برای تنبل نبودن و بدست آوردن آنچه واقعاً دارای اهمیت است، بایستی هوشمندانه تر کار کنید. می توانید علی رغم داشتن زمان آزاد، از احساس گناه تنبل بودن خلاص شوید.
مقابله با تنبلی
1. با خودتان مهربان باشید
وقتی احساس می کنید مدتهاست تنبل شده اید، خودتان برای این کار تلنگری بزنید تا شاید باعث شود دست به کار شوید.
گاهی اوقات این روش موثر است. اما من دریافته ام که این گونه رفتارها معمولاً باعث احساس گناه بیشتر شده و به شکست می انجامد. در این حالت شما انگیزه کمتری برای ادامه کار داشته و به دلیل این که حس می کنید فایده چندانی در تلاش کردن وجود ندارد، کار را به وقتی دیگر موکول خواهید کرد.
به جای گیر کردن در این شرایط از بین برنده اعتمادبه نفس، من توصیه می کنم که به آرامی به سمت نکته بعدی در این مقاله بروید هر زمان که احساس کردید می خواهید خودتان را تنبیه و سرزش نمایید.
2. تنها با یک گام کوچک به جلو شروع کنید
سخت ترین کار معمولاً شروع کردن کاری است. برای این منظور سعی کنید آن را به ساده ترین شکل تبدیل کنید تا مقاومت درونی را به حداقل رسانده و دست به کار شوید. تنها با یک حرکت کوچک به جلو شروع کنید.
بیرون بروید و برای مدت 3 دقیقه بدوید.
5 دقیقه ظرفها را بشورید.
برای مدت 10 دقیقه گزارشی را که نوشتن آن را به تاخیر انداخته اید، بنویسید.
من از این عادت هر روز به نحوی استفاده می کنم.
من به عنوان مثال یک برنامه آموزشی ایجاد کرده ام و هدف من در طول چند ماه گذشته این بوده که روزانه یک صفحه مطلب بنویسم و اکنون که بخش نگارش مطالب به پایان رسیده است، هدفم این است که هر روز یک صفحه از آن مطالب را ویرایش کنم.
همین. هرچند هرگز در طول این سه ماه کار به یک صفحه ختم نشده است و هر بار بیش از این مقدار را نوشته یا ویرایش نموده ام.
3. بخش کوچکی از کارهای مهم را به عنوان اولین فعالیت هر روز خود قرار دهید
برای لذت بردن از رفع عادت تنبلی و نداشتن حس گناه، مهم است که امور مهم را به تدریج در طول یک هفته به انجام برسانید.
برای این منظور، روزتان را با این امور شروع کنید. آن کارها را به گام های کوچک تر تقسیم کنید و هر روز بر روی یکی از این گام ها متمرکز شوید.
آن کار را انجام دهید تا به تمرکز ذهنی مناسب و کارآمد دست یابید.
با انجام این کار، شما ضرب آهنگ خوبی برای روزتان ایجاد می کنید. شما در مدت 5 تا 10 دقیقه به هدف خود می رسید و انگیزه بیشتری پیدا می کنید تا در ادامه روز این مسیر را هرچه بیشتر دنبال نمایید.
به جای شروع کار با امور شلوغ، ابتدا روز را بررسی نمودن ایمیل ها ( این امر ممکن است امری بسیار مهم برای بعضی افراد باشد اما برای بسیاری از افراد این گونه نیست) یا بررسی پیام های فیس بوک، شروع کرده و 30 دقیقه بعد روز کاری تان را شروع نمایید.
4. اموری که نیازمند تمرکز کامل هستند را با وقت های استراحت کوتاه همراه کنید
برای سبک تر کردن روزهای کاری، وقت های استراحت کوتاه را بین دوره های کاری کوتاه اما با تمرکز بالا در نظر بگیرید.
به خودتان بگویید: من برای مدت 20 دقیقه کاملاً بر روی این کار تمرکز کرده و سپس برای مدت 5 تا 10 دقیقه استراحت خواهم کرد.
با تقسیم کردن ساعات کاری با این روش، کارها دیگر برای شما سنگین و دلهره آور نخواهند بود.
اگر شما از این وقت های استراحت کوتاه مانند سر زدن به فیس بوک، انجام یک بازی ساده یا پیاده روی مختصری در پارک بهره بگیرید، برای مدت طولانی تر پرانرژی و با انگیزه باقی مانده و کیفیت کاری بالاتری خواهید داشت.
پس از گذشت مدتی، احساس خواهید کرد که می توانید در ازای 10 دقیقه استراحت، 40 دقیقه با تمرکز کار کنید اما در ابتدا به خودتان خیلی سخت نگیرید.
اگر در رعایت این زمان بندی ها مشکل دارید از یک برنامه کاربردی بر روی گوشی همراه یا یک زمان سنجی رومیزی در منزل بهره بگیرید.
5. به طور موقت راههای فرار را مسدود کنید
به عنوان مثال، تنها نشستن پشت کامپیوتر و تلاش برای انجام کاری با تمرکز کامل برای مدت 5 یا 20 دقیقه ممکن است باعث انجام هیچ کار مهمی نشود. بایستی حتماً چیزهایی که معمولاً از آنها برای به تاخیر انداختن انجام امور بهره می گیرید را حذف کنید.
از خودتان بپرسید: من معمولاً برای فرار از انجام کارها به کجا می گریزم؟
برای من به عنوان مثال، این مکان گوشی تلفن همراهم است و سر زدن به برنامه هایی مانند Reddit و Twitter و یا گشت و گذار در اینترنت.
پس در این مواقع، گوشی همراهم را در وضعیت سکوت و در جایی دور از محلی که کار می کنم، قرار می دهم. با ایجاد این مانع فیزیکی ساده، معمولاً در %95 مواقع از دام گوشی همراهم می گریزم.
اگر شما این مشکل را با بازی کردن دارید، دستگاه بازی را در هنگام کار در منزل، از خودتان دور کنید. اگر از فیس بوک یا سایر وب سایت ها برای فرار از کار استفاده می کنید، با استفاده از بعضی نرم افزارها به طور موقت دسترسی به این سایت ها را محدود نمایید.
اگر به تلویزیون پناه می برید، آن را از برق بکشید یا رابط برق آن را برداشته و در اتاق دیگری قرار دهید.
6. مواقع اوج و فرود انگیزه تجدید شده خود را ثبت کنید
پرسش سئوالات بهتر همواره منجر به کسب جواب های بهتر می شود.
دو گروه از سئوالاتی که من معمولاً از خودم پرسیده ام و باعث شده اند در اکثر مواقع انگیزه بیشتری بیابم، عبارتند از:
زندگی من اگر که مسیر قبلی را ادامه می دادم در مدت 5 سال آینده چگونه می بود؟
آیا زندگی برای من و اطرافیانم در این صورت بدتر می شد؟
این مانند تنبیه و مواخذه کردن خود نیست بلکه آزمونی هوشمندانه درباره این است که مسیر زندگی شما می توانست چگونه باشد.
ممکن است کمی ناخوشایند باشد اما سعی کنید عواقب منفی رفتارتان را تا حد امکان در نظر بگیرید تا انگیزه بیشتری برای دنبال کردن مسیر تغییرات مثبت پیدا کنید.
سپس از خودتان بپرسید:
زندگی من اگر این روند تغییرات را پیگیری کنم در مدت یک سال آینده چگونه خواهد شد؟
چگونه زندگی من و افرادی که دوستشان دارم بر اثر این تغییرات متحول خواهد شد؟
7. زندگی خود را منظم کنید
وقتی زندگی شما بسیار نامنظم و خسته کننده باشد، ممکن است کارها را با خوابیدن بر روی مبل و تماشای تلویزیون یا کار با گوشی تلفن همراه به تاخیر اندازید.
وقتی این مشکل را دارید شروع به منظم کردن ساعات کاری و زمان شخصی خودتان نمایید. دو سوالی که به من کمک کردند که بفهمم چه کاری باید انجام دهم و مهمترین امور را پیدا کنم عبارت بودند از:
اگر تنها امروز دو ساعت فرصت برای کار داشته باشم، کدام کار (کارها) را انتخاب خواهم کرد؟
اگر امروز فقط 1 ساعت وقت آزاد داشته باشم، چگونه آن را صرف خواهم کرد؟
از این سئوالات برای رهایی از بی نظمی، مورد سئوال قرار دادن یک روز عادی و یافتن بالاترین اولویت های کاری تان استفاده کنید.
سپس بررسی کنید که چه چیزی می تواند مواردی را که در پاسخ های شما وجود ندارند، حذف، حداقل سازی یا شاید به دیگران واگذار نماید.
8. از این که گاهی اوقات تعادل امور را از دست بدهید، ناراحت نشوید
ترس از شکست می تواند شما را به وضعیت انجام دادن امور آسان تر بازگردانده و مجدداً شما را تنبل جلوه دهد.
اما فراموش نکنید که افرادی که برای آنچه واقعاً می خواهند دست به اقدام می زنند و از ناحیه آسایش خارج می شوند، بدون شک گاهی اوقات تعادل امور را از دست داده و دچار شکست های موقت می شوند. این امر در واقع بخشی از زندگی طبیعی است هرچند ما معمولاً درباره شکست های افراد به اندازه موفقیت های آنان چیزی نمی شنویم.
این شکست ها را به عنوان یک تجربه یادگیری در نظر گرفته و سعی کنید از آنها به نحوی مثبت بهره گرفته و با خود مهربان تر باشید.
اولین چیزی که می توانم از این شرایط یاد بگیرم چیست؟
بهترین دوست / خانواده من در این شرایط چگونه می توانند به من کمک کنند؟ (سپس با خودتان صحبت کرده و سعی کنید آن کارها را انجام دهید.)
9. از انگیزه، انرژی و شور و اشتیاق دیگران بهره بگیرید
هر چیزی که اجازه دهید وارد ذهن و زندگی شما شود، بر شما تاثیر خواهد گذاشت.
اگر افرادی که بیشتر وقت تان را با آنها سپری می کنید، افرادی تنبل باشند، به آسانی شما نیز با آن شرایط همراه شده و طرز فکر و عملکرد شما در آن راستا قرار خواهد گرفت.
اما اگر زمان بیشتری را با افراد با انگیزه در زندگی یا حتی در کتاب ها، اینترنت، پادکست ها و کتاب های صوتی سپری کنید آنگاه این مساله بر تفکرات و حالات شما تاثیر خواهد گذاشت.
پس درباره آنچه که اجازه می دهید وارد ذهن شما شود به صورت روزانه یا هفتگی فکر کرده و در صورت لزوم در آنها تغییر ایجاد کنید.
10. واقعاً زمان تنبلی خود را تحسین کرده و از آن لذت ببرید
زمانی که من صرف تنبلی می کنم، به من کمک می کند تا آرامش یافته، تجدید قوا نموده و شاد باشم.
البته اگر میزان این کار بیش از حد باشد، دیگر برای من خوشایند نخواهد بود و :
این مساله من را سرخورده خواهد کرد زیرا به سمت آنچه که می خواهم حرکت نمی کنم.
به جای آرامش برای من استرس به ارمغان می آورد زیرا کارهایی را که مهم هستند انجام نمی دهم و این مساله بزودی عواقب منفی برای من به دنبال خواهد داشت.
اما به صورت کلی صرف زمان متعادل و مناسب در حالت تنبلی کماکان برای من مفید می باشد.
من دریافته ام که وقتی کمی درباره این که می خواهید چگونه این زمان تنبلی را سپری کنید، فکر نمایید (مهم نیست این زمان یک وقت استراحت 10 دقیقه ای باشد یا یک جمعه تعطیل) و آن زمان را صرف چیزی کنید که واقعاً از آن لذت می برید (مانند خواندن کتابی که دوست دارید به جای صرفاً تماشای بی هدف تلویزیون، بدون شک احساس خواهید کرد که آن زمان برای شما شادی و رضایت را به ارمغان می آورد.
من همچنین آموخته ام که وقتی زمان آزادم را آگاهانه تر سپری می کنم، در ادامه انگیزه و انرژی بیشتری برای بازگشت به کار می یابم.
بنابراین این زمان های تنبلی را پذیرفته و در حد امکان از آنها لذت می برم زیرا می دانم این کار به روش های مهم مختلفی برای من فایده خواهد شد.
گام بعدی این است ...
اکنون بایستی با خودتان فکر کنید:
این اطلاعات مفیدی است اما ساده ترین راه برای تبدیل آن به عمل چیست که بتوانید واقعاً آن را دنبال کنید تا حتی وقتی واقعاً بی انگیزه هستید، دیگر تنبل نباشید؟
