اکثر مباحث درباره تاثیرگذاری مثبت نهایتاً با کار اولیه دیل کارنگی در مورد نحوه بدست آوردن دوستان و تاثیرگذاری بر افراد مرتبط می شود. این کتاب 83 سال پیش نگارش شده است و به جزء اصلی تعاملات انسانی، یعنی ایجاد روابط قدرتمند می پردازد بنابراین تاثیرگذاری آن عجیب نیست.
هرکاری که انجام می دهیم، وابسته به توانایی ما برای برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد روابط عمیق است. شما نمی توانید خانه ای را بفروشید، خانه ای بخرید، در اکثر مشاغل پیشرفت کنید، محصولی را به فروش برسانید، داستانی را بیان کنید، مطلبی را تدریس نمایید و ...، بدون اینکه روابطی سالم ایجاد نمایید. مدیران بهترین نتایج را از تیم هایشان نه از طریق اعمال فشار بلکه از طریق مدیریت دقیق حساسیت های آنها و بهره برداری از منابع احترامی که بین آنها بوجود آمده است، بدست می آورند. با استفاده از این تاکتیک ها، آنها می توانند به بهترین وجه بر دیگران برای کسب برتری، بهره وری بالا و موفقیت تاثیر گذارند.
کتاب کارنگی بسیار عالیست. البته منابع دیگری نیز وجود دارند. بسیاری از ما فردی را در زندگی خود داریم که تاثیر مثبتی بر ما دارد. واقعیت این است که تاثیرگذاری مثبت بر دیگران مرتبط با متمرکز نمودن انسانیت دیگران است. شما نیز فردی را می شناسید که واقعاً در ایجاد احساس ستاره بودن در دیگران مهارت دارد. در جایی که درخواست های دیگران خوشایند نمی باشد، اما درخواست از جانب این فرد به شدت مورد استقبال قرار می گیرد. شما نه تنها به حرف های او گوش می دهید، بلکه از وی اطلاعات نیز می نمایید. بنابراین، چگونه بر دیگران به نحوی مثبت تاثیر گذاریم؟ اگر درباره اینکه چگونه به نحوی مثبت بر افراد تاثیر گذارید کنجکاو هستید، نکات زیر را مطالعه نمایید.
10 روش عالی برای تاثیرگذاری مثبت بر دیگران
1. قابل اعتماد باشید
برای تاثیرگذاری بر افراد به نحوی مثبت، باید قابل اعتماد و معتبر باشید. به جای اینکه تنها یک کپی از اعتبار فرد دیگری نبوده و چیزی را آشکار نمایید که شما را فردی منحصر بفرد می نماید. آنچه که در شما منحصربفرد است یافته و بر آن تکیه نمایید. یکی از دلایل اینکه تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی تا این حد قدرتمند هستند این است که یک نقطه برتری برای خودشان یافته اند یا موضوعی عمومی را انتخاب کرده و آن را از دیدگاهی جدید و غیر معمول مورد بررسی قرار داده اند.
افراد ذاتاً فردی را که شخصیت عمومی وی با ارزشهای خصوصی آنها سازگار باشد را تحسین می نمایند. تناقضات ما را می آزارد زیرا ما پایداری را ترجیح می دهیم. وقتی فردی راهی را به ما نشان می دهد اما برخلاف آن راه زندگی می کند، این نشان دهنده سردرگمی یا غیر قابل اعتماد بودن وی می باشد. هیچ کدام از این ترکیبات نمی توانند تاثیر مثبتی بر افراد داشته باشند.
2. گوش دادن
در دوره رشد، پدرم همواره به من می گفت که به آنچه دیگران می گویند، گوش دهم. او به من می گفت اگر با دقت گوش دهم، آنچه را لازم است درباره شخصیت، آرزوها و نیازهای آن فرد بدانم، بدست خواهم آورد. برای تاثیرگذاری مثبت بر دیگران، باید به آنچه گفته می شود و نمی شود گوش دهید. در این صحبت ها، آنچه را که افراد برای داشتن احساس با ارزش بودن، حمایت و دیده شدن نیاز دارند، بیان می شود. اگر فردی احساس کند که نامرئی است و توسط دیگران دیده نمی شود، دیگران به سختی خواهند توانست بر وی تاثیر مثبتی داشته باشند. گوش دادن باعث برآورده شدن نیاز اولیه فرد یعنی ارزشمند و پذیرفته شده بودن، می شود.
3. متخصص شدن
اکثر افراد متمایل هستند که به اقتدار گوش فرادهند. اگر می خواهید به نحوی مثبت بر دیگران تاثیر گذارید، در زمینه ای که می خواهید دیگران را در آن راهنمایی کنید، مقتدر و ماهر شوید. تحقیق و مطالعه هر چیزی درباره آن موضوع و سپس یافتن فرصت هایی برای تبدیل آموخته ها به عمل می تواند بسیار مفید باشد. می توانید درباره نظرات بحث کنید. همچنین می توانید بحث نکنید و حتی گاهی عاقلانه نیست که در مورد حقایق و با متخصصانی که با حقایق با شما روبرو می شوند، بحث کنید.
4. هدایت با داستان
پس از سال ها کار در زمینه روابط عمومی می دانم که روایت های شخصی، توصیفات و داستان های تاثیرگذار بسیار قدرتمند هستند. اما هرگز تعجب من پایانی ندارد که چگونه یک داستان با زمان بندی مناسب برای بیان شدن می تواند تا چه حد تاثیرگذار باشد. اگر می خواهید بر دیگران تاثیر گذارید، داستان گویی را بیاموزید. داستان های شما بایستی با موضوع یا مفهومی که درباره آن بحث می کنید، مرتبط باشند. آنها بایستی یک تقلید یا استعاره باشند که موضوع مورد نظر شما را به صورت معمول همراه با جزئیات کافی توضیح دهند.
5. هدایت با مثال
مشاهده افراد علاقمند و با استعداد در حال کار بسیار انگیزاننده می باشد. یکی از دلایلی که یک فرد که ورزشکار نیست از قدرت ورزشکاران می ترسد این است که ذات انسان چیزهای خارق العاده را تحسین می کند. وقتی ما المپیک و مسابقات آن را تماشا می کنیم، می توانیم تلاش افرادی را که شبانه روز برای چیزی تلاش کرده اند، درک کنیم.
یک مورد: سیمون بیلز. ژیمناستی که به صورت خارق العاده ای ششمین عنوان قهرمانی کلی خود را در مسابقات قهرمانی ژیمناستیک آمریکا را پس از بدست آوردن سه دوگانه بدست آورد. او اولین زنی بود که به این عنوان دست یافت. تماشای وی لرزه بر اندام من انداخت. حتی افراد غیر ورزشکار نیز می توانند استعدادی را که برای بدست آوردن این چنین افتخاری لازم است، تحسین نمایند. ما موفقیت های بزرگ را جشن گرفته و باور داریم که آنها مثال هایی هستند که ثابت می کنند ما نیز می توانیم کار بزرگی انجام دهیم حتی اگر در سطح المپیک نباشد. برای تاثیرگذاری بر دیگران به نحوی مثبت، بایستی آنها را با مثال هدایت کنیم. با عزم و اراده آنها را به جلو ببریم و با تعالی امور را اجرا کنیم.
6. افرادی را که خوب عمل می کنند بدست آورید
یک راه قدرتمند برای تاثیرگذاری مثبت بر افراد، بدست آوردن افرادی است که خوب عمل می کنند. به جای جستجوی برای مشکلات، به دنبال موفقیت ها بگردید. به دنبال چیزهایی که همکاران، زیردستان و مدیران شما انجام می دهند تا کارها را کارآمدتر و جذاب تر نمایند اما معمولاً نادیده گرفته می شوند با اینکه بسیار مهم هستند، بگردید. وقتی این افراد را یافتید، آنها را نام ببرید و تاثیر عملکرد آنها را بیان کنید.
7. با تحسین احساست خود را بیان کنید
زمان زیادی طول نکشید که من متوجه رفتار جالب توجه رئیس قبلی خود شدم. او نه تنها جلسات را با تحسین شروع و تمام می کرد بلکه در طول جلسه نیز افراد را تحسین می نمود. او روشی را برای گرامیداشت ویژگی ها و مهارت های منحصر بفرد اعضای تیمش یافته بود. او می توانست به سرعت و با دقت آنچه را که افراد به خوبی انجام می دادند، ارزیابی کرده و این مطلب را به اطلاع همکاران آنها برساند. جلسات تنها رویدادی برای بررسی لیستی از کارهایی که باید انجام شوند نبوده و فرصت هایی برای جشن گرفتن موفقیت ها هر چند که کوچک بودند، محسوب می شدند.
8. به جای حق به جانب بودن مهربان باشید
من خودم را با شما تراز می کنم. این کار سخت است و به آسانی ممکن است در حلقه اثبات کردن خود گرفتار شوید. برای افرادی که از کمبود اعتماد بنفس رنج می برند یا افرادی که برای نظرات دیگران اولویت قائل هستند، درست و حق به جانب بودن مهم است. اعتبار اینکه فردی درست و حق به جانب است، نفس فرد را تغذیه می نماید. اما در جدال برای درست و حق به جانب بودن ما به دیگران صدمه می زنیم. وقتی ما با نامهربانی به فردی صدمه زدیم، گوش دادن آن فرد به آنچه سعی داریم از طریق آن بر وی تاثیر گذاریم، دشوارتر خواهد شد.
پادزهر تاثیرگذاری بر افراد از طریق قلدری کردن، اولویت دادن به مهربانی نسبت به حق به جانب بودن است. شما می توانید مهربان باشید و کماکان در جایگاه خود مصمم باقی بمانید. به عنوان مثال، بسیاری از افراد فکر می کنند که به دیگران برای اعتباربخشی به تجربیاتشان نیازمند هستند. اگر فردی شرایط را آنگونه که شما آن را تجربه کرده اید، نبیند، شما ناراحت خواهید شد. اما تجربه شما همواره تجربه شماست.
اگر با دوستتان بیرون می روید و غذایی می خورید و شما مسموم می شوید، لازم نیست دوست شما با شما موافق باشد که غذایی که در رستوران میل کرده اید، برای شما مشکل آفرین بوده است. تجربه شما برای مسمومیت غذایی برای تایید این مساله در نظر شما کافیست. در نتیجه صرف زمان برای حق به جانب بودن اگر که به دنبال کسب تایید از جانب دیگران برای اعتبار بخشی به تجربه مسمومیت غذایی خود هستید، کاری بیهوده است.
9. نیازهای منطقی، احساسی و مشارکتی افراد را درک کنید
مرکز رهبری خلاقانه این مطلب را بیان کرده است که بهترین روش برای تاثیرگذاری بر دیگران، توجه به نیازهای منطقی، احساسی و مشارکتی آنهاست. نیازهای منطقی در واقع نیازهای عقلانی و آموزشی آن افراد و نیازهای احساسی و عاطفی، اطلاعاتی است که به شیوه ای بسیار عمیق با افراد ارتباط برقرار می کند. نیازهای مشارکتی نیز به معنی درک سطح نیاز به همکاری و مشارکت با افراد مختلف و سپس ارائه این سطح مشارکت به آنهاست.
فوت و فن این سیستم این است که درک کنید افراد مختلف نیازهای مختلفی دارند. برای بعضی افراد، یک مطالبه قدرتمند احساسی بر توضیحات منطقی غلبه دارد. برای بعضی دیگر، داشتن فرصت همکاری بر داشتن ارتباطات عاطفی مقدم می باشد. اگر مخاطب خود را بشناسید، خواهید دانست که برای تاثیرگذاری مثبت بر وی چه نیازهایی را باید برطرف نمایید. اگر اطلاعات محدودی درباره افرادی که مایلید بر آنها تاثیر گذارید، دارید، به احتمال زیاد کارآمد عمل نخواهید کرد.
10. راه خود را درک نمایید
اگر می خواهید به نحوی مثبت بر دیگران تاثیر گذارید، از حوزه تاثیرگذاری و تخصص خود وارد عمل شوید و سایر موارد را به دیگران واگذار کنید. دوران فردی همه کاره بودن دیگر سپری شده است. بیشتر افراد برندهایی را تحسین می کنند که مخاطب هدف خود را درک کرده و سپس برای برآورده کردن نیازهای آنان تلاش می کنند. وقتی بر روی آنچه در آن مهارت دارید متمرکز شوید و سپس از آن مهارت برای برآورده کردن نیاز افرادی که به آن نیازمند می باشند، استفاده نمایید، به احتمال بیشتری کارآمد خواهید بود. این کارآمدی جذاب می باشد. اگر به جای تمرکز بر توانایی های خود، درگیر کارهایی باشید که دیگران به خوبی انجام می دهند، هرگز نمی توانید بر دیگران تاثیر مثبتی داشته باشید.
نتیجه گیری
تاثیرگذاری بر افراد مربوط به متمرکز نمودن انسانیت خود است. اگر می خواهید به نحوی مثبت بر دیگران تاثیر گذارید، ابتدا بر روی نحوه برقراری ارتباط و بهبود روابط با خودتان متمرکز شوید. اگر کماکان در تلاش هستید که چگونه با خودتان ارتباط برقرار نمایید، بدون شک تاثیرگذاری بر سایرین برای شما دشوار خواهد بود.
منبع: lifehack