حسادت می تواند برای شما خوب باشد. در کاتولیک رومی، حسادت یک گناه مهلک است؛ در بین غیر مسیحیان نیز حسادت جایگاه خوبی ندارد. هرچند نباید تمام حسادت ها را در یک دسته قرار داد. رشک و غبطه به دیگران می تواند احساس مضری باشد، اما همچنین می تواند سازنده باشد و بر طبق نتیجه یک مطالعه حسادت می تواند تأثیر انگیزشی برای فرد نیز داشته باشد.
روانشناسان دریافته اند که سه روش اصلی عکس العمل در برابر افراد موفق وجود دارد:
- تحسین
- غبطه خوردن با مهربانی
- حسادت از روی بدخواهی
از لحاظ فنی هر سه به عنوان "مقایسه اجتماعی رو به رشد" شناخته می شود. به عبارت دیگر، شما به کسی که از بعضی لحاظ بهتر از خودتان است نگاه می کنید، (ظاهر بهتر، آموزش بهتر بچه ها یا کار بهتر) و به تفاوتی که بین شما وجود دارد عکس العمل نشان می دهید.
تحسین همان چیزی است که سورن کرکگور فیلسوف دانمارکی به نام "تسلیم نفس از سر رضایت" می نامد. در واقع تحسین، شادی به خاطر موفقیت دیگران است در حالی که خودتان را همانطور که هستید قبول کنید. در عین حال، حسادت بر خلاف پذیرش است، این بدان معناست که می خواهید به فاصله بین خودتان و فرد موفق خاتمه بدهید. کرکگور نوشت: اگر تحسین ناشی از "تسلیم نفس از سر رضایت" باشد، "حسادت خود پسندی ناشی از ناراحتی است."
معرفی انواع حسادت
حسادت انواع مختلفی دارد. حسادت بدخواهانه به معنای داشتن مکالمه مهاجمانه و تمایل برای سرکوب فرد موفق است. این معمولاً مستلزم این عقیده است که موفقیت شخص مقابل بخاطر لیاقت او نبوده است و این متداولترین پاسخ مخرب به تفاوت موجود است. هر چند حسادت می تواند زیاد هم بد نباشد. به این معنی که تلاش برای کم کردن فاصله با سخت کار کردن و بالا رفتن تا سطح فرد موفق، انجام می گیرد.
تمایز قائل شدن بین حسادت ملایم و حسادت بدخواهانه ایده جدیدی نیست. در زبان های مختلف، از جمله هلندی، تایلندی و آلمانی، کلمات کاملاً متفاوتی برای احساسات مختلف وجود دارد. محققان حاضر در این مطالعه خاص که در سال 2011 منتشر شد، هلندی بودند و دانشجویان هلندی را مورد بررسی قرار دادند. طی این مطالعه افراد می توانستند به طور روشن در مورد انواع مختلف حسادت صحبت کنند.
محققان در این مطالعه یک هدف خاص داشتند:
این که ببینند آیا بر خلاف غریزه، حسادت ملایم افراد را به کار و تلاش بیشتر ترغیب می کند یا نه؟
گرچه حسادت یک احساس غیر قابل انکار است، این تئوری که تحسین، انگیزه بخش است، هرگز قبلاً مورد آزمایش علمی قرار نگرفته بود. در عوض، محققان دریافتند که حسادت ملایم بسیار انگیزه بخش تر از تحسین بود. وقتی دانشجویان احساسات ناشی از حسادت ملایم را دنبال کردند، هدف های آکادمیک بلند پروازانه تری از دانشجویانی که احساسات ناشی از تحسین یا حسادت بد را دنبال می کردند، پیدا کردند و گفتند که جدی تر از ترم های قبل درس خواندند.
حتی بهتر از این، آنها فقط نگفتند که بیشتر تلاش کرده اند، واقعاً اینکار را کردند. دنبال کردن نیروی حاصل از حسادت ملایم باعث شد دانشجویان روی کار تداعی واژه ها (نوعی بازی با کلمات) نسبت به افرادی که تحسین یا حسادت از روی بدخواهی را دنبال کرده بودند بهتر عمل کنند. این بازی به طور خاص طراحی شده که انجام آن نیاز به توجه و صرف وقت داشت، به این معنا که افرادی که تلاش بیشتری می کردند نتیجه می گرفتند نه آنهایی که استعداد ذاتی داشتند.
در یک مطالعه دیگر، محققان دریافتند که اگر دانشجویان باور داشته باشند تغییر آسان بوده و به راحتی می توان تغییر کرد، بیشتر نسبت به یک همکلاسی موفق احساس حسادت می کردند. به عبارت دیگر، حسادت ملایم حول یک طرز فکر رشد یافته شکوفا می شود؛ دانشجویانی که تغییر را سخت و استعداد را ذاتی می دانستند، بیشتر موفقیت دیگران را تحسین می کردند تا اینکه به آنها حسادت کنند.
این بدان معناست که می توان حسادت خوب و به دور از بد خواهی داشت، اما آیا باید اینکار را کرد؟
حسادت ملایم و محرک همیشه بهتر از تحسین و مقبولیت نیستند. همه خود بهسازی ها دست یافتنی نیستند و کار کردن اجباری به سمت هدف های غیر ممکن می تواند برای سلامتی شما بد باشد. در واقع، نتیجه گیری اصلی در اینجاست که حسادت ملایم و تحسین به شکل متفاوتی روی ما تأثیر می گذارد، اما هر دو موثر، مفید و احتمالاً بدون ایجاد احساس گناه است.
منبع: curiosity