هنگامی که از ازدواج خود ناراحت هستید، احتمال دارد بدون اینکه از آن آگاه باشید، ازدواج شما بدون عشق باشد. ازدواج های بدون عشق از آنچه شما تصور می کنید، شایع تر هستند و راه حل های متنوعی برای سهولت در این دوراهی دشوار که خود را در آن می بینید، وجود دارد. در این مقاله، سه نشانه مهم ازدواج ناخوشایند را با شما به اشتراک می گذارم، آنچه در یک ازدواج بدون صمیمت اتفاق افتاده و اینکه آیا ازدواج شما باید بدون عشق پابرجا بماند.
3 نشانه و علامت ازدواج بدون عشق و راه های مقابله با آن
نشانه اول: سوال می کنید که آیا شریک زندگی شما هنوز به شما علاقه دارد؟
عشق یک احساس بسیار قوی است. با این وجود، اگر باز هم متوجه شدید که در حال پرسیدن سوال «من را دوست داری؟» از همسر خود هستید، مشخص می شود که مشکلی در ازدواج شما وجود دارد. اختلافات عاطفی که باعث می شود عشق شریک زندگی خود را زیر سوال ببرید، می تواند ناشی از عدم ارتباط، ارزش های متناقص، ناسازگاری جنسی یا تمرکز بیش از حد بر روی ویژگی های ناخوشایند شریک زندگی تان باشد.
برخی از خانم ها از من سوال می کنند که آیا همسرانشان در جلسات مشاوره، آنها را دوست دارند. این زنان، هم اکنون زمان زیادی را صرف صحبت کردن در مورد این مساله با دوستان خانم خود کرده اند: «او این کار و آن کار را انجام می دهد، اما او هیچ وقت نمی گوید که من را دوست دارد. آیا او هنوز من را دوست دارد؟»
مرد تمایل دارد که عشق خود را به جای گفتار، بیشتر از طریق اعمال خود ابراز کند. پس اگر شریک زندگیش، عشق او را نسبت به خود زیر سوال ببرد، ممکن است هنگامی که عشق خود را از طریق اعمالش به همسرش نشان می دهد، احساس کند که از او قدردانی نشده است. اگر کسی شما را در یک رابطه دوست داشته باشد، معمولا آن را می شناسید، زیرا این دوست داشتن، با عملکرد و نگرش کلی اش نسبت به شما مشخص می شود. با این وجود، هنگامی که به عشق او شک داشته و یا عشق او را زیر سوال می برید، این می تواند یک دیوار مقاومتی در بین شما قرار داده و شما را در وضعیت دفاعی قرار دهد. این می تواند به یک حلقه معیوب تبدیل شود، جایی که شما دائما یکدیگر را تهدید کرده و از توجه به خصوصیاتی که در ابتدا عاشق آنها بوده اید، دست می کشید.
چگونه با ازدواج بدون عشق کنار بیاییم؟
ارتباط عاطفی برقرار کرده و احساس جذابیت با شریک زندگی خود را تقویت نمایید. بله، می دانم که گفتن آن از انجامش راحت تر است. اما قطعا با دانش و فن صحیح می توان به نتیجه رسید. به خاطر داشته باشید: شما 100 درصد مسئول زندگی تان و نتایج حاصل از آن هستید. شما تصمیم گرفتید که با شریک زندگی تان قرار ملاقات عاشقانه بگذارید، تصمیم گرفتید که چگونه با او تعامل داشته باشید، تصمیم گرفتید که با او ازدواج کنید. آنها تصمیمات شما بودند.
شما مسئول انتخاب های خود هستید، اما این بدان معنا نیست که باید خودتان یا شریک زندگی تان را هنگامی که شرایط جوری که باید پیش نمی روند، سرزنش کنید. تنها نیاز است تا چند مورد را در نحوه ابراز روابط خود تنظیم نمایید. همسرتان مسئول خوشبختی شما نیست. تنها شما مسئول شادی خود هستید. اگر در افکار مربوط به بودن در یک ازدواج بی عاطفه زیاده روی می کنید، به طور مداوم خود را از نظر عاطفی تحریک می کنید و به همین دلیل نسبت به همان اقداماتی که موجب نجات ازدواج شما می شود، بی تحرک هستید.
ازدواج تنها یک راه برای شادتر کردن زندگی تان است، و این تنها زمانی انجام می شود که با افکار و اقدامات صحیح حفظ شود. اینکه چگونه ازدواج خود را حفظ می کنید، به شما بستگی دارد. این وظیفه شماست که ارتباط عاطفی محکمی با شریک زندگی خود برقرار کنید و تلاش های خود را برای افزایش جذابیت در طول عمر رابطه تان ادامه دهید.
1. با ایجاد یک محیط جذاب شروع کنید
ابتدا و قبل از هر چیزی، یک محیط جذاب تر را برای خود و شریک زندگی تان ایجاد نمایید. به نحوه تفکر، اعمال و لباس پوشیدن خود توجه کنید. بدانید که افکار شما همیشه به طور مستقیم بر احساس شما تأثیر می گذارد. با تغییر افکار، کلمات و اعمال خود از حالت منفی به سمت نتیجه ایده آل خود شروع کنید و یک جریان ایجاد نمایید که به طور مستقیم بر رفتار شریک زندگی تان تاثیر می گذارد. من درک می کنم که همسرتان نقش کلیدی در ازدواج شما ایفا می کند، اما فقط می توانید برای اعمال و احساسات همسرتان تاثیر بگذارید؛ شما نمی توانید همه چیز را کنترل کنید. در حقیقت، کنترل کردن سریع ترین راه برای داشتن یک ازدواج ناخوشایند و بدون عشق است.
2. دست از سرزنش کردن همسر خود بردارید- و به جای آن، از آنها الهام بگیرید
دست از سرزنش شریک زندگی تان به دلیل عدم ارتباطش با خودتان بردارید و هر روز برای تجدید جذابیت، اقداماتی انجام دهید. علاوه بر این، به اینکه چگونه به نظر می رسید و چه احساس می کنید نیز توجه نمایید، این شامل حس قدردانی و قدرشناسی بیشتر از همسرتان بابت همکاری آنها می شود. مهم است که الهام بخش همسرتان باشید تا برای ازدواج شما هزینه کند، زیرا وقتی شخصی برای چیزی سرمایه گذاری می کند، انتظار دارد که نتیجه بگیرد. به عنوان مثال، شما می توانید هر چند وقت یک بار از او درخواست کمک نمایید، پس شریک زندگی تان تصور می کند که شما او را خواسته و به او احتیاج دارید. سپس، از تلاش آنها قدردانی کنید. وقتی همسرتان در زندگی شما نقش دارد، و شما نشان می دهید که قدردان او هستید، ارتباط عاطفی بین شما به طور طبیعی قوی تر می شود.
3. تجربه های مشترک ایجاد کنید و عشق خود را با اشتیاق نشان دهید
ثانیا، تجارب مشترک بیشتری با شریک زندگی خود ایجاد نمایید. این می تواند به صورت یک قرار عاشقانه برای یک بار در هفته باشد. همچنین می تواند شامل تعطیلات دو هفته ای در هر سال باشد. یا چند آخر هفته عاشقانه به دور از همه باشد. اجازه ندهید که ازدواجتان پس از هیجان اولیه عروسی شما خسته کننده و قابل پیش بینی شود.
در آخر عشق خود را با اشتیاق نشان دهید. در زندگی، شما آن چیزی را که می خواهید به دست نمی آورید؛ آنچه را به دست می آورید که ارائه می دهید. از این رو، ابتدا باید عشق خودتان را نشان دهید. به زن یا شوهر خود بگویید که چقدر او را دوست دارید و بعد ببینید که اوضاع چگونه تغییر می کند. این قانون عمل متقابل است.
نشانه دوم: شما در یک ازدواج بدون صمیمیت هستید
ازدواج بدون صمیمیت از آنچه که شما تصور می کنید، شایع تر است. این می تواند ناشی از مشکلات اختلال عملکرد جنسی باشد، تکنیک های جنسی یک شخص نمی تواند شخص دیگر را ارضاء نماید، یا این زوج به سادگی هیچ وقت انرژی یا حال اوقات سکسی را ندارند. برای بسیاری از دلایل، بسیاری از زوج ها هستند که چند سال پس از ازدواج، از داشتن یک رابطه جنسی در اتاق خواب خودداری می کنند. این یکی از آن رازهاست که مردم درباره آنها صحبت نمی کنند و تنها در پشت در اتاق خواب خود پنهان می کنند.
آگاه باشید که اگر در یک ازدواج بدون صمیمت قرار دارید، شما تنها نیستید. بسیاری دیگر در وضعیت مشابه با شما قرار دارند. اکنون ممکن است تعجب کنید، «چه چیزی در یک ازدواج بدون صمیمیت اتفاق می افتد؟» جواب صادقانه این است که یک ازدواج بدون صمیمیت، یک نشانه قطعی از شکست در رابطه است.
ازدواج بدون روابط صمیمی سالم نیست. همراه با روابط عاطفی، صمیمت جنسی یک چسب برای حفظ رابطه شما است. در حالی که یک شریک زندگی تصور می کند که می تواند بدون رابطه جنسی زندگی کند، این ناعادلانه و غیر واقعی است که انتظار داشته باشد شریک زندگی او نیز با این مساله مشکلی ندارد. در بیشتر ازدواج های سالم، رابطه جنسی ناشی از نزدیکی، صمیمیت و ارتباط عاطفی است. حتی با افزایش سن، رابطه جنسی و صمیمیت یک جزء مهم و دوست داشتنی یک رابطه سالم و شاد است.
اگرچه بعضی از ازدواج ها می توانند فقدان صمیمیت را تحمل کنند، اما معمولا یکی از شریک های زندگی از این وضعیت راضی نیست. هنگام مواجهه با مشکل عملکرد جنسی یا سایر مسائل صمیمیت، ضروری است که یک رابطه عاطفی محکم برقرار کرده و یا ایجاد مزایای متقابل در ازدواج خود داشته باشید. متاسفانه، بسیاری از زوجین در ازدواج بدون صمیمیت، نمی توانند ارتباط عاطفی یا فواید متقابل برقرار نمایند، بنابراین در نهایت در ازدواج های بدون عشق به سر می برند.
چگونه با ازدواج بدون صمیمیت کنار بیاییم؟
مشکلات موجود در اتاق خواب را برطرف کرده و برای حل مشکلات دیگر خارج از اتاق خواب تلاش نمایید. هنگامی که در یک ازدواج بدون رابطه جنسی قرار دارید، ابتدا باید مشکلات موجود در اتاق خواب خود را برطرف نمایید. بهترین راه حل این است که در این زمینه به دنبال کمک حرفه ای باشید.
به یاد داشته باشید که در یک ازدواج، شما باید به عنوان یک تیم با هم همکاری کنید. اگر یکی از شرکاء از یک مسئله عملکرد جنسی رنج می برد، پس با ارائه پشتیبانی و تشویق عاطفی از او حمایت کنید و از متخصصین کمک بگیرید. هیچ کس دوست ندارد احساس کند که به عنوان یک انسان در حال شکست است و بیشتر مسائل جنسی را می توان با دانش و تکنیک درست اصلاح کرد.
ازدواجتان برای شما بسیار مهم است، پس ممکن است شما بخواهید با یک متخصص در زمینه ازدواجتان برای مشاوره سرمایه گذاری کنید و هر چه سریع تر اوضاع را بهبود ببخشید. یک کارشناس که در این زمینه تخصص دارد، می تواند علت اصلی ازدواج بدون رابطه جنسی را مشخص کند و به شما توصیه های مناسب را ارائه دهد. بنابراین، شما از این دانش جدید بهره مند خواهید شد و مجدداً شور و شوق در ازدواج خود را باز می یابید. البته، نیاز به تقویت ارتباط عاطفی با شریک زندگی خود دارید.
فواید متقابل ایجاد نمایید
در ضمن، می توانید به دنبال راهی برای ایجاد مزایای متقابل با همسر خود باشید. برای شریک مرد، این مزایای متقابل باید بر روی صمیمیت متمرکز شود. دلیلش این است که یک مرد بدون صمیمیت رابطه جنسی، مانند ماهی بدون آب است! حداقل یک بار در هفته همدیگر را ماساژ شهوانی و عاشقانه دهید، با تمرکز ساده بر روی لذت بردن از یکدیگر بدون هیچ انتظاری، به او کمک خواهید کرد تا درک کند که شما هنوز هم جذب او می شوید.
در خارج از اتاق خواب، روش های دیگری برای ایجاد مزایای متقابل وجود دارد. به عنوان مثال، اگر هم اکنون از شریک زندگی خود چند بچه دارید، شما و شریک زندگی تان می توانید زمان بیشتری را با خانواده و کودکان خود بگذرانید. اگر شما و شریک زندگی تان در کنار هم کسب و کاری را شروع کرده اید، می توانید زمان بیشتری را صرف همکاری با یکدیگر جهت توسعه تجارت خود نمایید. با این گفته ها، این بدان معنا نیست که مزایای متقابل می تواند یا باید صمیمیت جنسی در یک ازدواج را جایگزین کند، اما کار در زمینه های دیگر ازدواج شما مطمئنا به تقویت این ارتباط کمک خواهند کرد.
نشانه سوم: شما و شریک زندگی تان حتی دیگر با هم دوست نیستید
این بزرگ ترین نشانه ازدواج بدون عشق است. بله، این را درست خوانده اید. اگر ازدواج شما فاقد ارتباط عاطفی یا صمیمیت است، معمولاً هنوز می توانید آن را برطرف کنید. با این حال، اگر شما و همسرتان حتی دوست هم نیستید، این یک مشکل بسیار بزرگتر است. بیایید به دو سناریو بپردازیم که در آنها زن و شوهر دیگر با هم دوست نیستند:
سناریو اول: آنا و بن برای چهار سال است که ازدواج کرده اند. سال اول هیجان انگیز، مثبت و عاشقانه بود. سال دوم خوب بود و سال سوم خسته کننده معمولی بود. بهترین مشخصه در سال چهارم ازدواج، صحبت در مورد منطق نمادی در زندگی بود. به عنوان مثال، چه کسی فردا دستمال کاغذی دست شویی در خانه را خریداری می کند، چه کسی کت ها را به خشک شویی می فرستد، و ... به عبارت دیگر، آنها تنها زمانی که مجبور بودند، با یکدیگر صحبت می کردند.
سناریو دوم: سنتیا و دیوید به مدت 5 سال است که با هم ازدواج کرده و با هم یک کسب و کار راه اندازی کرده بودند. دو سال اول ازدواج فوق العاده بود. سه سال آخر افتضاح بود. آنها از لحاظ اقتصادی، تضاد منافع داشتند، در نتیجه آنها اساسا در معاملات تجاری خود با هم دشمن شدند. این زوج، حتی تا آخر ازدواج خود با هم دوست نبودند. از این رو، مطمئنا هر دو احساس می کردند که در یک ازدواج بدون عشق قرار دارند.
چگونه با ازدواج بدون دوست بودن با همسر خود مقابله کنیم؟
ارزیابی کنید که آیا ازدواج شما پتانسیل این را دارد که هر چیزی را که می خواهید، به شما بدهد. اول و از همه مهم تر، باید دقیقا بدانید که از این ازدواج چه می خواهید. آیا عشق، صمیمیت یا هر دو را می خواهید؟ آیا استقلال مالی یا قدرت می خواهید؟ به اشتراک گذاشتن جهت ها و ارزش های یکسان، همکاری با یکدیگر در ازدواج را آسان تر می کند.
از آنجا که شما و شریک زندگی تان در این سناریو حتی دوست هم نیستید، توصیه می کنم که با استفاده از قدرت منطق دو لیست زیر را تهیه نمایید:
- لیست اول- فواید ادامه دادن این ازدواج
- لیست دوم- ضررهای ادامه دادن این ازدواج
هنگامی که فواید بیشتری نسبت به ضررهای آن وجود دارد، می توانید این ازدواج را حفظ کنید؛ زیرا در این ازدواج چیزی است که ارزش جنگیدن دارد. اما هنگامی که ضررهای آن بیشتر از فواید آن است، دیگر عاشق شریک زندگی خود نیستید و تمایل به همکاری با یکدیگر برای برطرف کردن اختلافات خود ندارید، ترک کردن ممکن است بهترین گزینه باشد.
شما واقعا باید جوانب مثبت و منفی آن را بسنجید، زیرا هزینه های عاطفی و مالی بسیاری زیادی در پایان ازدواج وجود دارد، به خصوص هنگامی که کودکان درگیر طلاق می شوند. لطفا توجه داشته باشید که قرار نیست که همه ازدواج ها تا ابد ماندگار باشد. هنگامی که یک ازدواج پایان می یابد، لزوما به این معنا نیست که ازدواج شما شکست خوده است. صادقانه بگویم، ازدواج شما احتمالاً وقتی در مورد آن فکر می کنید، به طرز فوق العاده ای به شما کمک کرده است.
به عنوان مثال، وقتی آنا و بن ازدواج کردند، این کار برای آنها در آن زمان صحیح بود. آنها با هم به یک شهر نقل مکان کردند و مشاغل جدید خود را در آنجا آغاز کردند. اما با گذشت زمان، هر دو نفر آنها رشد کرده و انسان های متفاوتی شدند. منافع آنها به طرز چشمگیری تغییر می یابد؛ زیرا آنها در جهت های مختلفی ترقی می کنند. این بدان معنا نیست که چیزی در مورد زندگی آنها اشتباه است. این بدان معنا است که ازدواج آنها بعد از چهار سال برای آنها مناسب نبود.
چگونه در ازدواج خود یک مسیر مشترک داشته باشید
داشتن مسیر مشترک در زندگی تان مهم است که با هم بر روی آن کار کنید. وقتی سینتیا و دیوید ازدواج کردند، هیچ تضاد علاقه ای نداشتند. آنها در واقع در دو سال اول ازدواجشان دوران بسیار خوبی را پشت سر گذاشتند. آنها با هم به سراسر جهان سفر کردند. اما بعد از اینکه فرزندان بزرگ تر دیوید از ازدواج اولش در شرکت آنها مشغول به کار شدند، چیزها از لحاظ مالی پیچیده شد. در نتیجه، درگیری های مداوم منافع در ازدواج آنها تبدیل به یک مشکل شد. به عبارت دیگر، هر کس هر آنچه که در آن زمان می دانستند، انجام دادند. این تقصیر هیچ کس نیست.
وقتی با شریک زندگی خود ازدواج می کنید، عشق شما واقعی است. هنگامی که از شریک زندگی تان طلاق می گیرید، عدم حضور عشق نیز واقعی است. در نتیجه، هر دو تصمیم درست هستند- هر دو تصمیم گیری مطابق با واقعیت شرایط خاص زندگی اتخاذ می شوند.
نتیجه گیری
سه نشانه مهم برای ازدواج بدون عشق وجود دارد، با این حال هر کدام از این مشکلات راه حل های مربوط به خود را دارند. مهم است که بیشترین تلاش خود را کرده و سپس در آرامش باشید.