"وقتی در تنگنا قرار می گیرید و همه چیز علیه شما پیش می رود، تا وقتی که بنظر برسد دیگر نمی تواند یک دقیقه بیشتر ادامه دهید، هرگز تسلیم نشوید، زیرا این شرایط سخت موقت است."
هریت بیچر استو:
بعضی از روزها روشن و پر از انگیزه هستند. برخی از روزها خیلی معمولی اند. و برخی از روزها ممکن است با خودتان فکر کنید: "من تسلیم می شوم."
ممکن است شما بخواهید تسلیم بشوید برای مثال در ...
- عادت جدیدتان در ورزش کردن یا سالمتر غذا خوردن.
- کسب و کار کوچکتان، زیرا به نتیجه ای که می خواستید یا انتظارش را داشتید نرسیدید.
- داشتن حس بهتر نسبت به خودتان.
- از قرار ملاقات گذاشتن، زیرا بنظر می رسد نمی تواند فرد مناسب را پیدا کنید یا شاید حتی نمی توانید یک قرار خوب داشته باشید.
قرار گرفتن در موقعیت های این چنینی یک بخش عادی از روند تغییرات مثبت در زندگی است. عکس العمل شما درباره این احساس که دلتان می خواهید تسلیم بشوید، تعیین می کند که ادامه مسیر زندگی شما به کدام سمت خواهد بود.
امروز می خواهم 10 نکته را با شما به اشتراک بگذارم که در روزهای سخت به من کمک کرد تا مسیرم را ادامه بدهم یا آن را در جهت بهتری تغییر بدهم.
10 اصل برای تسلیم نشدن در روزهای سخت
1. انتظارات واقع گرایانه داشته باشید
این مورد برای من بسیار مهم است.
از انتظارات واقع گرایانه استفاده کنید نه با گوش کردن به تبلیغات که به شما قول نتایج فوری را می دهند. نه با گوش کردن به کمال گرایی از مردم اطرافتان یا حتی درون خودتان، که اجازه هیچ اشتباه یا شکستی را نمی دهد.
به افرادی گوش بدهید که در حال حاضر به جایی رسیده اند که شما قصد دارید به آن برسید.
به افرادی گوش بدهید که می دانند چه چیزی خوب است و شما ممکن است اتفاقا به چه چیزهایی برخورد کنید، شکست های طول مسیر را می شناسند و می توانند به شما بگویند ممکن است سفر شما چقدر طول بکشد.
احتمالاً شما یک برنامه اولیه ندارید. اما چیزهایی که مردم می توانند به شما بگویند یا از طریق کتاب ها و و بلاگ ها بدست می آورید، می توانند بهترین راهنما باشند.
2- به خودتان یادآوری کنید که چرا این کار را می کنید
در زندگی پر مشغله امروزی، ممکن است به آسانی مقصد نهایی را گم کنید.
اما اگر هوس کرده اید تسلیم بشوید، پس دوباره به این سوال فکر کنید که چرا قصد انجام این کار را دارید.
شاید بخاطر:
- پشتیبانی و حفظ امنیت خانواده خود.
- یا برای زندگی سالم تر و طولانی تر، بنابراین می توانید رشد و بزرگ شدن فرزندان خود را ببینید.
- و شاید هم قصد دارید جهان را ببینید و چیزهای جدید کشف کنید.
پاسخ های خود را بنویسید.
آنوقت، هر زمانی که خواستید همه چیز را رها کنید، آن تکه کاغذ را نگاه کنید تا دلایل محکمی برای ماندن در ادامه مسیر و تلاش پیدا کنید. این کار اغلب مفید است.
3. به یاد داشته باشید: تاریک ترین ساعات شب، درست قبل از طلوع آفتاب است
این فکر به من کمک کرد که وقتی شرایط برایم خیلی سخت شده بود و می خواستم همه چیز را ول کنم و به خانه برگردم کارم را ادامه بدهم. برای اینکه فهمیدم این درست ترین چیزی است که باید انجام بدهم.
وقتی به نظر می رسید همه چیز در کسب و کارم، در وبلاگم، در قرارهایم یا در انگیزه ام برای زندگی در پایین ترین نقطه ممکن است، با این فکر، همیشه اتفاق مثبت تازه ای می افتاد.
شاید به این خاطر که این شرایط دشوار من را وادار به تغییر می کرد.
اما شاید به این خاطر که زندگی نوعی تعادل دارد، اگر من فقط مسیرم را ادامه بدهم. اگر به جای متوقف شدن کاری انجام بدهم، در نهایت اتفاق خوبی خواهد افتاد.
وقتی بارها این حالت برایم پیش آمد، اعتقاد من به حرکت و فعالیت و ادامه دادن را قوت بخشید، حتی اگر روزها یا هفته های سختی در پیش باشد.
و زمانی همه همه چیز تاریک بنظر می رسد، اتفاق خوبی می افتد.
4. به اصول متصل شوید
هنگامیکه من به مراحل سخت و طولانی برخورد می کردم، چیزی که اغلب کمک می کرد ساده سازی و چسبیدن به اصول اولیه بود.
ممکن است به آسانی فکرتان درگیرتان اطلاعات مختلفی شود که برای تغییر در زندگی تان لازم دارد. این تلاش جهت تغییر، می تواند منجر به سردرگمی شما و سعی در انجام کارهای مختلف به طور همزمان شود.
در این شرایط، ساده کردن امور و چسبیدن به اصول، توانست به من کمک کند.
من فقط بر روی یک یا چند چیزی که یاد گرفته بودم و زیربناهای اساسی در زندگی من بوده اند تمرکز کردم برای اینکه مهارت های اجتماعی ام را بهبود بخشم. چیزهایی مثل، حفظ نگرش مثبت یا توانایی سازگاری.
5. بیشتر بیاموزید و روشی که در پیش گرفته اید را تصحیح کنید
پیوستن به اصول اولیه اغلب مفید است. اما برخی اوقات در طول یک مسیر دشوار یا زمانیکه احساس می کردم گیر افتاده ام، کمی تغییر روش برایم مفید بود.
این تغییر روش برای این بود که آزمایش کنم کارها را چطور انجام می دهم و چه نتیجه ای برای من به ارمغان می آورد و همچنین برای مقایسه کار خودم و افراد دیگری که قبل از من این کارها را انجام داده بودند.
اگر بخواهم صادق باشم، پس از این تغییر روش متوجه بخش های اشتباه کارهایم شدم.
و این اشتباهات را با روش هایی که دیگران قبلا انجام داده بودند و نتایج بهتری گرفته بودند، جایگزین کردم. این ریسک را کردم، حتی اگر به معنای خارج شدن از محیط امنم بود.
6. به خودتان بگویید: فقط برای امروز!
یک عبارت کوتاه وجود دارد که من اغلب وقتی قصد انجام یک کار جدید را دارم از آن استفاده می کنم.
به خودم می گویم: فقط همین امروز X را انجام خواهم داد!
به جای X کاری را که می خواهید فقط امروز دهید را جایگزین کنید مانند ورزش کردن، رفتن به دنبال یک ماموریت مهم یا خوردن یک ناهار سالم.
گفتن این جمله به خودم که من فقط مجبورم این کار را امروز انجام بدهم، دو فایده مهم برای من دارد:
ذهنم را از بار روانی تجربه این کار در گذشته و یا برنامه انجام آن در آینده رها می کنم. و به همین خاطر، کار بسیار سبک تر می شود و مقاومت درونی از بین می رود.
این همچنین به من یادآوری می کند که دوره ای که من روی تغییر عادت وقت گذاشته ام، برای بقیه زندگی ام ادامه نخواهد داشت. بعد از 30 روز یا بیشتر که عادت به صورت خودکار درآمد دیگر چیزی نیست که مجبور باشم با نیروی اراده برای سال ها یا دهه های بعدی آن را انجام بدهم.
7. با افراد اطراف خود ارتباط برقرار کنید (تا دوباره انگیزه بگیرید)
من متوجه شده ام که وقتی موانع برطرف شدنی نیستند یا من انرژی کافی برای مقابله با یک مانع دیگر را ندارم، یک چیز می تواند کمک زیادی بکند و آن این است که درباره آن صحبت کنم.
با همسرم، با دوستان یا با والدینم درباره موضوع صحبت کنم. برای اینکه خالی شوم، برای اینکه با تشریح موضوع برای دیگران درک بهتری از آن پیدا کنم، و برای دریافت راهنمایی های مبتنی بر تجربه ای که به آن نیاز دارم.
این کار باعث می شود دوباره انرژی و انگیزه بگیرم.
اگر شما در پیدا کردن کسی که بتوانید با او صحبت کنید مشکل دارید یا اگر افرادی که اطرافتان هستند قادر به درک یا کمک کردن به مشکل فعلی شما نیستند، سپس می تواند از گروهای آنلاین مشاوره استفاده کنید.
8. به عقب نگاهی بیندازید و بخاطر مسیری که طی کرده اید جشن بگیرید
وقتی خسته و سردرگم می شوید، براحتی چشم انداز کارهایی که واقعاً تا اکنون انجام داده اید را ندیده می گیرید.
چیزهایی که یاد گرفته اید، مراحلی که طی کرده اید و موانعی که بر آنها غلبه کرده اید.
وقتی حس خستگی یا از پا افتادن کردید به آنها برگردید. از کارهایی که تا کنون انجام داده اید قدردانی کنید و آنها را جشن بگیرید و به سوی هدف حرکت کنید. از خودتان بخاطری تلاشی که می کنید سپاسگزار باشید.
این به شما کمک می کند تا چشم انداز خود را به خوشبینی بیشتر تغییر دهید و به جلو گام بردارید.
9. به خودتان سخت نگیرید و زمانی را به تفریح بگذرانید
ممکن است این شبیه به تسلیم شدن و رها کردن به نظر برسد. اما تجربه به من نشان داده است گاهی اوقات بعد از کار سخت یا خستگی نیاز به یک تفریح شایسته نیاز دارید تا بتوانید یک برنامه زمانبندی شده خوشبینانه ادامه دهید.
بنابراین وقتی این اتفاق افتاد به بدن و ذهن خود گوش کنید آنها از شما کمی استراحت می خواهند.
چند ساعت یا چند روز را تعطیل کنید. استراحت کنید و همه چیز درباره کارها و پروژه ها یا هر چیزی که قصد تسلیم شدن دربرابر آن را داشتید را فراموش کنید.
این می تواند به نحو قابل توجهی انرژی شما را برگرداند.
10. ببینید آیا وقت آن رسیده است که چیز دیگری را امتحان کنید
بعضی اوقات زمان تسلیم شدن نیست، اما ممکن است زمان آن رسیده باشد، کاری که اکنون انجام می دهید را متوقف کنید و چیز دیگری را امتحان کنید.
اگر حس می کنید باید چیزی که به آن مشغولید را رها کنید یا از آن بسیار خسته شده اید، اگر شور و هیجانی برای تغییر ندارید، از خودتان دو سوال بپرسید:
الف) من این کار را انجام می دهم زیرا واقعاً آن را می خواهم؟
ب) یا من این کار را انجام می دهم چون به من گفته اند یا برای اینکه بنظر می رسد بسیاری از افراد اطراف من این کار را انجام می دهند؟
تا وقتی کاری را شروع نکنید، نمی توانید چیز زیادی درباره آن بدانید.
شما ممکن است نیاز به امتحان کردن روش های مختلفی داشته باشید تا روش متناسب به خود را پیدا کنید. فقط به این دلیل که اطرافیان شما دوست دارد روال قبلی زندگی را ادامه بدهید به این معنی نیست که شما مجبورید آن کار را دوست داشته باشید.
سعی کنید یک راه جدید برای انجام دادن چیزی که می خواهید پیدا کنید و ببینید آیا برای شما مناسب تر است و لذت بیشتری از آن می برید یا نه.
منبع: positivityblog