هوش احساسی (EQ) یا هیجانی، توانایی مدیریت احساسات و استفاده از آنها برای داشتن زندگی بهتر می باشد. برقراری ارتباط با احساسات به شما اجازه می دهد تا سطوح استرس خود را مدیریت نموده و ارتباط موثری با دیگران برقرار کنید. این ها دو مهارتی هستند که زندگی شما را از لحاظ شخصی و حرفه ای ارتقا می بخشند. برخلاف IQ، که در طور زندگی فرد ثابت باقی می ماند، EQ قابل رشد و ارتقا می باشد. در این مطلب سلام دنیا درباره اینکه چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم و همچنین 15 راه برای بالا بردن و تقویت هوش احساسی (EQ) در بزرگسالان و نوجوانان بیان کردیم. با ما همراه باشید.
افزایش هوش هیجانی در بزرگسالان با مدیریت احساسات
1. برای تقویت هوش هیجانی: به واکنش های احساسی خود نسبت به وقایع در طول روز توجه کنید
ممکن است احساسات شما درباره آنچه در طول روز تجربه می کنید، کم اهمیت به نظر برسد؛ اما صرف زمانی برای پرداختن به این احساسات برای بهبود EQ ضروری است. اگر نسبت به احساساتتان بی توجه باشید، در واقع یک سری اطلاعات مهم را که بر ذهنیت و شیوه رفتار شما تاثیرگذارند، از دست خواهید داد. به عنوان مثال، فرض کنید در محل کارتان هستید و به طور ناگهانی در یک جلسه یا قرار ملاقات با مشکل مواجه می شوید. چه احساسی پیدا می کنید؟ از طرف دیگر، وقتی برای یک عملکرد خوب تحسین می شوید، چه حسی به شما دست می دهد؟ تمرین درک احساساتی مانند: غم، خجالت، شادی، رضایت و یا سایر موارد مشابه بتدریج هوش احساسی شما را افزایش می دهد. توجه به احساساتتان را به یک عادت روزانه تبدیل کنید. اولین احساسی که پس از بیدار شدن از خواب شبانه دارید، چیست؟ آخرین احساس قبل از خوابیدن چطور؟
2. برای تقویت هوش هیجانی: به بدن خود توجه کنید
به جای بی توجهی به نمودهای جسمی احساسات، به آنها گوش فرا دهید. ذهن و جسم ما از یکدیگر جدا نبوده و به شدت بر یکدیگر تاثیرگذارند. شما می توانید با فراگرفتن نحوه درک سرنخ های جسمی درباره احساساتی که دارید، EQ خود را ارتقا بخشید. به عنوان مثال، استرس ممکن است مانند یک گرفتگی در معده یا سینه یا نفس نفس زدن احساس شود. غم ممکن است مانند بیدار شدن از خواب با کرختی دست ها و پاها به نظر برسد. شاید، لذت یا عصبی بودن نیز می توانند مانند غلیان در درون، افزایش ضربان قلب یا پر انرژی شدن نمود پیدا کنند.
3. برای تقویت هوش هیجانی: ارتباط بین احساسات و رفتارهایتان را مورد توجه قرار دهید
وقتی احساس قدرتمندی دارید، چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهید؟ به جای اینکه صرفاً بدون هیچ تأملی واکنش نشان دهید، پاسخ هایتان را با موقعیت هایی که هر روز با آنها روبرو هستید، تنظیم کنید. هرچه بیشتر انگیزه های رفتاری خود را بشناسید، EQ شما بالاتر بوده و قادر خواهید بود از آنچه آموخته اید برای تغییر رفتار خود در آینده استفاده کنید. در اینجا چند نمونه از رفتارها و آنچه در پس آنها نهفته است، آورده شده:
- احساس خجالت یا ناامنی ممکن است باعث شود از گفتگوها دوری کرده و ارتباط خود را با دیگران قطع کنید.
- احساس عصبانیت باعث می شود صدای خود را بالا ببرید یا با خشم محل را ترک نمایید.
- احساس سرخوردگی ممکن است باعث وحشت شما شده و دیگر نتوانید کاری را که انجام می دادید دنبال کرده یا گریه کنید.
4. از قضاوت درباره احساساتتان پرهیز کنید
تمامی احساسات با ارزش هستند حتی احساسات منفی. اگر احساساتتان را قضاوت کنید، توانایی احساس کامل خود را سرکوب کرده و استفاده از احساسات به شیوه های مثبت برای شما دشوار خواهد شد. این گونه فکر کنید: هر احساس یک بخش از اطلاعات مفیدی است که با چیزی که در جهان شما روی می دهد، در ارتباط است. بدون داشتن این اطلاعات، در خصوص ارائه عکس العمل مناسب، سرگردان خواهید شد. به همین دلیل است که توانایی درک احساسات، نوعی هوش محسوب می شود. این کار در ابتدا دشوار خواهد بود اما با تمرین، قادر خواهید بود احساسات منفی خود را شناخته و آنها را با آنچه روی می دهد، مرتبط سازید. به عنوان مثال، اگر به شدت احساس حسادت می کنید، این احساس چه چیزی را درباره وضعیتی که در آن قرار دارید، به شما می گوید؟ احساسات مثبت را نیز کاملاً تجربه کنید. شادی یا رضایت خود را به آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد، مرتبط سازید تا بتوانید بیاموزید که چگونه آنها را بیشتر احساس کنید.
5. برای تقویت هوش هیجانی: به الگوهای سابقه احساسی خود توجه کنید
این روش دیگری برای یادگیری هرچه بیشتر عواطف و چگونگی مرتبط ساختن آنها با تجربیات می باشد. هنگامی که احساس قدرتمندی دارید، از خودتان بپرسید آخرین باری که چنین احساسی داشته اید، چه زمانی بوده است؟ چه اتفاقی قبل، در حین و پس از آن افتاده است؟ وقتی این الگوها را ببینید، می توانید کنترل بیشتری بر رفتارهایتان داشته باشید. این که چگونه قبلاً یک وضعیت خاص را اداره کرده اید و می خواهید در دفعات بعدی چگونه آن را کنترل کنید، مدنظر قرار دهید. سابقه ای از واکنش های عاطفی و احساسات روزمره خود نگه دارید تا بتوانید عکس العمل هایتان را آشکارتر مشاهده کنید.
6. برای تقویت هوش هیجانی: تصمیم گیری درباره شیوه رفتارتان را تمرین کنید
شما نمی توانید درباره احساساتی که لمس می کنید، کنترل چندانی داشته باشید اما می توانید با چیزهایی که در جهان شما روی می دهند، در ارتباط باشید. بدون داشتن این اطلاعات، در خصوص ارائه عکس العمل مناسب، سرگردان خواهید شد. به همین دلیل است که توانایی درک احساسات، نوعی هوش محسوب می شود. این کار در ابتدا دشوار خواهد بود اما با تمرین، قادر خواهید بود احساسات منفی خود را شناخته و آنها را با آنچه روی می دهد، مرتبط سازید. به عنوان مثال، اگر به شدت احساس حسادت می کنید، این احساس چه چیزی را درباره وضعیتی که در آن قرار دارید، به شما می گوید؟ احساسات مثبت را نیز کاملاً تجربه کنید. شادی یا رضایت خود را به آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد، مرتبط سازید تا بتوانید بیاموزید که چگونه آنها را بیشتر احساس کنید.
حتما بخوانید: تفاوت ضریب هوشی (IQ) مهمتر است یا هوش هیجانی (EQ)
7. برای تقویت هوش هیجانی: تصمیم گیری درباره شیوه رفتارتان را تمرین کنید
شما نمی توانید درباره احساساتی که لمس می کنید، کنترل چندانی داشته باشید اما می توانید با چیزهایی که در جهان شما روی می دهند، در ارتباط باشید. اگر با مدیریت خشم یا ناراحتی خود مشکل دارید، درباره اینکه مایلید چه رفتاری داشته باشید، بیندیشید. به جای اینکه اجازه دهید احساسات شما را در هم بکویند، تصمیم بگیرید مرتبه بعدی که با این احساسات روبرو شدید، چگونه می خواهید رفتار کنید. وقتی اتفاقی منفی در زندگی شما رخ می دهد، زمانی را به درک احساساتتان اختصاص دهید. برخی افراد این شرایط را اینگونه توصیف می کنند که موجی از غم و اندوه یا عصبانیت آنها را با خود می برد. پس از عبور از این موج اولیه، در مورد نحوه رفتار خود تصمیم بگیرید. تصمیم بگیرید که به جای سرکوب گردن احساسات خود، با آنها ارتباط برقرار کنید و یا بجای تسلیم شدن، بلند شوید و دوباره امتحان کنید.
به رفتارهای گریختن عادت نکنید. اینکه بگذارید احساسات بد کاملاً آشکار شوند، آسان نیست و بسیاری از مردم با نوشیدن بیش از حد مشروب، تماشای مداوم تلویزیون یا روی آوردن به عادات دیگری که درد را بی حس می کنند، آنها با این احساسات می جنگند. اگر این کار را به طور مداوم انجام دهید، EQ شما تضعیف خواهد شد.
افزایش هوش هیجانی در بزرگسالان با برقراری ارتباط با دیگران
1. برای تقویت هوش هیجانی: ذهنی باز و پذیرنده داشته باشید
روشنفکری و پذیرندگی یار و یاور یکدیگر در خصوص هوش هیجانی محسوب می شوند. یک ذهن محدود و بسته، به طور کلی نشانگر EQ پایین است. وقتی ذهن شما از طریق درک و تأمل درونی باز باشد، مقابله با تعارضات به روشی آرام و مطمئن، آسان تر می شود. در این شرایط، خود را از نظر اجتماعی آگاه خواهید یافت و گزینه های جدیدی پیش روی شما قرار خواهند گرفت. برای تقویت این جزء EQ، این کار را انجام دهید: گوش دادن به مناظره ها در تلویزیون یا رادیو. هر دو طرف بحث را در نظر بگیرید و به دنبال ظرافتهایی باشید که نیاز به بررسی دقیق تر دارند. وقتی کسی از نظر احساسی همانند شما واکنش نشان نمی دهد، دلیل این مسئله را در نظر گرفته و سعی کنید آن را از دیدگاه او ببینید.
2. برای تقویت هوش هیجانی: مهارت های همدلی خود را ارتقا دهید
همدلی یعنی اینکه شما بتوانید احساس دیگران را تشخیص داده و احساسات مشترکی با آنها داشته باشید. یک شنونده فعال بودن و توجه واقعی به صحبت های دیگران می تواند به شما کمک کند تا درک بهتری از احساسات آنها داشته باشید. وقتی می توانید از این اطلاعات برای آگاهی بخشی به تصمیمات و بهبود روابط خود استفاده کنید، این نشانه ای از هوش احساسی است. برای بهبود همدلی، خود را جای دیگران قرار دهید. به این فکر کنید که اگر در وضعیت مشابه آنها باشید،
چه احساسی خواهید داشت. همواره تصور کنید آنچه آنها تجربه می کنند چگونه است و چه چیزی می تواند از لحاظ حمایت و مراقبت، از سختی ها و مشکلات آنها بکاهد. وقتی می بینید شخصی احساسات شدیدی را تجربه می کند، از خود بپرسید: "من در این شرایط چه عکس العملی نشان می دهم؟". با تمام وجود به صحبت های دیگران گوش فرا دهید تا بتوانید با حساسیت نسبت به آنها واکنش نشان دهید. به جای اینکه اجازه دهید افکار شما به این سو و آن سو پراکنده شوند، سئوال پرسیده و آنچه را که آنها می گویند خلاصه کنید تا مشخص شود با تمام وجود در حال گفتگو با آنها هستید.
3. برای تقویت هوش هیجانی: زبان بدن مردم را بخوانید
سعی کنید نکات پنهان و ناگفته را درک کرده و احساسات واقعی افراد را با مشاهده حالت های چهره و زبان بدن آنها درک کنید. غالباً یک نگاه به صورت افراد نشان می دهد که یک حقیقت عمیق تر از آنچه افراد می گویند، وجود دارد. تمرین کنید که بیشتر بیننده بوده و با هوشیاری متوجه روشهای پنهانی که افراد از طریق آنها احساسات خود را بیان می کنند، بشوید. اگر فکر می کنید در تفسیر حالات صورت سایرین مهارت ندارید، سعی کنید خودتان را بیازمایید. لحن صدای بلندتر معمولاً بیانگر این است که فرد دچار استرس شده است.
حتما بخوانید: 44 نشانه زبان بدن دختری که شما را دوست دارد
4. برای تقویت هوش هیجانی: تاثیری که روی دیگران می گذارید را ببینید
درک احساسات دیگران تنها نیمی از راه در موضوع EQ می باشد. شما باید تاثیری که روی دیگران دارید را نیز درک کنید. آیا تمایل دارید احساس عصبی، شاد یا خشم در افراد ایجاد شود؟ وقتی هنگام گفتگو در اتاق قدم می زنید چه اتفاقی روی می دهد؟ به این فکر کنید که چه الگوهایی را ممکن است لازم باشد تغییر دهید. اگر تمایل دارید که با عزیزانتان دعوا نکنید، دوست تان در حین مکالمه به راحتی به گریه می افتد یا وقتی وارد جمعی می شوید افراد کمی از شما فاصله می گیرند، ممکن است لازم باشد نگرش خود را تغییر دهید تا تأثیر عاطفی بهتری روی افراد داشته باشید.
- از دوستان معتمد یا عزیزانتان بپرسید که در مورد احساسات شما چگونه فکر می کنند تا بفهمید در چه زمینه هایی نیاز به پیشرفت دارید.
- لحن صدای فرد نیز می تواند تأثیرگذار باشد. شما ممکن است در درک تاثیری که بر دیگران دارید، مشکل داشته باشید و آنها می توانند در این خصوص به شما کمک کنند.
5. برای تقویت هوش هیجانی: صداقت در احساسات را تمرین کنید
اگر بگویید "خوب" هستید و اما اخمی در صورت داشته باشید، نمی توانید صادقانه ارتباط برقرار کنید. تمرین کنید که از لحاظ جسمی با احساسات تان باز برخورد کنید تا افراد بهتر بتوانند شما را درک نمایند. وقتی ناراحت هستید به دیگران بگویید و شادی و خوشحالی خود را نیز با آنها به اشتراک بگذارید. "خود" بودن به دیگران کمک می کند تا واقعاً شما را بشناسند و اگر بهتر بتوانند شما را درک کنند، بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد. با این وجود، توجه داشته باشید که یک مرز وجود دارد: احساسات تان را به طریقی کنترل کنید که به دیگران آسیب نزده و آنها را نرنجانید.
افزایش هوش هیجانی در بزرگسالان با استفاده عملی از EQ
1. برای تقویت هوش هیجانی: ببینید در کجا فرصت پیشرفت دارید
توانایی ذهنی در زندگی مهم بوده اما داشتن مهارت عاطفی نیز ضروری است. داشتن هوش احساسی (هیجانی) بالا می تواند منجر به ایجاد روابط بهتر و فرصت های شغلی مناسب تر شود. هوش احساسی چهار عنصر اصلی دارد که به شما کمک می کند زندگی متعادلی داشته باشید. ادامه مطلب را بخوانید و تصمیم بگیرید که در چه زمینه های ممکن است جای پیشرفت داشته باشید. سپس برای تمرین مهارت های خود در آن زمینه گام بردارید:
- خودآگاهی: توانایی تشخیص درست احساسات خود و درک منشأ آنها. خودآگاهی یعنی دانستن نقاط قوت و محدویت های خود.
- خود مدیریتی: توانایی به تأخیر انداختن لذت، برقراری تعادل بین نیازهای خود و دیگران، ابتکار عمل و جلوگیری از تحریک پذیری. خودمدیریتی یعنی توانایی کنار آمدن با تغییرات و متعهد ماندن.
- آگاهی اجتماعی: مهارت سازگاری با عواطف و نگرانی های دیگران و همچنین توانایی مشاهده و انطباق با نشانه های اجتماعی. آگاهی اجتماعی به معنای توانایی دیدن قدرت پویایی موجود در هر گروه یا در یک زمینه سازمانی است.
- مدیریت روابط: توانایی کنار آمدن با دیگران، مدیریت تعارضات، الهام بخشیدن و تأثیرگذاری بر افراد و برقراری ارتباط شفاف با آنها.
2. برای تقویت هوش هیجانی: با بالا بردن EQ سطح استرس خود را کاهش دهید
استرس واژه ای پرمعنا برای حس غرق شدن در احساسات مختلف است. زندگی سرشار از موقعیت های دشوار از، از بین رفتن روابط گرفته تا از دست دادن شغل می باشد. در این بین، عوامل استرس بی شماری وجود دارد که باعث می شود امور روزمره بسیار دشوارتر از آنچه هست به نظر برسد. اگر استرس زیادی دارید، داشتن رفتاری که انتظار دارید، دشوار است. برنامه ریزی مناسب برای کاهش استرس، تمام جنبه های EQ شما را بهبود می بخشد.
بفهمید که چه چیزی استرس را در شما تحریک می کند و چه چیزی آن را تسکین می دهد. لیستی از اشکال موثر کاهش استرس، مانند معاشرت با یک دوست یا قدم زدن در جنگل، تهیه کنید و از آن بهره بگیرید. در صورت نیاز، از کمک دیگران استفاده کنید. اگر میزان استرس شما بیشتر از حدی است که بتوانید به تنهایی با آن روبرو شوید، از یک درمانگر یا روانشناس کمک بگیرید تا ابزارهایی برای کنار آمدن با این شرایط در اختیار شما قرار دهد (و در این راه به شما در بالا بردن EQ کمک کند).
حتما بخوانید: هوش هیجانی چیست و چه رابطه ای با خودآگاهی دارد؟
3. برای تقویت هوش هیجانی: در خانه و محل کار خود بیش از حد جدی نباشید
وقتی خوش بین باشید، دیدن زیبایی های زندگی و موضوعات روزمره آسانتر بوده و می توانید این احساس را به اطرافیان منتقل کنید. خوش بینی منجر به سلامت عاطفی و کسب فرصت های بیشتر می شود. افراد می خواهند در کنار یک فرد خوش بین باشند و این نگرش افراد را با تمام امکاناتی که داشتن ارتباطات بیشتر برای شما فراهم می کند، به سمت شما خواهد کشاند. برعکس، منفی نگری افراد را تشویق می کند تا به جای داشتن انعطاف پذیری، فقط به بروز مشکلات احتمالی فکر کنند.
سخن آخر
افرادی EQ بالا تمایل دارند بدانند چگونه می توان از خوشی و شوخ طبعی برای بالا بردن احساس شادی و امنیت دیگران استفاده کنند. برای عبور از شرایط سخت، حتماً از خنده و شادی بهره بگیرید.
مطالب مرتبط
9 علامت که نشان دهنده هوش هیجانی (EQ) پایین یا ضعیف است
6 روش آزمایش شده برای باهوش تر شدن و متفاوت فکر کردن