گرچه درباره آینده چیز مطمئنی وجود ندارد، اما آینده بیت کوین به راستی به نظر می آید که از هر چیز دیگری قطعی تر باشد. به احتمال زیاد، بیت کوین به شکل بی رقیبی به این روند صعودی ادامه خواهد داد و به مسیر خودش در راستای تقویت تمرکززدایی ادامه خواهد داد. برخی ها پیش بینی می کنند که ارزش بیت کوین می تواند ظرف چند سال آینده به 100 هزار دلار برسد؛ نظر به اینکه هیچ نشانه ای از کند شدن این روند دیده نمی شود، این پیش بینی می تواند به خوبی به واقعیت بدل شود.
با این وجود، بیت کوین موانع زیادی هم دارد که برای آنکه بتواند به پیشرفتش ادامه بدهد و همچنان کاربردی باشد بایستی بر این موانع غلبه کند. یکی از این موانع، مقدار بسیار زیاد انرژی ای است که برای ادامه کار این شبکه لازم است. اگر 10 هزار گره بیت کوینی برای تائید تراکنش ها فعالیت کند، پس حساب کنید که چقدر انرژی مصرف می شود. درواقع تراکنش یک بیت کوین انرژی ای برابر با برق یک خانه در طول یک روز کامل، نیاز دارد. بسیاری ماینر هستند و سایر کاربران گره مجبورند از پیوستن به شبکه با آن ظرفیت، امتناع کنند زیرا هزینه اش بسیار زیاد است.
اگر هزینه استخراج همچنان افزایش یابد، افراد بیشتری عملیات را از دست خواهند داد و بیت کوین در نهایت دیگر دوامی نخواهد داشت. این کار از نظر مصرف انرژی بسیار پرهزینه است تا آنجا که مصرف انرژی آن می تواند در نهایت کل شبکه را از خط خارج کند. یک راهکار پیشنهادی این است که پروتکل ها را طوری تغییر دهیم که برای تائید یک تراکنش همه گرهها لازم نباشند؛ با این وجود، این حرکت ممکن است امنیت شبکه را به خطر بیندازد و حتی امکان خرج-دوباره را هم به وجود بیاورد. یک راهکار محتمل تر این است که مشوق هایی را به گره ها پیشنهاد کنیم که از انرژی خورشیدی و یا شکل دیگری از انرژی های تجدیدپذیر استفاده کنند.
انرژی تجدید پذیر بسیار ارزان تر از انرژی سوخت های فسیلی است. در حالی که سوخت های فسیلی نیازمند مطالعه، ساختن دکل، دستمزد حفارها، انتقال منابع در مسیرهای طولانی و پردازش می شود، انرژی تجدیدپذیر چیزی جز تجهیزات راه اندازی اولیه لازم ندارد. یک آسیاب بادی کوچک می تواند به راحتی انرژی یک مزرعه استخراج بزرگ را تأمین کند، بی آنکه لازم باشد هزینه ای فراتر از هزینه ساخت آسیاب بادی را بپردازید. صفحات خورشیدی عملا می توانند در هر جایی که تابش کافی نور خورشید وجود داشته باشد، انرژی رایگان تأمین کنند. تشویق این گونه انرژی ها می تواند مصرف انرژی بیت کوین و رد پای کربنی را کاهش دهد و از این طریق این امکان را به وجود بیاورد که همچنان عملی باقی بماند.
یکی دیگر از چالش هایی که باید بیت کوین با آن مواجه شود وضعیت حقوقی آن است. اداره کل مالیات های درون مرزی اعلام کرده است که بیت کوین یک دارایی است و به همین سبب بر آن مالیات وضع خواهد شد. اما با توجه به اینکه کاربران می توانند آن را به عنوان یک ارز ارسال و دریافت کنند، باید در مورد آن شفاف سازی صورت بگیرد. برخی از افراد چکهای حقوقی شان را به صورت بیت کوین دریافت می کنند. آیا این بدان معناست که آنها نیز مشمول مالیات بر حقوق می شوند و اگر این طور است، اداره کل مالیات های درون مرزی چطور تبادل ارزی بین بیت کوین و دلار را تنظیم می کند؟ با در نظر گرفتن بی ثباتی بسیار زیاد بیت کوین در مقایسه با دلار، این کار بزرگ، چندان ساده نخواهد بود. ارزش آن دقیقه به دقیقه و گاهی حتی در ثانیه، تغییر می کند، پس اداره کل مالیات های درون مرزی چطور می تواند بدون در نظر گرفتن آن به عنوان یک ارز، تعیین کند که چقدر باید به عنوان مالیات بر حقوق برای آن در نظر گرفته شود؟
بیت کوین و مالیات
علاوه بر تعیین اینکه قوانین مالیاتی چطور باید بر بیت کوین اعمال شوند، این سؤال نیز وجود دارد که چطور باید در دادگاه از آن دفاع کرد. افرادی که درگیر برنامه های پانزی در بیت کوین بوده اند، به جرم پول شویی و کلاهبرداری محاکمه شده اند. با این وجود، ناشناس بودن غالبا مانع از آن می شود که هویت این افراد مشخص شود و پایشان به دادگاه کشیده شود.
این سؤال که آیا روزی می رسد که دادگاه ها کاربران بیت کوینی را مجاب کنند که به نحوی هویتشان را ثبت کنند تا دیگر ناشناس نباشند، یک سؤال واقعی است. به علاوه، این مسئله که خود بیت کوین در دادگاه چطور در نظر گرفته می شود نیز جای بحث دارد. اگر اداره کل مالیات های درون مرزی بیت کوین را یک ارز در نظر نگیرد و اختلافی در رابطه با بیت کوین در بگیرد، موضع دادگاه در این اختلاف چه خواهد بود؟
هیچ سابقه و پیشینه ای در این رابطه وجود ندارد. برای حل این مسئله، تیم توسعه دهندگان بیت کوین باید به دنبال مشاوره حقوقی برای تعیین وضعیت حقوقی بیت کوین باشند. چالش دیگر این است که چطور بیت کوین از تنظیم و نظارت سر باز خواهد زد، زیرا به نظر می رسد که تلاش ها برای تنظیم و نظارت بر رو به افزایش است. ایالت نیویورک قانونی تصویب کرده است که شرکت ها را مجاب می کند که برای دریافت واریزی ها به شکل بیت کوین، یک مجوز بیت کوینی گران قیمت اخذ کنند. هزینه این مجوز بیت کوینی آنقدر زیاد است که برخی از شرکت ها مجبور شدند دریافتی هایشان را به شکل بیت کوین، قطع کنند. در سایر نقاط همچون انگلستان، اتحادیه اروپا و ژاپن، بانک های سنتی از جمله بارکلیز و حتی کسب و کارهای دولتی پذیرش بیت کوین را آغاز کرده اند. گرچه این حرکات به نظر می آید که نوعی پذیرش ارز رمزپایه است، اما برخی ها نگران این هستند که در واقع تلاش های مخفیانه ای در حال انجام است تا بیت کوین را تنظیم و کنترل کنند. اگر حکومتها پذیرش پرداخت ها را به شکل بیت کوین آغاز کنند، بعید نیست که قوانینی برای تنظیم آن اعمال کنند. اینکه چطور بیت کوین به پیشرفتش ادامه می دهد و تحت کنترل این مقررات در می آید یا خیر، یک سؤال جدی است.
آیا بیت کوین همان طلای بعدی است؟
به خاطر بیاورید که طلا به عنوان یک استاندارد جهانی در تجارت فراگیر شده است. به جای مبادله کالاها، می توان در کشورهای مختلف از طلا برای خریدوفروش کالاها استفاده کرد. از این منظر، بیت کوین می تواند به احتمال بسیار زیاد طلای بعدی باشد. بیت کوین به هیچ یک از ارزهای ملی متصل نیست اما در عوض در مرزهای بین المللی آن را به شکل آزادانه پذیرش می کنند؛ بیت کوین نوعی استاندارد جهانی جدید است که می توان تقریبا به همان شکلی که طلا به کار می رفت آن را نیز به کار برد. طلا ارزش خود را از آنچه که دولت ها در رابطه با میزان ارزش آن میگویند نمی گیرد، بلکه ارزشش را از ارزش گذاری مردمی که از آن استفاده می کنند، می گیرد. حکومت ها می توانند ارزشی برای آن مقرر کنند، اما این ارزش تنها یک ارزش قراردادی خواهد بود و تابع نوسانات بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا است. بر این اساس، بیت کوین باز هم شبیه طلا است. اگرچه تعداد دلار ممکن است نشان دهد که یک بیت کوین چقدر ارزش دارد، اما ارزش واقعی بیت کوین توسط افرادی که از آن استفاده می کنند تعیین می شود. هر رقمی که بر اساس دلار باشد صرفا یک اظهار قراردادی است از این که یک نهاد فکر می کند چقدر ارزش دارد. هر چقدر که مردم خواهان پرداخت برایش باشند و نه اینکه صرافی چه چیزی در رابطه با ارزش کنونی آن اعلام کند، تعیین می کند که چقدر ارزش دارد.
بیت کوین از یک جنبه مهم با طلا فرق دارد و این موضوع ربطی به این واقعیت ندارد که طلا یک دارایی فیزیکی است و بیت کوین یک دارایی دیجیتال بیت کوینی چیزی دارد که به آن سرمایه اجتماعی می گویند. سرمایه اجتماعی قدرتی است که از تعداد افرادی که یک هدف خاص را دنبال کنند، به دست می آید. بیت کوین چیزی بیش از یک ارز است؛ حرکتی برای تمرکززدایی علیه مؤسسات مالی بزرگ و دولتی است که بازار را فلج کرده و هم زمان آن را تسخیر کرده اند. این حرکت مردم برای در اختیار گرفتن زیست- قدرت (که نهادهای متمرکز ارائه دهنده خدمات پولی آن را قبضه کرده بودند) و جایگزین کردن آن با شبکه همتا-به-همتای اجتماع محور است. همچنان که این حرکت روزبه روز گسترش پیدا می کند، قطعا هیچ نشانه ای از این نیست که بیت کوین نیرویش را از دست بدهد. تا همین حالا هم با به کارگیری بلاک چین انقلابی در حوزه فناوری کامپیوتر و نیز شماری از فناوری های دیگر از جمله اتریوم و سایر شبکه های بلاک چین به راه انداخته است. حتی اگر ارزش دلاری بیت کوین همچنان به نوسان ادامه دهد، ارزش واقعی آن در جریانی است که خودش به وجود آورده است.