفیع
میترا رفیع در حال حاضر مجرد می باشد و قصد ازدواج ندارد.
شروع فعالیت میترا رفیع
رفیع با حضور در کلاس های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در سال 1379 یعنی 6 سالگی بازیگری را آغاز کرد اما به صورت حرفه ای در سال 1387 با بازی در نمایش «نقطه چینهای متّصل به تو» به کارگردانی امیرحسین شفیعی توانست در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشته باشد و جایزه بهترین بازیگری زن را نیز از آن خود کند و اما اولین فعالیت او در سینما نیز به سال 1396 برمی گردد که با بازی در فیلم کلمبوس و همبازی شدن با فرهاد اصلانی، هانیه توسلی و مجید صالحی توانست خود را به سینما معرفی کند، اما شهرت او از سریال از سرنوشت آغاز شد و نقش مه لقا اینک نیز در سریال بی همگان با ایفای نقش الناز نام خود را بر زبانها انداخت.
فیلم های میترا رفیع
فیلم های سینمایی میترا رفیع
- مجدلیه مقدس: پرستو علی نسب، 1397
- من می ترسم: بهنام بهزادی، 1397
- کلمبوس: هاتف علیمردانی، 1396
سریال های تلویزیونی میترا رفیع
- از سرنوشت:محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان، 1398
- آخرین پناه:شاهین باباپور، 1398
- بی همگان:بهرنگ توفیقی و اصغر هاشمی، 1401
حتما بخوانید: بیوگرافی کیسان دیباج بازیگر و خواننده
آثار نمایشی و تئاتر میترا رفیع
- دوزخ
- نقطه چین ها
- خانه ی برنارد آلبا
- اسب های پشت پنجره
- مونولوگ کافه پولشری
- باغ آلبالو
پیچ اینستاگرام میترا رفیع
میترا رفیع با داشتن 32 هزار فالور و 320 پست در اینستاگرام فعال می باشد. او با منتشر کردن تصاویری از زندگی شخصی و هنری خوود با طرفدارانش در ارتباط است.
آدرس پیج اصلی میترا رفیع: mitra_rafee@
گفتگو با میترا رفیع
متن مصاحبه میترا رفیع با بهانه بازی در نقش الناز در سریال بی همگان:
کمی از فیلمنامه و ایدهی این کار بگویید. فیلمنامهی این مجموعه چه ویژگیهایی داشت که آن را پذیرفتید؟
از آنجا که این سریال درامی اجتماعی و خانوادگیست جهانش به جهان اکثر ما نزدیک است؛ پس دربارهی پیرنگ این اثر باید بگویم که در لحظهی اول شنیدنش برایم جذاب بود و به عنوان دختری جوان که در جامعهای مشابه به جامعهی (الناز یوسفیان) زندگی میکنم مشتاق بودم که سرنوشت (الناز) را بشنوم و چگونگی مقابله او با سرنوشتش برایم پرسش بزرگی بود که در روند مطالعه و بررسی فیلمنامه به پاسخش رسیدم. در این بحث کوتاه، ویژگیهای دراماتیک این فیلمنامه را کنار میگذارم و صرفاً دربارهی وجود انسانهایی که ما به اِزای ِ واقعیِ (الناز) هستند و در جامعهی ما و در کنار ما در حال زندگی هستند صحبت میکنم.
دختران یا پسرانی که همواره برای رسیدن به خواستههایشان صادقانه تلاش کردهاند و از جان و آسایش و زمانشان چشم پوشیدهاند، اما به دلیل مشکلاتی که مثل گیاهان خودرو سر راه آنها سبز میشوند، ناکام و ناآرام باقی میمانند. به هر حال منظور من این است که النازها فراوانند؛ جوانان جسور و پرشوری که همه را مثل خودشان صاف و صادق میبینند، ولی مختصاتی که در حوزهی اختیار و ارادهی آنها نیست، زندگی را برایشان به گونهای ترتیب میدهد که از وضعیت مطلوب فرسنگها دور بمانند. شاید من و هر کدام از ما به نوعی یک (الناز) باشیم. برای من واکاوی این کاراکتر و بررسی خاستگاه اجتماعی و خاستگاه عاطفیاش جذاب بود.
بازیگران معمولا در خلق کاراکترهای ملودرام لازم نیست که به دنبال مابه ازای خارجی بروند. از نقشآفرینی در این کار (خانوادگی_ملودرام) و چگونگی رسیدن به نقشتان برایمان بگویید؟
این پرسش در ذهن شما دربارهی نحوهی مواجههی من با یک نقش مشخص؛ یعنی (الناز یوسفیان) بوجود آمده. اما در حقیقت پرسشی کلّی است و اگر بخواهم به آن پاسخ بدهم بهتر است دربارهی شیوهی بازیگریام بگویم. یافتن و تحلیل ما به ازای یک شخصیت نمایشی در جهان واقعی گاهی کمک کردن به هنرپیشه است و گاهی آسیب زدن به کار اوست. چرا که در بعضی از کارها صرفا باید جهان عاطفی و خاستگاه فرهنگی و طبقهی اجتماعی آن نقش مورد مطالعه قرار بگیرد و هنرپیشه با اندوختهی اطلاعاتیاش درباره نقش و بهرهگیری از تجربهی زیستی خودش به شخصیت جان بدهد.
البته بعضاً تصور میشود که هرچه شخصیت به جهان هنرپیشه نزدیکتر باشد؛ آفرینش آن نقش سهلتر خواهد بود، شاید در نگاه اول به دلیل نزدیک بودن سن و ظاهر الناز به خودم یا شباهتهای دیگر، اینگونه به نظر برسد که بازی در نقش این دختر کار آسانی بوده اما در واقع کشف پیچیدگیهای عاطفی این نقش و همزمان به کارگیری تجربهی زیستی خودم به ظرافت بسیاری احتیاج داشت و از طرفی خیلی از خُلقیات، امکانات و شرایط خانوادگی (الناز) از من دور بود پس تلاش کردم با شبیهسازی عاطفی و گاهی بهرهگیری از «تخیلِ فعّال» و تخیل کردن فضایی که باید در آن قرار میگرفتم سراغ این نقش بروم. از سویی دیگر هم کمکها و راهنماییهای کارگردان و گروه برایم مایهی دلگرمی بود.
حتما بخوانید: بیوگرافی طناز طباطبایی و زندگی شخصی
ایفای این نقش چه تاثیری در خودتان داشته است؟
هر نقشی که با آن مواجه میشوم، در زمان تولید اثر، تکّهای از جانم میشود. چه بگویم از لحظاتی که با (الناز یوسفیان) گذراندم؟ هربار که گریست با او گریستم و قلبم شکست. هربار که امیدوار شد، قلبم روشن شد از نور امید. بله، حقیقت این است که من با نقشم میخندم، میگریم، اعتماد میکنم، گریزان میشوم، میمانم و ادامه میدهم تا لحظهی پایان. تا روزی که ناگزیر به ترک کردن آن نقش شوم. این آرزو که «ای کاش عمر نقش تمام نشود» همواره در دل من بیدار است. البته چیزهای بسیاری هست که میتوانم دربارهی تأثیر نقش بر بازیگر بگویم. در واقع موضوع پایاننامهی فوقلیسانسم هم با این ماجرا بیارتباط نبود. چگونگی خلق نقش و چگونگی ترک نقش با نگاهی به تعالیم «یرژی گروتوفسکی» مسئلهای بود که مطرح کردم.
هم آنگونه که از کلانترین و تأثیرگذارترین اعضای گروه گرفته تا خردترین افراد گروه برای رساندن بازیگر به شرایطی مطلوب در جهت خلق نقش تلاش میکنند و همهی تمهیدات اجرائی برای قرار گرفتن بازیگر در جایگاه شخصیت دراماتیک در نظر گرفته میشود، همانگونه هم باید برای ترک کردن نقش تلاش کرد و تمهیداتی اندیشید، که این دفعه بار تمام این مسئولیت بر دوش خود بازیگر است و این عملی برای مراقبه و نگهداری از سلامت خود اوست.
بنا به دریافت شخصی من اگر یک بازیگر مدت طولانی دست به آفریدن کاراکترهای گوناگونی بزند، که هر کدام از جهت عاطفی و اجتماعی با هم متفاوت باشند و هرگز هم برای ترک کردن آن نقشها تمرینی نکند و هیچ فرآیندی را برای فاصله گرفتن از آن نقشها طی نکند همواره بخشی از روحش، ذهنش و عواطفش درگیر آن کاراکترها باقی خواهد ماند. پس فکر میکنم همانطور که برای رسیدن به نقش تلاش میکنیم برای فاصلهگرفتن از نقش هم باید تلاش کرد. این قطعاً همان کاریست که به سلامت روان و قلب بازیگر میانجامد و در نهایت ضمیر، غریزه و احساسات او را آمادهی کِشتِ بذر نقشی تازه میکند.
از همکاری با «بهرنگ توفیقی» و «اصغر هاشمی» بگویید؟
زمانی که قرار شد من در این پروژه همکاری کنم؛ آقای بهرنگ توفیقی بودند که در پروسهی پیشتولید حاضر بودند و زحمت ساخت نیمهی نخست تولید سریال را ایشان به عهده داشتند و از نیمهی کار آقای اصغر هاشمی در سمت کارگردان به پروژه پیوستند و کار را پیش بردند. هر دو زحمت بسیار کشیدند و به ایشان خسته نباشید میگویم و از همراهی و هدایتشان ممنونم. به هرحال طبیعی است که تفاوتهای در جهانبینی و زیباییشناسی ایشان وجود داشته باشد، اما نکتهای که باعث انسجام اثر میشد، فیلمنامه بود و این که هر دو هنرمند با وفاداری به خط داستانی و فیلمنامه، گروه را هدایت میکردند و این امر باعث شد کار یکپارچگی خود را تا حدودی حفظ کند.
حضور آقای رضایی، مدیر فیلمبرداری نیز به تداوم زیباییشناسی و یکدستی قاببندیها که از ابتدای فیلمبرداری شکل گرفته بود بسیار کمک کرد. اما خب، تجربه با دو کارگردان در یک اثر واحد رخدادی است که در سینمای جهان به کَرّات دیده میشود و گاهاً سریالها و فیلمها حتی با دو یا چند کارگردان تولید میشوند. دلیل انسجام و نقطه اشتراک تمام کارگردانهای یک اثر همان فیلمنامهاست. و البته آقای هاشمی هم با توجه به نیمهی نخست سریال که ساختهی آقای توفیقی بود تا حدودی همان جهانبینی را دنبال میکردند تا از دو دست شدن کار جلوگیری شود. من همینجا دست تمام کسانی که در این راه یاریام کردند به مهر میفشارم و از آقای مهام، آقای توفیقی و آقای هاشمی سپاسگزارم.
حتما بخوانید: بیوگرافی الهام اخوان و زندگی شخصی
کمی از فعالیت این روزهایتان بگویید. مشغول بازی در کاری هستید؟
چند روزی بعد از اتمام فیلمبرداری سریال «بیهمگان» به استراحت و گذراندن وقت با خانواده و دوستان پرداختم و حالا هم در خلال مطالعه کتابهای تازهای که برای تعطیلاتم خریدهام و آثار نویسندگان معاصر هستند، هم شروع به نقّاشی کردهام و مثل قبل نقاشی میکشم و تمرکزم را افزایش میدهم، هم دوباره تمرینات ورزشیام که در اواخر تولید به دلیل فشردگی کار از آنها دور مانده بودم را آغاز کردهام. همچنین این روزها در حال فکر کردن به سه فیلمنامه و سه نقش پیشنهاد شده برای آغاز کاری جدید هستم که دو نقش را بیشتر و جدیتر از آن دیگری بررسی میکنم. همزمان اخبار روز را نیز دنبال میکنم و امیدوارم مردم کشورم همواره آرام و شاد باشند که لایقِ شادی و آرامشند.
حرف آخر و اگر صحبتی درباره سریال دارید بفرمایید.
ابتدا از توجه و محبت شما ممنونم. در آخر هم امیدوارم مخاطبان سریال «بیهمگان» از دیدن این مجموعه لذّت ببرند.
عکس های میترا رفیع
سخن آخر
ضمن آرزوی موفقیت برای این بازیگر دوست داشتنی و بی حاشیه ، امیدواریم که از این مطلب لذت برده باشید.
مطالب مرتبط:
بیوگرافی ماهور الوند و ازدواج ، زندگی شخصی و هنری
بیوگرافی امیر مقاره و زندگی شخصی