ترانه های ایرج جنتی عطایی، با صدای ماندگار داریوش، قمیشی، ابی و دیگر خوانندگان مشهور ایرانی نمایانگر احساسات عمیق و دغدغههای اجتماعی و انسانی است که در قالب شعر و موسیقی به دلها راه یافتهاند. این آثار، بازتابی از تاریخ، عشق، درد و امید ایرانیاناند و هر بیت آن قصهای از زندگی و مقاومت را روایت میکند. در این مطلب سلام دنیا، چند نمونه شاخص از اشعار ایرج جنتی عطایی که به صورت ترانه توسط خوانندگان معروف اجرا شدند، و لیستی از اسامی سروده های ایرج جنتی و جملات و تک بیتی زیبا و عاشقانه که از دل شعرهایش بیرون آمده است برای شما گلچین کرده ایم، تا تأثیر عمیق کلام و شعر بر مخاطب را بازگو کنیم.
ترانه های ایرج جنتی عطایی برای داریوش
با من از ایران بگو
یاور از ره رسیده با من از ایران بگو
از فلات غوطه ور در خون بسیاران بگو
باد شبگرد سخن چین پشت گوش پرده هاست
تا جهان اگه شود بی پرده از یاران بگو
با من از ایران بگو
شب سیاهی می زند بر خانه های سوگوار
از چراغ روشن اشک سیه پوشان بگو
پرسهءیاس است در اباد این پتیاره گان
از زمی ن از زندگی از عشق از ایمان بگو
سوختم اتش گرفتم از رفیق و نارفیق
از غریب و اشنا یاران هم پیمان بگو
ضجهءنام اوران زخمی به خاموشی نزد
از خروش نعرهءانبوه گمنامان بگو
قصه های قهرمانان قهر ویرانگر نداشت
از غم وخشم جهانساز تهی دستان بگو
با زمستانی که میتازد به قتل عام باغ
از گل خشمیکه میروید در این گلدان بگو
یاور از ره رسیده با من از ایران بگو
از فلات غوطه ور در خون بسیاران بگو
باد شبگرد سخن چین پشت گوش پرده هاست
تا جهان اگه شود بی پرده از یاران بگو
با من از ایران بگو
/////////////////////////////////////////////////////////
حتما بخوانید: بیوگرافی ایرج جنتی عطایی شاعر و همسرش
/////////////////////////////////////////////////////////
دلم میخواد گریه کنم
رازقی پرپر شد باغ در چله نشست
تو به خاک افتادی کمر عشق شکست
ما نشستیم و تماشا کردیم
دلم میخواد گريه کنم
برای قتل عام گل برای مرگ رازقی
دلم میخواد گریه کنم برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
وقتی که قلبا و گلا شکسته و پرپر شدند
وقتی که باغچه های عشق سوختند و خاکستر شدند
من و تو از گل کاغذی باغچه ای داشتیم توی خواب
با خشتای مقوایی خونه میساختیم روی آب
وقتی که ما تو جشن شب ستاره بارون میشدیم
وقتی که پشت سنگر سایه ها پنهون میشدیم
از نوک بال کفترا خون پریدن میچکید
صدای بیداری عشق رو خواب شب خط میکشید
دلم میخواد گریه کنم برای قتل عام گل برای مرگ رازقی
دلم میخواد گریه کنم برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
از پشت دیوارای شهر انگار صدای پا میاد
آوازخون دربدر انگار یه همصدا میخواد
ابر سیاه رفتنیه خورشید دوباره درمیاد،
باغچه دوباره گل میده از عاشقا خبر میاد
دلم میخواد گریه کنم برای قتل عام گل برای مرگ رازقی
دلم میخواد گریه کنم برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
/////////////////////////////////////////////////////////
معجزه خاموش
طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ، یه فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا، حسی من و از من برد
یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد
ای معجزه خاموش، یه حادثه روشن شو
یه لحظه،فقط یه آه، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو
برگرد به برگشتن، از فاصله دورم کن
یه خاطره با من باش، یه گریه مرورم کن
از گرگر بی رحمه این تجربه ی من سوز
پرواز رهایی باش به ضیافته دیروز
به کوچه که پیوستی، شهر از تو لبالب شد
لحظه اخر لحظه،شب عاقبت شب شد
آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود
راهی شدنت حرفه نقطه چینه پایان بود
ای معجزه خاموش، یه حادثه روشن شو
یه لحظه،فقط یه آه، هم جنس شکفتن شو
آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود
راهی شدنت حرفه نقطه چینه پایان بود
ای معجزه خاموش، یه حادثه روشن شو
یه لحظه،فقط یه آه، هم جنس شکفتن شو
/////////////////////////////////////////////////////////
یاور همیشه مومن
ای به دادِ من رسیده
تو روزایِ خود شکستن
ای چراغِ مهربونی
تو شبایِ وحشتِ من
ای تبلورِ حقیقت
تویِ لحظه هایِ تردید
تو شبو از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برایِ من تکیه گاهی
میون این همه دشمن
تو رفیقی جون پناهی
یاور همیشه مومن
تو برو، سفر سلامت
غمِ من نخور که دوری
برایِ من شده عادت
ناجیِ عاطفه یِ من
شعرم از تو جون گرفته
رگِ خشکِ بودنِ من
از تنِ تو خون گرفته
اگه مدیونِ تو باشم
اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره
که منو دادی نشونم
یاور همیشه مومن
تو برو، سفر سلامت
غمِ من نخور که دوری
برایِ من شده عادت
/////////////////////////////////////////////////////////
/////////////////////////////////////////////////////////
فریاد زیر آب
ضیافتهای عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
اگر خوابم اگر بیدار اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من، من تن خسته را در یاب
مرا هم خانه کن تا صبح نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
نه از دور و نه از نزدیک تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
/////////////////////////////////////////////////////////
خانه سرخ ایرج جنتی عطایی
خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است
باری از خون ، پهنه ی برزن و میدان سرخ است
ده به ده ، پرچم خشم است که بر می خیزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است
تا گل خونی فریاد در این باغستان
ساقه از ضربه ی شلاق زمستان سرخ است
وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
تا در این دشت ، غرور کینه داران سرخ است
روسیاه است اگر این شب مردم کش بد
تا دم صبح وطن ، سینه ی
یاران سرخ است
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
/////////////////////////////////////////////////////////
ترانه ی "درخت" ایرج جنتی عطایی برای ابی
توی تنهايی يک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
يه درخت تن سياه سربلند
آخرين درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه، ولی زخم تبر
نه يه قلب تير خورده، نه يه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندویِ پاکِ دخيل و طلسم
چه پرنده ها که تو جاده کوچ
مهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زير چتر اون
به تن خستگيشون تبر زدن
تا يه روز تو اومدی بی خستگی
با يه خورجين قديمیِ قشنگ
با تو نه سبزه، نه آينه بود، نه آب
يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سربلند پرغرور
که سرش داره به خورشيد ميرسه منم، منم!
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم، منم!
من صدایِ سبزِ خاکِ سربی ام
صدايی که خنجرش رو بخداست
صدايی که توی بهتِ شبِ دشت
نعره ای نيست ولی اوجِ يک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست!
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرين تصوير تلخ بودنِ
توی ذهنِ سبزِ آخرين درخت
حالا تو شمارش ثانيه هام
کوبه های بی امونه تبره
تبری که دشمنِ هميشه ی
اين درختِ محکم و تناوره
من به فکر خستگی های پٙر پرنده هام
تو بزن، تبر بزن!
من به فکرِ غربتِ مسافرام
آخرين ضربه رو محکمتر بزن!
من به فکر خستگی های پٙر پرنده هام
تو بزن، تبر بزن!
من به فکرِ غربتِ مسافرام
آخرين ضربه رو محکمتر بزن!
////////////////////////////////////
ترانه “کاش میشد ، قصه گل و تگرگ” ایرج جنتی عطایی برای قمیشی
قصه ی من و غم تو قصه ی گل و تگرگه
ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگه
ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته ذهن خواب آلوده ی من
همیشه میون قاب خالی درهای بسته
طرح اندام قشنگت پاک و رویایی نشسته
کاش میشد چشام ببینن طرح اندام تو داره
زنده میشه جون میگیره پا توی اتاق میذاره
کاش میشد صدای پاهات بپیچه توو گوش دالون
طرف دالون بگرده سر آفتابگردونامون
کاش میشد دوباره باغچه پر گل گلهای تو باشه
غنچه ی سفید مریم با نوازش تو پا شه
کاش میشد اما نمیشه، نمیشه بیای دوباره
نمیشه دستات توو گلدون گلای مریم بذاره
کاش میشد اما نمشه این مرام روزگاره
رفتنت همیشگی بود دیگه برگشتن نداره
//////////////////////////////////////////////////////////
ترانه ستاره های سربی ایرج جنتی عطایی برای ابی
ستارههای سربی فانوسکای خاموش
منو هجوم گریه از یاد تو فرامــــوش
تو بال و پر گرفتی به چیدن ستاره
دادی منو به خاک این غربت دوباره
دقیقههای بی تو پرنده های خستن
آیینههای خالی دروازه های بستن
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده پر نمی سوخت آیینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی …
شبانه های بی تو یعنی حضور گریه
با من نبودن تو یعنی وفور گریه
از تو به آیینه گفتم از تو به شب رسیدم
نوشتمت رو گلبرگ تورو نفس کشیدم
از رفتن تو گفتم ستاره دربه در شد
شبنم به گریه افتاد پروانه شعله ور شد
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده پر نمی سوخت آیینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی
///////////////////////////////////////////////////////////
لیست کامل نام سروده ها و ترانه های ایرج جنتی عطایی
- جوانی
- شکوه
- بلا، بالابلا
- پرستوهای مهاجر
- اما تو چیزِ دیگری
- دستم بگیر!
- از دل بگو!
- امشب کجایی؟
- بیگناه
- افسانه مگو!
حتما بخوانید: زیباترین اشعار هوشنگ ابتهاج [سایه]
- سیاهی شب
- رنجِ تنهایی
- دختر رؤیایی
- برگشتهمژگان
- قصهٔ وفا
- عاشق شوی الهی!
- ای گذشتهازمن!
- بدرود
- خواستگار
- افسانهٔ لیلی و مجنون
- خورشیدِ من
- رقصِ برگها
- عشق و رؤیا
- تیکتیکِ ساعت
- عمو زنجیرباف
- مرا به خاطر آور!
- خاطرهها
- رقصِ روز
- آسمانِ چشمِ من
- بیقرار
- دیوارِ جدایی
- گل سرخ
- بی تو هرگز
- سرگذشت
- کازاچوک
- رودِ جدایی
- زمانِ آشنایی
- باور کن!
- حکایت
- عمونوروز اومده
- نامهٔ جدایی
- سرنوشتِ یک عشق
- گوهر شبچراغ
- عمونوروز
- شعبدهباز
- میزده
- افسرده
- غروبِ آشنایی
- بزم شبها
- بچهها متشکریم!
- آتیش میخوام بالاترک
- خستهام، خسته
- نور! نور! سیرم کن!
- نغمه شادی
- چشمان گریان
- چشم سیاه
- جدایی
- بلمرونان
- خط و نشون
- صدفهای شکسته
- خداحافظ آنیا!
- پسرم!
- بی تو دلم تنگه
- سلام کردم، جوابش کو؟!
- وعدهگاه
- دیگه بسّه دل من!
- بی تو غمگینم
- لبریزم، لبریزم
- عکس من
- لالایی
- گریه کن ای قلب من!
- بگذار آرام بگیرم!
- دریا! دریا!
- بی تو من کسی ندارم
- افسانه دل
- بذار امشب بخوابم!
- نمنم بارون میاد
- بوسه
- بیا که آرزوم همینه!
- مرغان غمگین
- گلبوسه
- گل آتیش
- قصه دریاچه و مهتاب
- مرد تنها
- تقدیر
- با نام تو
- عشق بیحاصل
- شهر پاییز
- بیگانه
- آخه آدم غمشُ به کی بگه؟
- شب میره و روز میآد
- شهر غریب
- جدا از تو
- احساس
- گل قاصد
- افسوس!
- بنوش! بنوش!
- مرگه که مهربونه
- قناریها
- کی بهت یاد داده گولم بزنی؟
- روزگار آشنایی
- قصهگوی پیر شهرم
- میخوام آروم بگیرم
- امروز و فردا
- وداع
- نمیتونم باور کنم
- خواستگار
- دنیا اینجور نمیمونه
- حیفه عشق من و تو تموم بشه
- قصه کتابا
- وقتی میخوام پیدات کنم
- وقتی تو نیستی
- چرا هیچکس نمیخواد حرفامُ باور بکنه؟
- از من نخواه عاشق بشم!
- شکوه سبزهزار
- دل بوالهوس
- این باشه، باشه
- قصه بیپهلوون
- همخونه
- همپیمان
- ای خدا حرفی بزن!
- گارون گارون
- بیا! داره دیر میشه
- کی میدونه چی پیش میاد؟
- کی میگه دنیا قشنگه؟
- یه روزی پیدات میکنم
- عشق پوشالی
- آداجیو
- خانهبهدوش
- شهر غم
- ای وای! ای وای
- دیگه گریه دلُ وانمیکنه
- عاشقانه
- پشیمون برمیگردم
- فقط عشقه که میمونه
- تو دروغاتم قشنگه
- عزیزم، قصه نگو!
- مگه منُ خواب ببینی!
- هدیه عروسی
- با من بمان!
- قسم
- شعر رهایی
- دنیای عشق من
- هفتدخترون
- وقتی نیستی
- شرقی غمگین
- صدایم کن!
- جنگل
- علیکنکوری
- باغ سنگی
- طلسم
- خونه
- عروسک شکسته
- روستایی
- قلب خورشید
- شب و دیوار
- پسرم!
- دریایی
- شب شیشهای
- بنبست
- ابر غمگین
- یاران
- تپش
- رسول رستاخیز
- کتیبه
- یک نفر یه روز میاد
- چمدونم رو ببند!
- پرنده مهاجر
- وقتشه
- همسفر
- اون روزا دیگه گذشتن
- نور و آینه و صدا
- همشهری قدیمی
- قصه گل و تگرگ
- سایه
- مرثیه
- خاتون
- مادربزرگ
- باور کن!
- خوابم یا بیدارم؟
- کندو
- پوست شیر
- ملکجمشید
- تو کی هستی؟
- هیشکی مثل تو نبود
- خورجین
- مرد من
- ماهپیشونی
- پل
- طلایهدار
- آینه
- شبخون
- یاور همیشهمؤمن
- شب آفتابی (عروسک)
- گل بارونزده
- اولین و آخرین
- برادرجان!
- عشق من عاشقم باش
- سبد
- داداجان!
حتما بخوانید: بهترین اشعار احمد شاملو درباره زندگی
- همستاره
- فریاد زیر آب
- واسه من گریه نکن
- مولای سبزپوش
- خاکستری
- پاییزی
- خورشیدخانوم
- سقف
- جشن دلتنگی
- میترسم
- بخشش
- عید نوروز
- من از سفر میام
- آشپزخونه
- گمشده
- جوانه
- فاجعه
- شقاوت (ای قوم سوگوار)
- شهید
- با من از ایران بگو (وطن)
- سرگردون
- مار در محراب
- دلپیر
- بترس از من
- خانه سرخ است
- با من از ایران بگو
- یخ باد (باغ برهنه)
- جنگل جاری
- خاک خسته
- مرا به خانهام ببر
- رازقی
- گل سرخ (نسخهٔ دیگر)
- حنجره بریده (مردم همیشه مردم)
- آخرین کوکب
- خداحافظ
- با شما آیندگانم
- پرسه
- ستارههای سربی
- آخر قصه
- شبگریه
- باران غزل
- گاهی به یاد من باش
- زیبای در زنجیر
- گریه نکن
- خانه و خاطره
- شبشکن
- مسافر
- کاش از اول
- اقیانوس خالی
- شبکشتن
- همسفر (نسخهٔ دیگر)
- گل بیتا
- همغصه
- طلوع کن
- بوسه بر ماه
- آواز خاموش
- گم
- قصه تو، قصه من
- دلم میخواد گریه کنم!
- پروانهای در مشت
- پرنده مهاجر
- درخت
- تحمل کن
- وقتی تو گریه میکنی
- شب نیلوفری
- چیزی بگو
- تندیس
- سیاهپوشا
- یه قطره دریا
- لوند
- ستاره
- گریه کنم یا نکنم
- باغ خاکستر
- چکاوک
- روزنه
- گیتار و دف
- به من چه
- ای ماه ببین
- ما رو دست کم نگیر
- کاش میشد
- صدام کردی
- وقتی تو نیستی
- بگو آره بگو نه
- پروانهای در مشت (نسخهٔ ابی)
- ساعت شوم
- دلتنگم
- معجزه خاموش
- آواز پریها
- نه دیگه من
- نترسون
- عکس تو
- موسیقی و من
- نور و بوسه
- ضرر نمیکنی بمون
- من و تویی
- بیتوته
- ترانههامو پس بده!
- فستیوال گل
- ماهبانو
- تمام ما
- مالیخولیا
- آتیشبازی
- تابو
- شیش دقیقه
- زنِ پایان
- شبیهِ هیچکس
- بینِ دو گریه
- ریتمِ وسوسه
- نمیبخشم
- به ساعتت نگا نکن!
- ضدنور
- فقط یه روز با من باش!
- منُ نقاشی کن، نقاش!
- مشغولِ عاشق شدنم
- شهرِ رؤیامُرده
- تو رُ میبوسم و هیشکی حریفم نیست
- زندگی کن!
- اسطورهٔ مجروح
- ننهغصهدار
- حس میکنم
- پروانگی
- نگرانِ من نباش!
- تبعیدی
- بترس از من!
- فرودگاه
- شبگوشه
- خواهرک
- همیشه دیر میرسم
- رویامُ پس بده!
- تماشا کن تماشامُ!
- گریه جواب میدهد
- پدرِ روستایی
- سلولِ مرگ
- دخترِ خیابونِ انقلاب
- سلام کُن به عشق، به انسان!
- جوانه
- شناسنامه
- زیبای درزنجیر
- میعادگاهِ ما
- اسمِ منُ زمزمه کن!
- وقتِ بدروده
- شکفتنِ آغوشِ تو
- منُ ببخش!
- مرگِ ماهی
- دلدادگی
- عریان
- رو به رؤیا
- به سمت فردای جهان
- رقص پیروزی
- چکاوک خونین
- روشن فردا
- تو قابی از ستاره
- قَفسِ دُعا و دار
- خانهای برای فروش
- یادگرفتم زن باشم
- خودمو به تو سپردم
- نفسبریده
- تسلیم
- جشن احتمالی
- وقتی به مستی میرسم
- فتح شب
حتما بخوانید: اشعار عاشقانه مولانا
جملات زیبا از ایرج جنتی عطایی
هرچه تبر زدی مرا، زخم نشد، جوانه شد.
///////////////////////////////////////////////////
مرا به خانهام ببر که عشق در میانه نیست.
///////////////////////////////////////////////////
تو از کدام قصهای که خواستنت عادت است، نبودنت فاجعه، بودنت امنیّت است.
///////////////////////////////////////////////////
ضیافتهای عاشق را، خوشا بخشش، خوشا ایثار، خوشا پیدا شدن در عشق، برای گم شدن در یار.
///////////////////////////////////////////////////
تو به قصهها میمانی، ساده اما حیرتآور، شوق تکرار تو دارم، وقتی میرسم به آخر.
///////////////////////////////////////////////////
تو فکر یک سقفم، یک سقف بیروزن، یک سقف پابرجا، محکمتر از آهن.
///////////////////////////////////////////////////
تو از کدام سرزمین، تو از کدام هوایی که از قبیلهی من، یه آسمون جدایی.
///////////////////////////////////////////////////
تو به یاد هقهق بیوقفهی من، توی آغوش معصومانهی باد، تو اسمت معنی ایثار آبه.
///////////////////////////////////////////////////
تو ای خاتون خواب من، من تن خسته را دریاب، مرا همخانه کن تا صبح، نوازش کن مرا تا خواب.
///////////////////////////////////////////////////
نه از دور و نه از نزدیک، تو از خواب آمدی ای عشق، خوشا خودسوزی عاشق، مرا آتش زدی ای عشق.
سخن آخر
ترانههای ایرج جنتی عطایی، همچنان پر از معنا و احساس است و روحی تازه به موسیقی معاصر ایران بخشیدهاند. این آثار نه تنها گوش نواز، بلکه حامل پیامهایی انسانی و اجتماعیاند که نسلها را به تفکر واداشته و همچنان در قلب مخاطبان جای دارند. هنر چنین شاعران و خوانندگانی مایه فخر فرهنگ ماست.
مطالب مرتبط:
اشعار زیبای حسین پناهی در مورد زندگی و مرگ عاشقانه
زندگینامه پروین اعتصامی شاعر ایرانی
اشعار عاشقانه کوتاه و احساسی برای همسر و عشقم
دیدگاه ها