برنامه روزانه یک زن خانه دار موفق و شاد + با توصیه و تجربیات شخصی

برنامه روزانه یک زن خانه دار موفق و شاد + با توصیه و تجربیات شخصی زندگی روزانه یک زن خانه‌ دار شاد؛ برنامه و روتین روزمره یک زن خانه‌دار از صبح تا شب در زندگی واقعی و با وجود مشکلات به همراه توصیه ها و تجربیات شخصی زنان خانه دار و شاغل را در سلام دنیا بخوانید.
دیدگاه ها

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که برنامه‌ی واقعی زندگی برای یک مادر خانه‌دار یا مادری که از خانه کار می‌کند چگونه است؟ بسیاری از ما کنجکاویم بدانیم دیگران چگونه روز خود را می‌گذرانند و زمانشان را مدیریت می‌کنند. من سال‌ها پیش مجموعه‌ای با عنوان «یک روز از زندگی در خانه‌ی شاد» نوشتم که هنوز هم، پس از گذشت بیش از ده سال، از محبوب‌ترین مطالب سایتم است. حالا که فرزندانم بزرگ‌تر شده‌اند، تصمیم گرفتم نسخه‌ای تازه و به‌روزشده از آن بنویسم تا ببینیم چه تغییراتی در روتین روزانه‌ام ایجاد شده است. در این مقاله از سلام دنیا به برنامه‌ی روزانه و سبک زندگی یک زن خانه‌دار موفق و شاد پرداخته‌ایم.

چند تغییر در برنامه

کوچک‌ترین فرزندم 11 ساله است و پنج تا از بچه‌ها در خانه زندگی می‌کنند. آن‌ها از نظر آماده کردن وعده‌های غذایی (صبحانه و ناهار) کاملاً مستقل هستند. الان فرزندانم در مدرسه‌ی مجازی ثبت‌نام کرده‌اند، یعنی معلم‌های آنلاین دارند که بیشترِ آموزش را بر عهده دارند. من هنوز به دختر کوچکترم کمک می‌کنم، اما دو دختر بزرگ‌ترم خودشان به‌تنهایی کارهایشان را انجام می‌دهند. پسرم به یک دبیرستان خصوصی می‌رود و دیگر آموزش خانگی ندارد. من تقریباً تمام‌وقت از خانه کار می‌کنم. همه‌ی بچه‌ها در فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ی عصر شرکت دارند، به همین دلیل شام هر شب شکل متفاوتی دارد.

برگردیم به سال 2009…

به طور خلاصه، این تصویری از یک روز معمولی است، زمانی که همه‌ی بچه‌ها در خانه بودند و سنشان بین 1 تا 16 سال بود. از همه‌ی کسانی که در مورد این مجموعه نظر داده‌اند، سپاسگزارم. شما واقعاً باعث دلگرمی من هستید! این پست همان چیزی است که خیلی از شما منتظرش بودید: برنامه‌ی روزانه یا روتین من. برای اینکه نوشته‌هایم بیش از حد طولانی و شبیه رمان نشوند، امروز فقط در مورد برنامه‌ی خودم صحبت می‌کنم و درباره‌ی برنامه‌ی بچه‌ها در طول این هفته خواهم نوشت.


حتما بخوانید: بهترین پدر و مادر متولدین چه ماهی هستند


برنامه‌ی یک مادر شاغل در خانه با خانواده‌ای پرجمعیت (آموزش خانگی)

  • بیدار شدن بین ساعت 6:30 تا 7 (معمولاً نزدیک به 7).
  • خواندن کتاب مقدس، بررسی ایمیل‌ها و وضعیت هوا.
  • گرفتن دوش بسیار سریع.
  • شروع آماده‌سازی صبحانه بین 7:30 تا 8.
  • خوردن صبحانه و تمیزکاری صبحگاهی.
  • شروع درس‌ها تا ساعت 9 صبح.
  • آموزش با بچه‌ها از ساعت 9 تا 12، همراه با وقفه‌هایی برای کارهای خانه مثل لباس‌شویی، آماده‌سازی غذا و رسیدگی به بچه‌های شیطان!
  • آماده کردن ناهار با کمک بچه‌ها.

برنامه‌ی یک مادر شاغل در خانه با خانواده‌ای پرجمعیت

  • ناهار از ساعت 12 تا 1. من ناهار را آماده می‌کنم و بچه‌ها تمیزکاری را انجام می‌دهند. در این زمان معمولاً ایمیل‌هایم را چک می‌کنم، چند کار کوچک خانه را انجام می‌دهم یا تکالیف بچه‌ها را بررسی می‌کنم.
  • از ساعت 1 تا 3 بعدازظهر آموزش با بچه‌ها ادامه دارد.
  • ساعت 3 – معمولاً در این زمان کار مدرسه تمام می‌شود. سه یا چهار روز در هفته روی پروژه‌ای با هم کار می‌کنیم؛ مثل تمیزکاری، نظم‌دهی یا تعمیر وسایل خانه.
  • از 3:30 تا 4:30 بعدازظهر زمان آزاد برای همه است. من از این زمان برای کار روی وبلاگ، پرداخت قبوض، پاسخ به تماس‌ها یا ایمیل‌ها، انجام کارهای مربوط به مدرسه یا پروژه‌های هنری استفاده می‌کنم.
  • ساعت 4:30 آماده‌سازی شام.
  • ساعت 5:30 تا 6:30 شام و تمیزکاری بعد از شام.
  • ساعت 6:30 تا 8 شب آماده شدن بچه‌ها برای خواب، عبادت خانوادگی و جمع‌وجور کردن کلی خانه.
  • از 8 تا 10 شب، زمان مخصوص من و همسرم است. این زمان بسته به روز فرق می‌کند؛ بعضی شب‌ها هر دو با کامپیوتر کار می‌کنیم، بعضی شب‌ها من شیرینی می‌پزم یا خیاطی می‌کنم، و بعضی وقت‌ها فقط کنار هم می‌نشینیم و حرف می‌زنیم.
  • ساعت 10 شب به تختخواب می‌روم. معمولاً بعد از رفتن به رختخواب حدود 45 دقیقه تا یک ساعت مطالعه می‌کنم.

برنامه‌ی روزانه‌ی یک مادر شاغل با بچه‌هایی که در خانه هستند

  • بیدار شدن بین ساعت 6:00 تا 6:30 صبح.
  • گرفتن یک دوش سریع. (من فقط دو بار در هفته موهایم را می‌شویم.)
  • خوردن صبحانه. هر روز املت سفیده‌ی تخم‌مرغ می‌خورم.
  • بیدار کردن بچه‌ها.
  • ساعت 8 صبح – شروع کار.
  • بچه‌هایی که در خانه هستند، ساعت 9 صبح درس‌هایشان را شروع می‌کنند.
  • ساعت 11:45 – ناهار و سر زدن به بچه‌ها.

حتما بخوانید: خلاقیت در خانه داری با 16 ترفند 


  • ساعت 12:45 – بازگشت به کار.
  • ساعت 2:30 – رفتن به باشگاه.
  • ساعت 3:30 – برداشتن یکی از بچه‌ها از مدرسه.
  • ساعت 4 بعدازظهر – آماده‌سازی شام، بررسی تکالیف مدرسه و انجام کارهای خانه.
  • ساعت 5 بعدازظهر – زمان شام. ما معمولاً خیلی زود شام می‌خوریم چون بچه‌ها عصرها تمرین دارند. اگر آن روز تمرین نداشته باشند، کمی دیرتر، حدود ساعت 6 شام می‌خوریم.
  • از ساعت 6 تا 9 شب – فعالیت‌های فوق‌برنامه؛ به عبارتی، من بچه‌ها را به نقاط مختلف شهر می‌برم و می‌آورم.
  • ساعت 9:30 – مطالعه و خواب.

زندگی روزانه یک خانه‌دار شاد

1. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: من آدم سحرخیزی نیستم.

سال‌ها سعی کردم ساعت 5:30 صبح بیدار شوم، اما واقعاً نمی‌توانم در آن ساعت خوب کار کنم، فرقی هم ندارد شب قبل چه ساعتی بخوابم. وقتی آن‌قدر زود بیدار می‌شوم، معمولاً بعدازظهر خیلی خسته می‌شوم. اگر تا حدود 6:15 یا 6:30 بخوابم، می‌توانم تمام روز را بدون احساس خستگی بگذرانم. در چند سال گذشته، عادت‌هایی پیدا کرده‌ام که کمکم می‌کنند زودتر بیدار شوم و در طول روز کمتر احساس خستگی کنم. با چند تغییر ساده در برنامه‌ی روزانه، واقعاً می‌شود صبح‌ها زودتر بیدار شد.

روتین روزمره یک زن خانه‌دار 1

2. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: صبحانه

من کاملاً به اهمیت خوردن صبحانه باور دارم. برای صرفه‌جویی در زمان (و انرژی ذهنی)، هر روز دقیقاً همان غذای صبحانه را می‌خورم. وقتی بچه‌هایم کوچک‌تر بودند، بیشتر صبح‌ها صبحانه‌ی گرم درست می‌کردیم و من معمولاً مقدار بیشتری آماده می‌کردم تا بچه‌ها بتوانند در طول هفته دوباره آن را گرم کرده و خودشان بخورند.

3. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: آموزش در خانه

ما به مدت 15 سال به‌صورت کامل آموزش خانگی داشتیم. همیشه هدفم این بود که بچه‌ها تا مقطع راهنمایی در یادگیری تقریباً مستقل شوند. این کار باعث می‌شد من بتوانم وقت بیشتری را صرف بچه‌های کوچک‌تر کنم.معمولاً بعدازظهر زمانی را برای سر زدن و بررسی وضعیت تحصیلی بچه‌های بزرگ‌تر اختصاص می‌دادم.

4. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: ناهار

وقتی بچه‌ها کوچک بودند، من برای همه ناهار درست می‌کردم. اما حالا که بزرگ‌تر شده‌اند، خودشان باید از عهده‌ی تهیه‌ی ناهارشان برآیند.معمولاً برای خودم سالادهای آماده (بسته‌بندی‌شده) می‌خرم و بچه‌ها هر چیزی که در دسترس باشد می‌خورند.


حتما بخوانید: راه های ساده برای شاد بودن و نشاط در زندگی زنان


5. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: کارهای خانه

همه‌ی اعضای خانواده‌ی ما وظایف و کارهای خاص خودشان را دارند. تنها زمانی می‌شود از انجام کارها معاف شد که واقعاً دست یا پایت شکسته باشد! (که به طرز عجیبی این اتفاق زیاد می‌افتد، خنده‌دار است!) بعضی از کارها بین اعضای خانواده جابه‌جا می‌شود، اما بعضی دیگر همیشه در روزهای مشخص به عهده‌ی همان بچه‌هاست.

6. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: زمان آزاد

داشتن زمان آزاد ممکن است، حتی اگر مادر شاغل باشید.من سعی می‌کنم از زمان آزادم بیشترین استفاده را ببرم. معمولاً در ذهنم فهرستی از کارهایی که باید انجام شود دارم و آن‌ها را بر اساس اولویت پیش می‌برم.از آنجا که در این زمان بچه‌ها هم در حال استراحت یا بازی هستند، معمولاً مزاحمتی ندارم و می‌توانم با تمرکز کارهایم را انجام دهم.

7. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: برنامه‌ریزی درسی

وقتی بچه‌ها به‌صورت کامل در خانه درس می‌خواندند، من معمولاً روزهای جمعه برای هفته‌ی بعد برنامه‌ریزی می‌کردم.از آنجا که کتاب‌هایشان همان موقع روی میز بود، فرصت خوبی بود تا درس‌های هفته‌ی آینده را مرور کنم، برنامه‌ی درسی بنویسم و برای هفته‌ی جدید آماده شوم. اگر نمی‌توانستم تمام برنامه‌ریزی‌ها را تا روز جمعه تمام کنم، بعدازظهر یکشنبه آن را کامل می‌کردم.در مورد تصحیح برگه‌ها و بررسی کارها، سعی می‌کنم هم‌زمان با انجام درس‌ها آن‌ها را بررسی کنم، اما گاهی عقب می‌افتم و مجبور می‌شوم یک شب را به جبران عقب‌ماندگی اختصاص دهم.

روتین روزمره یک زن خانه‌دار 2

8. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: برنامه‌ریزی غذا و خرید مواد غذایی

برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی احتمالاً بیشترین تغییری است که از زمان کودکی بچه‌ها تا الان داشته است. وقتی بچه‌ها کوچک‌تر بودند، من وعده‌های غذایی را برای 30 روز آینده برنامه‌ریزی می‌کردم. اما حالا که بزرگ‌تر شده‌اند و دیگر لازم نیست همه را با خودم به فروشگاه ببرم (یا کسی را پیدا کنم که مراقبشان باشد)، برنامه‌ی غذا را فقط برای یک هفته تنظیم می‌کنم. چند سرویس برنامه‌ریزی غذایی را امتحان کرده‌ام، اما معمولاً از دستورهای غذایی‌ای استفاده می‌کنم که می‌دانم بیشتر بچه‌ها دوست دارند (که واقعاً کار ساده‌ای نیست!). سال گذشته روش خرید مواد غذایی‌ام را کاملاً تغییر دادم. این تغییر در نهایت تصمیم خوبی بود، چون در بهار سال 2020 هیچ‌وقت بعضی از اقلام ضروری‌ام تمام نشد.روش جدید خرید من باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه شده است. می‌توانید در اینجا بیشتر درباره‌ی روش‌های من برای صرفه‌جویی در خرید بخوانید.

9. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: من تا حد ممکن در خانه می‌مانم

می‌دانم که این کار برای خیلی از خانواده‌ها ممکن نیست، چون باید بچه‌ها را به جلسات درمانی، مدرسه، فعالیت‌ها یا قرارهای دیگر ببرند.اما من در طول هفته برای انجام کارهای بیرون از خانه بیرون نمی‌روم. تنها جاهایی که معمولاً می‌روم فروشگاه مواد غذایی و جلسه‌ی مطالعه‌ی کتاب مقدس است، همین. از آن‌جا که مدام در رفت‌و‌آمد نیستم، می‌توانم کارهای زیادی را در خانه انجام دهم.اگر هم مجبور باشم بیرون بروم، همه‌ی کارهایم را در همان سفر انجام می‌دهم.اتفاق عجیبی نیست اگر یک ماه یا بیشتر از خانه بیرون نروم، مگر برای فعالیت‌های بچه‌ها، خرید مواد غذایی، یا رفتن به مدرسه.


حتما بخوانید: چگونه شاد باشیم؟


10. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: من زیاد تلویزیون تماشا نمی‌کنم

قبلاً اصلاً تلویزیون یا فیلم نمی‌دیدم. نه به این دلیل که فکر کنم بد است، بلکه چون کارهای مهم‌تری برای انجام دادن داشتم.سال‌ها بود که هیچ برنامه‌ی تلویزیونی‌ای تماشا نمی‌کردم. وقتی پسرهایم بزرگ‌تر شدند، شروع کردم به تماشای مسابقات ورزشی با آن‌ها. این کار راهی بود تا بتوانیم وقت با هم بگذرانیم، بدون این‌که پسران نوجوانم احساس کنند دارم از آن‌ها بازجویی می‌کنم! داشتن صبح‌ها یا شب‌هایی بدون تلویزیون به من اجازه می‌دهد مطالعه کنم یا بعد از خوابیدن بچه‌ها روی پروژه‌های دیگر کار کنم. واقعاً نمی‌توانم تصور کنم در طول 27 سال گذشته، با تماشای کمتر تلویزیون، چند ساعت زمان اضافه به دست آورده‌ام.

11. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: تمیزکاری خانه در روزهای پنجشنبه

صبح پنجشنبه همه با هم خانه را تمیز می‌کنیم. در روزهای خوب، می‌توانیم کل خانه را از بالا تا پایین در کمتر از دو ساعت تمیز کنیم. اگر برنامه‌ای برای تفریح خانوادگی در جمعه داشته باشیم، تمیزکاری را پنجشنبه شب انجام می‌دهیم. هر نفر وظیفه‌ای مشخص دارد و همه با هم کار می‌کنیم. چون در طول هفته خانه را مرتب نگه می‌داریم، خانه هیچ‌وقت خیلی کثیف نمی‌شود و تمیزکاری هفتگی زمان زیادی نمی‌برد.

12. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: ماهانه یک شب بیدار می‌مانم

وقتی اولین‌بار این مطلب را نوشتم، تقریباً هر هفته یک شب تا دیر وقت کار می‌کردم.اما حالا که سنم بالاتر رفته، دیگر مثل قبل نمی‌توانم از شب‌بیداری‌ها به راحتی برگردم. با این حال، گهگاهی تا دیروقت بیدار می‌مانم تا کاری را تمام کنم؛ ممکن است مربوط به شغل باشد یا کاری در خانه. همه‌چیز بستگی دارد به این‌که چه کاری باید انجام شود.

روتین روزمره یک زن خانه‌دار 3

13. روتین روزمره یک زن خانه‌دار: سازمان‌دهی، ساده‌سازی و کم‌کردن وسایل (Organize, Minimize, Simplify)

هرچه وسایلم کمتر باشد، نگهداری و رسیدگی به آن‌ها آسان‌تر است. مرتب‌سازی و کم کردن وسایل اضافی یک کار دائمی در خانه‌ی من است. قبض‌ها را به‌صورت آنلاین پرداخت می‌کنم تا با نامه‌های کمتری سر و کار داشته باشم. ما هیچ بدهی‌ای نداریم، بنابراین تعداد قبض‌هایمان هم کمتر است. داشتن وسایل تزئینی کمتر یعنی گردگیری کمتر و مبلمان کمتر یعنی جارو کشیدن آسان‌تر. اگر اسباب‌بازی‌ زیاد استفاده نمی‌شود، به خیریه داده می‌شود. اگر صبح باید جایی برویم، لباس‌ها از شب قبل آماده می‌شوند.

کیف پوشک نوزاد همیشه مرتب و آماده است. کتاب‌های کتابخانه در یک محل مشخص نگهداری می‌شوند. داشتن چنین سیستم‌هایی باعث می‌شود همه بتوانند کمک کنند و نظم خانه برای من راحت‌تر شود. همان‌طور که قبلاً گفتم، من متخصص نیستم. این روش‌ها برای خانواده‌ی ما مناسب بوده‌اند، اما ممکن است برای خانواده‌ی شما متفاوت باشد.برنامه‌ی من همیشه دقیقاً طبق برنامه پیش نمی‌رود، اما اگر به اصول اصلی آن پایبند باشم، معمولاً همه‌چیز به خوبی پیش می‌رود.

تجربه زن خانه داری که همسر بیمار دارد

چند سال پیش شوهرم در جریان یک مأموریت نظامی آسیب دید و نتوانست رانندگی کند. حدود 16 ماه او را به محل کار، مطب دکتر، جلسات درمانی و هر جای دیگری که مجبور بود برود، می‌بردم. همچنین به بچه‌هایم در خانه درس می‌دادم و از شوهرم مراقبت می‌کردم، زیرا بسیاری از داروهایی که مصرف می‌کرد، باعث می‌شد که برای چند روز نتواند از رختخواب بیرون بیاید.

ناگفته نماند که در آن دوران از زندگی‌مان، برنامه‌ی من خیلی متفاوت به نظر می‌رسید. خیلی وقت‌ها نمی‌توانستم برنامه‌ریزی کنم چون مجبور بودیم منتظر بمانیم تا متخصص برای آخرین لحظه وقت ملاقات بگیرد. برنامه‌ریزی برای هیچ چیز تقریباً غیرممکن بود. اکثر مردم با شرایط بحرانی روبرو نیستند، بلکه با بیماری، کلاس پیانو، مهمان غیرمنتظره، نوزاد جدید، اعزام نیرو یا فرزندی که در شرایط سختی قرار دارد، دست و پنجه نرم می‌کنند. خیلی وقت‌ها این مسائل موقتی هستند، اما اگر آماده نباشیم، می‌توانند خیلی سریع ما را از مسیر اصلی خارج کنند

1. توصیه من در مواقع بحرانی اولویت‌بندی است

در طول دوران سخت همسرم، من دو اولویت داشتم، کمک به او و بچه‌ها. ما هنوز در خانه آموزش می‌دادیم، اما فقط مطالب پایه را پوشش می‌دادیم. من استفاده از برنامه‌های درسی معلم محور را کنار گذاشتم و شروع به استفاده از کتاب‌هایی کردم که انجام آنها برای بچه‌ها به تنهایی آسان‌تر بود. من هنوز کار آنها را بررسی می‌کردم و به آنها کمک می‌کردم، اما سعی می‌کردم مطالبی پیدا کنم که انجام آنها در ماشین، بیمارستان یا بدون من آسان باشد.

2. بعضی از بخش‌ها باید فدا شوند

قبل از اینکه همه چیز با همسرم اتفاق بیفتد، من در تهیه غذاهای سالم و اقتصادی برای خانواده‌ام عالی عمل می‌کردم. وقتی شروع کردم به گذراندن بیشتر هفته‌ام در ماشین یا سر قرار ملاقات‌ها، متوجه شدم که برای حفظ سلامت عقلم، داشتن یک یا دو وعده غذایی نه چندان سالم در هفته ضروری است. آن سال ما از بشقاب‌های کاغذی زیادی استفاده کردیم و بچه‌هایم یاد گرفتند که پیتزای یخ‌زده را دوست داشته باشند.

3. سعی کنید هر روز سر یک ساعت مشخص از خواب بیدار شوید

با اینکه خسته و از نظر احساسی تحلیل رفته بودم، صبح زود بیدار می‌شدم و در این مدت به باشگاه می‌رفتم. با آی‌پادم به موعظه گوش می‌دادم و این کار استرسم را به خوبی کاهش می‌داد. همچنین صبح زود بیدار شدن به من این امکان را می‌داد که قبل از بیدار شدن بقیه اعضای خانه، لباس بپوشم و آماده رفتن باشم. فارغ از هر اتفاقی، برای آن روز آماده بودم.

4. من برای مراقبت از بچه‌ها به تکنولوژی تکیه می‌کردم

روزهایی بود که چهار ساعت را با بیشتر بچه‌هایم در اتاق‌های انتظار می‌گذراندم (این شامل 45 دقیقه رانندگی برای هر مسیر نبود). چهار ساعت برای یک بچه 3 یا 5 ساله زمان زیادی است که بدون هیچ کاری بنشیند. ما کوله پشتی‌هایی با مداد شمعی، کتاب و اسباب‌بازی‌های کوچک دیگر داشتیم، اما اتاق انتظار هنوز هم اتاق انتظار است. بالاخره فهمیدم که آوردن لپ‌تاپ و اجازه دادن به آنها برای بازی با کامپیوتر یا تماشای فیلم اشکالی ندارد. من هرگز طرفدار استفاده از تلویزیون به عنوان پرستار بچه نبوده‌ام، اما متوجه شدم که اگر بچه‌هایتان وقتی به آن نیاز دارید، آن را تماشا کنند، می تواند ساعت‌ها آنها را مجذوب خود کند.

5. تمرکز روی کارهایی که انجام نمی‌دهید را متوقف کنید و نکات مثبت را پیدا کنید

معمولاً وقتی متوجه می‌شویم که از روال عادی خارج شده‌ایم، به دو دلیل است، یکی تنبلی یا دیگری اینکه با شرایط بیرونی سر و کار داریم. اگر تنبل هستید، خودتان را آماده کنید... اما اگر با شرایط بیرونی سر و کار دارید، بدانید که نمی‌توانید همه کارها را انجام دهید. روی یک کاری که دوست دارید هر روز انجام دهید تمرکز کنید. شاید این کار درست کردن یک وعده غذایی از صفر باشد، مطمئن شدن از اینکه همه لباس زیر تمیز دارند، خواندن کتاب برای کودک پیش‌دبستانی‌تان، حل کردن ریاضی با فرزند کلاس چهارمی‌تان، پرداخت قبوض، جاروبرقی کشیدن اتاق نشیمن یا رسیدن به همه قرارهایتان. برای هر روز اهداف کوچکی تعیین کنید.

6. اگر اوضاع واقعاً سخت است، درخواست کمک کنید

اگر کسی پیشنهاد می‌دهد که برای شما غذا بیاورد یا در نگهداری از بچه‌ها کمک کند، کمکش را بپذیرید! زندگی مسابقه‌ ای برای دیدن اینکه چه کسی بدترین دوران را گذرانده و چه کسی بهتر با آن کنار آمده، نیست. با نه گفتن و نپذیرفتن کمک، مانع از این می‌شوید که دیگران در مواقع نیاز به خانواده‌تان خدمت کنند.

7. متوجه باشید که در بیشتر موارد، این وضعیت موقتی است

اگر موقتی نباشد، باید وضعیت عادی را دوباره تعریف کنید، اما بیشتر اوقات یک کودک بیمار بهتر می‌شود، اعزام نیرو تمام می‌شود، نوزاد شروع به خوابیدن می‌کند. من معمولاً به این فکر می‌کنم که وضعیت فعلی‌ ام در پنج سال آینده چه تأثیری بر من خواهد گذاشت؟ بیشتر اوقات متوجه می‌شوم که احتمالاً به آن می‌خندم، یا از اینکه فرصتی برای یادگیری از این تجربه داشتم، سپاسگزار خواهم بود. وقتی اوضاع دیوانه‌ وار به نظر می‌رسد، از موقعیت فاصله بگیرید و دیدگاه خود را پیدا کنید.

سخن آخر

با گذشت سال‌ها، زندگی من و خانواده‌ام دستخوش تغییرات فراوانی شده است. کودکانم بزرگ‌تر و مستقل‌تر شده‌اند و من نیز مسیر کاری خود را با شرایط جدید هماهنگ کرده‌ام. هرچند برنامه‌هایم نسبت به گذشته متفاوت‌اند، اما اصول کلی همچنان پابرجاست: نظم، همکاری، و عشق به خانواده. در نهایت، رمز موفقیت در خانه‌داری و کار از خانه، داشتن انعطاف و پذیرش تغییر است؛ چرا که هیچ روزی کاملاً شبیه روز دیگر نیست، اما در پایان، احساس رضایت از آنچه انجام داده‌ایم، ارزش همه‌ی تلاش‌ها را دارد.


مطالب مرتبط:

16 عادت برای افزودن شادی به زندگی روزمره

چگونه در میانسالی شاد باشیم؟



از
1
رای

دیدگاه ها