آیا به نظر شما رفتن به تئاتر، سینما، کنسرت، تعطیلات و بازی ها مختلف و تفریحات دیگر همه باعث اتلاف وقت می شوند؟
درست است که تعداد کمی از مردم مانند درباره تفریح کردن نظرات افراطی دارند اما این یک واقعیت است که تعداد زیادی از مردم شديدأ مضطرب و خسته هستند زیرا بیشتر از حد توانشان کار می کنند، به این دلیل که فکر می کنند اگر مدام کار کنند می توانند کارهای بیشتری را به انجام برسانند. این دسته از مردم معتقدند که هدف از زندگی سخت کار کردن، کارها را به نتیجه رساندن، پیروز شدن، جلو افتادن و پیش رفتن، رقابت کردن و موفق شدن است، آن هم تقریبا به هر قیمتی که باشد. این گروه خودشان را انسان های مفید و مؤثر می دانند و اغلب به پاداش تلاش هایشان می رسند. نتایج تلاش های این نوع افراد معمولا رسیدن به مقادیر قابل ملاحظه ای پول است یا آنچه که بشود با پول خرید.
بعضی دیگر از انسانهای «مؤثر» پایشان را از این هم فراتر می گذارند و معتقدند که انجام هر نوع تفریحات و سرگرمی های سالم، گناه محسوب می شود و مساوی است با تنبلی، سستی و درماندگی. از نظر این دسته از مردم تفریح کردن مفید نیست و معتقدند که نمی شود گفت که نتایج ناملموسی که تفریح به بار می آورد، مانند شادی، لذت و تمدد اعصاب، برای کار سنگین مفید است و کارایی را بالا می برد. این گروه از مردم تاثیر تفریحات سالم و مناسب را دست کم می گیرند و در طول روز بین ساعت هایی که مشغول کار هستند حتی به خودشان استراحت نمی دهند تا ذهن شان استراحتی بکند تا بتوانند آمادگی ذهنی و تمرکز لازم را تا پایان کار داشته باشند.
آیا تفریح و سرگرمی برای انسان لازم است؟
بسیاری از مردم نه تنها فکر می کنند تفریح و سرگرمی مفید نیست بلکه معتقدند توجه انسان را از روی هدف اصلی که به دست آوردن یک موقعیت شغلی خوب و امنیت مالی است منحرف می کند. البته پول به دست آوردن و پس انداز مقادیر زیاد برای لذت بردن از روزهای بازنشستگی کار عاقلانه ای است اما به تعویق انداختن لذت و خوشی ممکن است مشکلاتی ایجاد کند. بسیاری از افراد قبل از اینکه بازنشسته شوند از دنیا می روند و بسیاری هم در این دوران آنچنان بیمار و ضعیف می شوند که نمی توانند از ثمره تلاش و کار سخت شان استفاده کنند. کسانی هم هستند که با وجود سالها زحمت و کار سخت سرمایه و دارایی که به دست می آوردند بسیار کمتر از چیزی است که پیش بینی می کردند. در ضمن کسانی هم هستند که در دوران بازنشستگی هیچ کدام از مشکلاتی را که در بالا ذکر شد ندارند اما باز هم نمی توانند کاملا از زندگی لذت ببرند زیرا نمی دانند چطور این کار را بکنند! آنها در تمام طول زندگی شان فقط کار کرده اند و هیچ وقت مشغولیت، تفریح و یا سرگرمی برای خودشان نداشته اند و وقتی بازنشسته می شوند تازه می فهمند که هیچ فعالیت خاصی نیست که بخواهند آن را با اشتیاق دنبال کنند.
چون کار و تفریح هر دو برای داشتن یک زندگی سالم ضروری است باید زندگی تان از نظر میزان کار و تفریح تعادل داشته باشد. اگر ذاتا آدمی هستید که از کار سخت لذت می برید، کار کنید اما مطمئن باشید برای تجدید قوا و از بین بردن استرس و خستگی ناشی از کار باید به اندازه کافی وقت هدر بدهید. گاه و بیگاه تنبلی کردن و کار نکردن باعث می شود که دوباره انرژی بگیرید و نیز کارها را مجددا مرور کنید و ببینید کدام کارها واقعا مهم تر هستند. همچنین کمکتان می کند تا کارهای مهم بیشتری را با کیفیت بهتر انجام بدهد. برای اینکه بتوانیم این احساس گناه را از بین ببریم باید این نکته را مدام به خودمان یادآوری کنیم که ترکیب کردن شادی و کار نه تنها بهره وری مان را بیشتر می کند بلکه کیفیت زندگی مان را نیز بالا می برد.
تحقیقات روانشناختی زیادی نشان داده است که فعالیتهای تفریحی که بشود بین کار انجام داد کیفیت کار و نیز خلاقیت ذهن را افزایش می دهد. شادی و بازی های سالم باطری ذهن را شارژ می کند و باعث می شود تمرکز بیشتری داشته باشیم و موثرتر و بهتر کار کنیم. کمتر می شود کسی را پیدا کرد که بتواند بیشتر از یکی دو ساعت با تمرکز کامل کار کند و نیاز به 10 تا 15 دقیقه استراحت یا زنگ تفریح نداشته باشد. در واقع کسی که هشت ساعت مدام کار می کند بدون اینکه استراحت کند معمولا بازدهش کمتر از کسی است که بعد از هر یک ساعت کار تقریبا 10 دقیقه استراحت می کند و در کل کمتر از 7 ساعت کار می کند.
کار بی وقفه و به مدت طولانی کارایی را پایین می آورد. وقتی می خواهید بین کار استراحت کنید، باید خودتان را به کاری مشغول کنید که با کارتان متفاوت باشد. مثلا اگر دارید یک مقاله علمی می خوانید یا می نویسید، اگر برای استراحت کمی روزنامه بخوانید یا حتی چند صفحه ای از یک کتاب فکاهی را بخوانید تاثیرش کمتر از این است که کمی قدم بزنید و یا به یکی از دوستان تان تلفن بزنید.
به یاد داشته باشید هر چه بیشتر کار کنید کارهای کمتری را به انجام می رسانید مگر اینکه تفریح، سرگرمی و بازی های سالم را در برنامه ریزی روزانه بگنجانید.
در نتیجه:
برای اینکه بتوانیم باطریهای ذهن و جسممان را شارژ کنیم باید در کار وقفه ایجاد کنیم و مدتی استراحت کنیم. مدام کار کردن و هیچ تفریح و سرگرمی نداشتن برای هیچ کس مفید نیست. بهتر است آدم کار کند برای اینکه زندگی کند تا اینکه به خاطر این زندگی کند که کار کند. اگر من در زندگی شادتر باشم و بیشتر تفریح کنم، کارایی ام هم بیشتر می شود. اوقاتی از زندگی که انسان شاد است و لذت می برد هرگز اوقات تلف شده به حساب نمی آیند. همیشه یادتان باشد که اگر امروز از زندگی لذت نبرم، ممکن است فردا دیگر خیلی دیر باشد.
استراحت، تفریح و تمدد اعصاب از نیازهای بنیادی انسان است.