متاسفانه کودکان همراه با کتابچه راهنما متولد نمی شوند (تصور کنید که این چقدر عالی می شد!). والدین همیشه مرتکب اشتباه می شوند و مشکلی نیست. یکی از سخت ترین چیزهایی که می توانید به عنوان والدین بیاموزید، این است که چگونه با کودکان صحبت کنید. گفتن چیزی که به آنها پیام یا ایده اشتباهی دهد، آسان است ولی ممکن است شما متوجه آن نشوید. اما ما برای کمک به شما اینجا هستیم. به خواندن چیزهایی که هرگز نباید به کودک بگویید، ادامه دهید. آنها را با پرستار یا مراقب کودک مطرح کنید تا آنها نیز بدانند که چگونه باید با کودکتان صحبت کنند.
جمله های ممنوعه ای که نباید به کودکانتان بزنید
1. «من به تو افتخار می کنم»
دکتر کارل پیچهارد، روان شنان و نویسنده کتاب «گذران دوران بلوغ کودک» می گوید که نباید به سادگی فرزندتان را با جملات ساده تشویق کنید، زیرا «اکنون کودک برای افتخار کردن پدر و مادرش، احساس مسئولیت می کند» (اینکه شما چگونه عمل کردید، باعث می شود تا به خودم افتخار کنم).
- در عوض این را امتحان کنید: «بهتر است که والدین در جاهایی که نیاز است، اهمیت قائل شوند: برای شما خوب است».
2. «کارت خوب است»
عاشق کاری که فرزندتان انجام داده است، بودید؟ روان شناس اجتماعی و نویسنده کتاب پروفروش، سوزان نیومن می گوید: «اگر بر روی این مساله تمرکز کنید که فرزندتان به چه چیزی دست یافته است، از نظر تشویق و ایجاد اعتماد به نفس بسیار موثرتر است». «کارت خوب است، چه پسر باهوشی، تو فوق العاده هستی، پس از مدتی یک صدای نامطلوب می شود».
- در عوض این ها را امتحان کنید:
الف- فزندتان نمرات خوبی در امتحان کسب کرده است: «نتیجه های خوبی گرفتی، باید خیلی خوب درس خوانده باشی».
ب. تیم فرزندتان برنده شده است: «من نحوه ای که توپ را پاس می دهی تا هم تیمی ات بتواند گل بزند را دوست دارم».
ج. فرزندتان نقاشی زیبایی کشیده است: «چه چیزی باعث شد تا این رنگ های زیبا را امتحان کنی؟» یا «چگونه تصمیم گرفتی این طرح زیبا را بکشی؟».
نیومن می گوید: «واکنش های والدین مانند موارد بالا، باعث می شود که کودک در مورد روند کار و رسیدن به هدف کودک فکر کند».
3. «تو باید الگوی خوبی برای برادرت باشی»
سایر خواهر برادران ممکن است هیجان خود را تخلیه کنند که شاید از روی حسادت به دلیل توجه بیشتری است که بر روی خواهر یا بردار کوچک تر صورت می گیرد.
- در عوض این را امتحان کنید: برای مانع این کار شدن، دکتر کاترین کرسی، استاد آموزش بلوغ کودکان در Old Dominion در نورفولک واقع در ویرجینیا پیشنهاد می کند که از خواهر یا بردار بزرگ تر تعریف و تجمید کنید و خاطرنشان کنید که چقدر در زندگی خواهر و برادر کوچک ترش مهم است. «برادرت تو را الگوی خودش قرار می دهد، تو یک الگوی خوب هستی!».
4. «صبر کن تا پدر/مادر به خانه بیاید»
چرا مسئولیت ها را به شخص دیگری واگذار می کنید؟ این ممکن است یک خودداری از انجام کار شایع در بین خانواده ها باشد، اما والدین با هم برابر هستند و نباید یک شخص را به عنوان نظم دهنده در نظر گرفت یا از آن به عنوان تهدید استفاده کرد. به عنوان یک تیم متحد در کنار هم باشید.
- در عوض این کار را امتحان کنید: «تو برای یک هفته تنبیه شده ای، زیرا حرف بدی زدی». مجازات های مربوط به کودک را به تعویق نیاندازید در همان زمان و همان جا عمل کنید.
5. «من هرگز تو را نمی بخشم»
حتی برای بهترین اشخاص اتفاق افتاده است وقتی کودکی کار غیر قابل تصوری انجام می دهد، فورا واکنش نشان می دهیم. گفتن چیزی شبیه به این می تواند برای کودک بسیار مضر باشد. پیچهاد می گوید: «اکنون کودک احساس می کند که هر کاری که انجام داده است، باعث می شود تا ابد این گونه در ذهن ها بماند».
- در عوض این را امتحان کنید: او پیشنهاد می کند: «بهتر است والدین بگویند: کاری که انجام دادی، بد بود، اما ما راهی پیدا می کنیم که این مساله را فراموش کرده و به زندگی ادامه دهیم». در آن لحظه عصبانی شدن، گفتن حرف تندی راحت است. نفس عمیق بکشید و صبر کنید تا قبل از صحبت کردن آرام شوید.
6. «تو باعث شرمساری من هستی»
پیچهارد و کرسی، هر دو با منفی بودن این جمله موافق هستند. پیچهارد می گوید که استفاده از این جمله باعث می شود که کودک در خانواده احساس ننگ کند. کرسی می گوید:
- در عوض این را امتحان کنید: «بهتر است والدین بگویند: اگرچه در مورد کاری که انجام دادی، احساس بدی دارم، اما مانند همیشه تو را دوست دارم».
7. «نگران نباش، همه چیز خوب خواهد شد»
آیا کودکان نگران یک تراژدی غم انگیز هستند که در اخبار مشاهده کرده اند؟ نگرانی های آنها را نادیده نگیرید آن را برطرف کنید. نیومن خاطر نشان می کند: «توضیح دهید که شما به عنوان والدین همه کارهایی را که لازم است انجام می دهید تا کودکتان در امان باشد».
- در عوض این را امتحان کنید: پدر و مادرت همیشه در کنارت هستند، و در صورت بروز شرایط اضطراری، برنامه ای خواهند داشت.
8. «بیا، من انجامش می دهم»
وقتی کودکتان نمی تواند به طور کامل یک پروژه را به اتمام برساند یا در انجام مشق های خود مشکل دارد، دلسرد شدن راحت است.
- در عوض این کار را امتحان کنید: هدف کرسی یک رویکرد مشترک است و نشان می دهد که بهتر است بگویید: بیا این کار را با هم انجامش دهیم!
9. «گریه نکن»
مهم است تا کودک را تشویق کنید که احساساتش را بروز دهد نه اینکه احساسات را بروز ندهد. به کودک کمک کنید تا احساساتش را بشناسد و آن را صریح و صادقانه بیان کند. حتی اگر صدای گریه اش اعصاب شما را به هم می ریزد، درک کنید که فرزندتان آسیب دیده و نیاز به آرام شدن دارد.
- در عوض این را امتحان کنید: «من می دانم که به خاطر نقل مکان کردن کیتی ناراحت هستی. گریه کردن ایرادی ندارد همه ما باید گاهی اوقات احساسات خود را بروز دهیم. اجازه بده تا بغلت کنم».
10. «در سن تو، فکر کردن به رابطه جنسی بد است»
سوال اجتناب ناپذیر اینکه فرزندان چگونه متولد می شوند، چیزی است که والدین باید به طور دائم با آن مواجه شوند. حرف کودک را قطع نکنید و بگویید: «من این را وقتی بزرگ تر شدی به تو می گویم».
- در عوض این را امتحان کنید: پیچهارد پیشنهاد می دهد که بگویید: «کنجکاوی در مورد رابطه جنسی یک امر عادی است و من به هر سوالی که تو می پرسی، جواب خواهم داد. وی در ادامه می افزاید: مهم است تا آماده باشید که با فرزندتان صادقانه و مناسب با سنش صحبت کنید».
11. «اگر شام خود را تمام کنی، می توانی دسر بخوری»
همه ما قبلا این را شنیده ایم دسر خیلی خوب است، حتی بزرگسالان نیز گاهی اوقات از خوردن وعده غذای اصلی صرف نظر می کنند و مستقیما کیک و کوکی می خورند. اما از دسر به عنوان جایزه استفاده نکنید این یک پیام بد از طرف شما ارسال می کند که انواع دیگر مواد غذایی چندان مناسب نیستند.
- در عوض این را امتحان کنید: کرسی می گوید: «نیاز است تا غذای سالم بخوریم، پس بدن ما قوی خواهد شد. بدنتان به شما می گوید که چه زمانی احساس سیری می کنید. آیا خوردن سیب را برای دسر ترجیح می دهی یا گیلاس؟
12. «اگر اتاقت را تمیز نکنی، دچار دردسر بزرگی می شوی»
اگرچه جنبه تهدید آمیز این عبارت، آن را تهدید آمیزتر می کند، اما این یکی شبیه به همان مورد شماره 11 است که با سناریوی معمولی «اگر.... پس....» شروع می شود. از عبارت های تهدید آمیزی مانند «من کاری می کنم که گریه کنی» استفاده نکنید. کرسی می گوید:
- در عوض این را امتحان کنید: وقتی اتاقت تمیز است، می توانی برای بازی کردن به بیرون بروی». که تاکید می کند باید آن را به یک سناریو مثبت تبدیل کنید.
13. «اگر از خودت به خوبی مراقبت کنی، سالم می مانی»
به خصوص اگر افراد سالمندی در خانواده تان دارید که مریض هستند، این مساله می تواند برای بسیاری از جوانان نگرانی ایجاد کند. پیچهارد می گوید:
- در عوض این را امتحان کنید: «حتی اگر افراد سالم، بیمار شوند، سلامتی شان کمک می کند تا بعد از بهبود مریضی، خوب شوند.
14. «مسائل مالی خانواده به تو ربطی ندارد»
نگرانی در مورد مسائل مالی در بسیاری از خانواده ها به طور دائم وجود دارد، و اگر بحث و جدال بین والدین رخ دهد، می تواند به سادگی باعث شود تا کودکان بیش از حد این مشکلات را شنیده و نگران شوند. پیچهارد می گوید:
- «در عوض این را امتحان کنید: اقتصاد به مفهوم نحوه پول در آوردن و چگونگی خرج کردن پول است، و وقتی که دوست داشتی، چیزهایی که می دانیم را به تو آموزش می دهیم».
15. «من از تو نا امید شده ام»
آیا فرزندتان در امتحان رد شده است؟ پیچهارد می گوید که گفتن چنین جمله ای صریح و واضح باعث می شود تا کودک احساس کند: «عشقی که والدینش نسبت به او داشته اند را از دست داده است».او پیشنهاد می کند:
- در عوض این را امتحان کنید: «من شگفت زده شدم و انتظار نداشتم که چنین چیزی اتفاق بیافتد».
16. «این وحشتناک است، بدترین چیز است»
وقتی چیزها در زندگی اشتباه پیش می روند، تکرار مداوم این جملات می تواند کودکتان را عصبانی کند و حتی باعث نگرانی بیشتری شود. نیومن می گوید: «با گفتن کلمات ترسناک و احساسی به طور مداوم، کودک ممکن است باور کند که اتفاقی که به آن اشاره می کنید، بارها و بارها رخ داده است». او پیشنهاد می کند:
- در عوض این را امتحان کنید: «من برای کنار آمدن با چنین چیز ناراحت کننده ای، لحظات سختی را سپری می کنم، اما اگر دوست داری، در مورد آن صحبت می کنیم».
17. «همین الان بیا اینجا»
دکتر کرسی عقیده دارد که بهتر است به جای اینکه دائما کاری کنید تا کودک عجله داشته باشد، به او برای واکنش نشان دادن زمان بدهید. وی پیشنهاد می کند
- «در عوض این را امتحان کنید: تقریبا زمان رفتن فرا رسیده است. آیا به یک یا دو دقیقه زمان نیاز داری؟»
18. «تو مانع کارم می شوی»
به خصوص برای کودکان با انرژی بالا، آسان است تا بر سر راه دیگران قرار بگیرند.
- در عوض این را امتحان کنید: «کرسی توصیه می کند که از کودک بخواهید که به شما کمک کند و یک پروژه ای برای او در نظر بگیرید که به راحتی می تواند آن را انجام دهد. مانند: آیا می توانی در بسته بندی یا گره زدن این ریسمان ها به من کمک کنی؟»
19. «چون من گفتم»
این احتمالا کلیشه ای ترین جمله ای است که پدر و مادر می گویند اما باید از آن اجتناب کنید. این یک عبارت فوق العاده است، اما همه چیز را از کنترل کودک خارج می کند. همیشه زمان کافی برای توضیح دلایل خود ندارید، اما باید سعی کنید تا به فرزندتان دلیل بهتری دهید که چرا باید کاری را انجام داده یا انجام ندهد.
- در عوض این را امتحان کنید: «من می دانم که واقعا می خواهی این بعد از ظهر تامی را ملاقات کنی، اما من باید لباس ها را بشویم- و به کمک تو نیاز دارم. اینکه او را فردا ملاقات کنی، چطور است؟ این کمک می کند تا کودک بداند که احساسش حائز اهمیت است و شما به هر چیزی که می گوید، گوش می دهید.
بدون توجه به اینکه به کودکتان چه می گویید، مهم است که قبل از صحبت کردن فکر کنید. درک کنید که جوانان به طور طبیعی فعال و کنجکاو هستند و صادقانه صحبت کردن با آنها در مورد هر مشکل یا مساله ای می تواند همیشه بهترین اقدام شما باشد.