پیمان ابراهیم یکی از مهمترین تحولات دیپلماتیک خاورمیانه در سالهای اخیر است که با هدف رسمی کردن روابط میان اسرائیل و چند کشور عربی و تقویت همکاریهای اقتصادی، علمی و امنیتی شکل گرفت. این توافق علاوه بر باز کردن مسیرهای جدید همکاری، پیام نمادین صلح و همزیستی را نیز در سطح فرهنگی و دینی منتقل میکند. اهمیت پیمان ابراهیم در آن است که تابوهای دیرینه روابط جهان عرب با اسرائیل را شکست و فرصتهای جدیدی برای ائتلافهای منطقهای ایجاد کرد. در این مقاله از سلام دنیا به بررسی ماهیت، امضاکنندگان، تأثیرات اقتصادی-سیاسی و چالشهای این پیمان پرداختهایم.
پیمان صلح ابراهیم چیست؟
پیمان ابراهیم توافقی تاریخی است که در سال 2020 میان اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین با حمایت ایالات متحده آمریکا امضا شد. این توافق با هدف عادیسازی روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی میان طرفین شکل گرفت و سرآغاز مرحلهای تازه در مناسبات خاورمیانه بود. پس از آن، سودان و مراکش نیز به این روند پیوستند و دامنه توافق گسترش یافت. این پیمان بر سه اصل اساسی استوار است: برقراری روابط دیپلماتیک رسمی، توسعه همکاریهای اقتصادی و علمی، و تلاش برای کاهش تنشهای منطقهای.
بر اساس این توافق، کشورها سفارتخانههای خود را افتتاح کرده، پروازهای مستقیم برقرار نمودند و در حوزههای فناوری، انرژی، بهداشت، کشاورزی و گردشگری همکاریهای گستردهای آغاز شد. اهمیت پیمان ابراهیم در آن است که بسیاری از تابوهای دیرینه روابط جهان عرب با اسرائیل را شکست و نشان داد برخی کشورهای عربی رویکردی عملگرایانهتر را در سیاست خارجی خود برگزیدهاند. این پیمان همزمان با استقبال و مخالفتهای گستردهای مواجه شد؛ از یک سو آن را گامی مثبت برای ثبات و همکاری منطقهای دانستند و از سوی دیگر، برخی آن را نادیده گرفتن مسئله فلسطین و حقوق مردم آن ارزیابی کردند.
حتما بخوانید: مکانیسم ماشه چیست
علت نامگذاری توافق ابراهیم
نامگذاری این توافق به «پیمان ابراهیم» به دلیل جایگاه مشترک و نمادین شخصیت حضرت ابراهیم (ع) در سه دین بزرگ توحیدی ــ اسلام، یهودیت و مسیحیت ــ انجام شده است. ابراهیم در این ادیان بهعنوان پدر معنوی و سرچشمه مشترک معرفی میشود و نام او یادآور ریشههای تاریخی و دینی واحدی است که پیروان این ادیان را به هم پیوند میدهد. انتخاب این نام برای توافق، حامل پیام نمادین صلح، همزیستی و گفتوگو میان ملتها و ادیان بود و طراحان آن کوشیدند با ارجاع به این شخصیت مشترک، بر بُعد فرهنگی و معنوی پیمان نیز تأکید کنند. به این ترتیب، «پیمان ابراهیم» تنها یک توافق سیاسی و اقتصادی نیست، بلکه نام آن تلاش دارد رویکردی مبتنی بر وحدت، همزیستی و همکاری فراتر از اختلافات دیرینه را القا کند.
کدام کشورها توافق نامه ابراهیم را امضا کردند
توافقنامه ابراهیم در ابتدا در سپتامبر 2020 با حضور اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین در کاخ سفید و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا امضا شد. این رویداد نقطه آغاز رسمی روند عادیسازی روابط میان این کشورها بود. پس از آن، سودان و مراکش نیز به این روند پیوستند و توافقنامههای جداگانهای را برای برقراری روابط دیپلماتیک و همکاریهای دوجانبه با اسرائیل امضا کردند. به این ترتیب، کشورهای امارات، بحرین، سودان و مراکش به همراه اسرائیل در زمره امضاکنندگان پیمان ابراهیم قرار گرفتند و دامنه این توافق از خلیج فارس تا شمال آفریقا گسترش یافت.
تاثیرات پیمان ابراهیم در اقتصاد سیاسی منطقه خلیج فارس
توافق ابراهیم، با هدف رسمی کردن روابط میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی، بهویژه امارات و بحرین، تاثیرات متعددی در اقتصاد سیاسی منطقه خلیج فارس داشته است که میتوان آنها را از چند زاویه بررسی کرد:
- ایجاد روابط اقتصادی-تجاری رسمی: پیش از توافق، برخی کشورهای عربی با اسرائیل همکاریهای غیررسمی، به ویژه در زمینههای امنیتی و اطلاعاتی داشتند. پس از توافق، این روابط به شکل رسمی و قانونی درآمد و امکان توسعه همکاریهای اقتصادی، سرمایهگذاری و فناوری فراهم شد. برای نمونه، امارات توانست به بازارهای نوآوری و فناوری اسرائیل دسترسی پیدا کند و همکاریهای اقتصادی مشترک شکل گیرد.
- تحکیم جایگاه آمریکا در منطقه: یکی از اهداف اصلی امضای پیمان، تقویت روابط کشورهای عربی با آمریکا بود. کشورهایی مانند امارات با نشان دادن نزدیکی به اسرائیل، توانستند جایگاه خود را در چشم واشینگتن بهبود دهند و از حمایتهای امنیتی و اقتصادی ایالات متحده بهرهمند شوند. این امر تا حدی به بازتوزیع قدرت و منابع اقتصادی-سیاسی در منطقه کمک کرد.
- رقابت با ایران و امنیت انرژی: بخشی از انگیزه کشورهای امضاکننده، ایجاد ائتلاف منطقهای برای مقابله با تهدیدهای ایران بود. این رویکرد، به شکلگیری توافقات امنیتی و اقتصادی میان اسرائیل و کشورهای خلیج فارس انجامید که میتواند بر ثبات مسیرهای انرژی و تجارت دریایی تاثیر بگذارد. با این حال، ریسکهای ناشی از این اتحاد، مانند حملات احتمالی ایران به زیرساختهای نفتی، همچنان تهدیدی برای اقتصاد منطقه محسوب میشود.
حتما بخوانید: هنگام جنگ کجا پناه بگیریم
- جایگاه رقابتی در منطقه و تنوع سرمایهگذاری: کشورهایی که پیمان ابراهیم را امضا کردند، از نظر جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد شبکههای اقتصادی و صنعتی جدید، نسبت به رقبای خود مزیت پیدا کردند. برای نمونه، امارات و بحرین توانستند با سرمایهگذاران اسرائیلی در حوزههای فناوری، کشاورزی و انرژیهای نو همکاری کنند.
- محدودیتها و وابستگی به آمریکا: یکی از ضعفهای توافق، وابستگی شدید آن به حمایت آمریکا بود. کشورهایی مانند امارات و بحرین با وجود دستاوردهای اقتصادی و امنیتی، هنوز به توانایی آمریکا برای تضمین امنیت و بازدارندگی در مقابل تهدیدات منطقهای وابستهاند، که این میتواند در بلندمدت بر استقلال اقتصادی و سیاستگذاری اقتصادی-سیاسی آنان تاثیر بگذارد.
در مجموع، پیمان ابراهیم فرصتهایی برای توسعه اقتصادی و تجاری فراهم کرده، جایگاه کشورهای امضاکننده را در معادلات قدرت منطقهای ارتقا داده و امکان ائتلافهای امنیتی-اقتصادی را گسترش داده، اما همچنان با محدودیتها و ریسکهای وابستگی به آمریکا و نارضایتی عمومی منطقه همراه است.
دلایل شکست طرح پیمان ابراهیم
طرح پیمان ابراهیم با پنج ضعف اصلی مواجه است که عملاً باعث محدود شدن موفقیت آن و عدم توسعه آن در منطقه شدهاند:
- نبود ارزش ذاتی واقعی: توافق ابراهیم، با وجود رسمی کردن روابط اسرائیل با برخی کشورهای عربی، دستاورد اصلی و بنیادینی ارائه نمیدهد. کشورهایی مانند امارات و بحرین پیش از توافق نیز روابط غیررسمی و همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با اسرائیل داشتند و هیچ درگیری نظامی مستقیمی میان طرفین سابقه نداشت. بنابراین، توافق بیشتر یک تمرین ائتلافسازی بود تا صلح واقعی، و انگیزه اصلی کشورهای عربی، مقابله با تهدیدهای دیگر مانند ایران بود نه ایجاد صلح با اسرائیل.
- وابستگی بیش از حد به آمریکا: پیمان به شدت متکی به ایالات متحده بود که نقش اصلی را در میانجیگری و ارائه مشوقهای اقتصادی و امنیتی برعهده داشت. کشورهای عربی بیشتر به حمایت و تضمین امنیتی آمریکا چشم دوختند و اسرائیل نقش فعال کمتری داشت. این وابستگی باعث شد که نوسانات سیاست خارجی و تغییرات داخلی آمریکا، اعتبار و تداوم توافق را به خطر بیندازد.
- ریسک بالای برای کشورهای خلیج فارس: مشارکت در ائتلاف علیه ایران، بدون تضمین امنیتی کامل آمریکا، کشورهای امضاکننده را در معرض خطر حملات و تلافیهای احتمالی ایران قرار داد. نمونه آن حملات ایران به تأسیسات نفتی عربستان و امارات و واکنش محدود آمریکا بود که نشان داد اتکا به ائتلاف اسرائیلی-آمریکایی، خطرناک است.
- عدم محبوبیت در منطقه: روابط با اسرائیل در سطح عمومی عربها بسیار ناپسند است. نظرسنجیها نشان میدهند که بیش از 70 تا 80 درصد مردم کشورهای عضو توافق با آن مخالف هستند و حمایت قوی از فلسطینیان همچنان در سطح منطقه پابرجاست. این امر باعث شده تا توافق، از نظر سیاسی و اجتماعی تنها برای دولتها منفعت داشته باشد و افکار عمومی را به نفع خود جلب نکند.
- تغییرات در بستر منطقهای و رقابتهای جدید: وضعیت منطقه در حال تغییر است و کشورهای خلیج فارس در حال گسترش روابط مستقیم با ایران و چین هستند. این تغییر پارادایم قدرت و کاهش سلطه آمریکا، انگیزه و لزوم پیوستن به پیمان ابراهیم را کاهش داده و گزینههای جایگزین برای رسیدن به امنیت و ثبات اقتصادی و سیاسی را جذابتر کرده است.
چرا ترامپ به پیمان ابراهیم در پیشنهاد جدیدش به ایران اشاره کرد
دلیل اشاره ترامپ به پیمان ابراهیم در پیشنهادش به ایران مربوط به وابستگی توافق ابراهیم به آمریکا و نقش آمریکا در تضمین امنیت کشورهای عربی بود. ترامپ و دولت پیشین او نشان دادند که کشورهای عضو توافق بیشتر به حمایت و مشوقهای آمریکا چشم دارند تا اسرائیل، و این وابستگی آمریکا را به نقطه اتکای مهمی در منطقه تبدیل کرده است. بنابراین، در پیشنهادی که ترامپ به ایران ارائه داد، اشاره به پیمان ابراهیم بهعنوان ابزار فشار و نشان دادن اهمیت نقش آمریکا در روابط منطقهای بوده است: اگر ایران بخواهد تغییراتی در تعاملات منطقهای ایجاد کند، باید با معادلات امنیتی و دیپلماتیک مورد نظر آمریکا کنار بیاید، چون آمریکا شریک کلیدی در پیگیری و تضمین نتایج توافقهاست. به عبارت دیگر، نشان دادن اینکه پیمان ابراهیم به آمریکا وابسته است، ابزار فشار دیپلماتیک علیه ایران محسوب میشود تا تهران بداند که تغییر رفتار در منطقه بدون توجه به واشنگتن دشوار است.
حتما بخوانید: ماجرای کریدور زنگزور چیست و کجاست
نقشه پیمان ابراهیم
نقشه پیمان ابراهیم شامل ارتباطات رسمی بین اسرائیل و چند کشور عربی است که در ابتدا توافق را امضا کردند. این کشورها عبارتند از:
- امارات متحده عربی (UAE)
- بحرین
مغرب - سودان
همچنین هدف اصلی نقشه، ایجاد شبکهای از روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با محور اسرائیل و حمایت آمریکا بوده است. در این نقشه، ایجاد اتحاد منطقهای علیه تهدیدات مشترک، بهویژه ایران، و تقویت جایگاه آمریکا در منطقه دیده میشود، اما همانطور که متنها اشاره میکنند، این توافقها بیشتر بر شکلدهی به ائتلافها و نه صلح واقعی بین طرفین متمرکز است.
سخن آخر
پیمان ابراهیم توانست روابط اسرائیل با چند کشور عربی را رسمی کند و فرصتهایی برای توسعه همکاریهای اقتصادی و امنیتی ایجاد کند، اما ضعفهای ساختاری و تغییرات بستر منطقهای، از جمله وابستگی به آمریکا و نارضایتی عمومی، مانع از گسترش و موفقیت کامل آن شد. با این حال، این توافق نشان داد که راههای جدید همکاری و ائتلاف در منطقه امکانپذیر است و میتواند الگوهای گذشته را بازتعریف کند.
مطالب مرتبط:
افزایش برنده شدن در لاتاری با 12 روش
دیدگاه ها