دکتر ماریانا لگاتو بنیانگذار بنیاد پزشکی مختص-جنسیتی می گوید: زنان و مردان به شکل های مختلفی فکر می کنند، به مشکلات به طور متفاوتی فکر می کنند، تاکید روی اهمیت موضوع ها در آنها با هم فرق دارند و جهان اطرافشان در طریق لنزهای کاملاً ناهمانندی تجربه می کنند.
رشته پزشکی مختص-جنسیتی کمتر از 25 سال سابقه دارد. در سال 1992 دکتر لگاتو مقاله "قلب زنان" را منتشر کرد: این مقاله حقایقی درباره زنان و بیماری قلبی عروقی بود، و مشاهده کرد که علائم بیماری قلبی در زنان در مقایسه با مردان کمتر جدی گرفته می شود و هنگامی که زنان تحت عمل جراحی قرار گرفتند، احتمال زنده ماندنشان کمتر از مردان است. علاوه بر این، تیم وی دریافتند که بیماری قلبی اغلب در زنان متفاوت از مردان ظاهر می شود. مردان بیشتر دردهایی در ناحیه قفسه سینه احساس می کنند، در حالی که زنان بیشتر دردهایی در ناحیه بالایی شکم، نفس تنگی و تعریق را تجربه می کنند.
قبل از تحقیقات دکتر لگاتو گمان می رفت که مردان و زنان اساساً یکسان هستند به جز در موارد خاصی که مرتبط با عملکردهای تولید مثلی است. اما از زمان شروع تحقیقات دکتر لگاتو در سال 1990، زمینه پزشکی مختص- جنسیتی هم رشد پیدا کرد. در حال حاضر یک انجمن بین المللی پزشکی مختص-جنسیتی (IGM) در کشورهای اتریش، آلمان، ایتالیا، سوئد و ایالات متحده وجود دارد.
زنان و مردان در همه سلول های بدن با هم متفاوت هستند
دیوید سی پیج، استاد زیست شناسی در انستیتوی فناوری ماساچوست (MIT) و مدیر موسسه Whitehead پس از مطالعات تحقیقاتی در مورد کروموزم های جنسی پستانداران و نقش آنها در رشد سلول ها گفت: 10 تریلیون سلول در بدن انسان وجود دارد و هر یک از آنها جنس خاصی دارند."
گفته شده است که ژنوم های ما تا 99% با افراد دیگر یکسان است. دکتر پیج می گوید "معلوم است که این ادعا صحیح است"، "البته تا زمانی که افراد تحت مقایسه هر دو مرد باشند. همچنین زمانی درست که هر دو فرد در حال مقایسه با هم، زن باشند. اما اگر ژنوم یک مرد را با ژنوم یک زن مقایسه کنید، متوجه می شوید که آنها تنها 98.5% یکسان هستند." به عبارت دیگر، دکتر پیج می گوید "تفاوت ژنتیکی بین یک مرد و یک زن 15 برابر بیشتر از تفاوت ژنتیکی بین دو مرد و دو زن است."
اجازه بدهید همسرم کارولین و خودم را مقایسه کنم. من به اندازه ای از نظر ژنتیکی به همسرم شبیه هستم که به یک شامپانزه نر شیبه ام. من و همسرم و من و یک شامپانزه، هر دو 98.5% دارای اشتراک ژنی هستیم. این مسئله ممکن است به بیان علت این واقعیت کمک کند که چرا گاهی زن و مرد در برقراری ارتباط با یکدیگر مشکل دارند.
مغزهای مختص-جنسیتی ما باعث می شود به شکل های مختلف فکر کنیم و عمل کنید
لوان بریزندین استاد روانپزشکی بالینی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو و مدیر برنامه UCSF در پزشکی جنسیتی است. دکتر بریزندین دو کتاب آموزنده در این زمینه نوشته است، به نام ها مغز زنان و مغز مردان. برخی از تفاوت های قابل ملاحظه در ساختار و عملکرد مغز وجود دارد و او در کتاب های خود آنها را توضیح داده است: برای نمونه،
- قشر کمربندی قدامی گزینه ها را می سنجد و تصمیم گیری می کند.
- مرکز نگرانی در زنان بزرگتر از مردان است.
- ناحیه پره اپتیک میانی که مربوط به فعالیت جنسی است در مردان 2.5 برابر زنان است.
- قشر پیش پیشانی روی احساسات نقش دارد و مانع از سرکش شدن فرد می شود. این قشر در زنان بزرگتر است، و در زنان یک تا دو سال سریعتر از مردان رشد می کند.
- نقطه اتصال پاریتال، نقطه جستجوگر برای راه حل ها است. این بخش در مغز مردان فعال تر است و سریعتر عمل می کند و به راه حل می رسد.
- اینسولا مرکز احساسات درونی یا حس ششم است. این بخش در زنان بزرگتر و فعال تر است.
- هیپوکامپ مرکز حافظه عاطفی است. این بخش هرگز دعوا، برخورد عاشقانه یا یک لحظه احساسی را فراموش نمی کند و به شما اجازه نمی دهد آن را فراموش کنید. این بخش در زنان بزرگتر و فعال تر است.
دلایل مختص-جنسیتی خوبی وجود دارد که چرا مردان هرگز به یاد نمی آورند و زنان هرگز فراموش نمی کنند
زنان میزان بیشتری از جریان خون را به بخش هایی از مغز دارند که با حافظه مرتبط است. بر طبق گفته دکتر ماریانا لگاتو، این یکی از دلایلی است که محققان ارائه می دهد برای اثبات قطعی اینکه چرا زنان توانایی یادآوری فوری بهتری دارند. سطح بالای استروژن در زنان نیز به حافظه کمک می کند. دکتر لگاتو می گوید: سطوح بالاتر استروژن با بهبود یادگیری و حافظه مرتبط است و شاید به همین دلیل باشد که زنان در وظایف این چنینی بهتر هستند.
استروژن همچنین یک عامل در این مورد است که زنان وقایع استرس زا را بهتر از مردان به یاد می آورند. در اینجا علت را می گوییم. استروژن نه تنها میدان بزرگتری از سلول های عصبی زنان را در در طول تجربه های ناراحت کننده فعال می کند (به این معنی که زنان استرس را با شدت بیشتری تجربه می کنند)، بلکه میزان زمانی که غدد فوق کلیه هورمون استرس یعنی کورتیزول را ترشح می کنند را نیز طولانی تر می کنند.
یادگیری شنیدن آوایی که سلول های ما می خوانند، به همه ما کمک می کند تا خوب زندگی کنیم
دانستن اینکه چه کسی هستیم تنها به ما کمک می کند از بیماری ها جلوگیری کنیم و سریعتر بهبود یابیم. رابرت بیلی شاعر می گوید که برای پسرها مهم است که زمان بیشتری با مردان مسن تر قبیله بگذرانند تا "آوایی که سلول های مردانه آنها می خوانند را بشنوند." مشخص است که این شاعر اهمیت تفاوت در ارتباط افراد مختلفی از جنس های زن یا مرد دارند را درک کرده است.
دکتر پیج می گوید: بنابراین تمام سلول های شما از نظر مولکولی XX هستند یا XY. درست است که بخش بزرگی از تحقیقاتی که این روزها انجام می شود تا علت بیماری ها و درمان آن را کشف کند، اما در به حساب آوردن این اساسی ترین تفاوت بین زن و مرد شکست خورده است.
دکتر پیج نتیجه گرفته است که، "ما نیاز به ساختن یک کیت ابزار بهتر برای محققان داریم تا بر XX و XY توجه لازم را داشته باشند، نه اینکه موضع خنثی جنسیتی کنونی را دنبال کنند. ما نیاز به کیت ابزاری داریم که تفاوت های اساسی سلول ها، اندام، سیستم بدن و سطح بین XX و XY را تشخیص بدهد. من معتقدم که اگر این کار را انجام بدهیم، برای درک بیماری های انسان و درمان آنها به یک الگوی اساسی جدید خواهیم رسید."
منبع: menalive