یکی از سخت ترین و در عین حال باارزش ترین مهارت ها، توانایی تفکر واضح است. این مهارت حالت خودآموز داشته و هیچ آموزشگاهی روش های آن را به شما آموزش نمی دهد. افرادی که می آموزند چگونه تفکری واضح داشته باشند، بیشترین مزیت را کسب کرده و برعکس افرادی که فاقد این توانایی باشند، هزینه عواقب آن را خواهند پرداخت. با داشتن تفکر غیر واضح، شما بیشتر زمان خود را صرف اصطلاح اشتباهاتتان خواهید کرد. اگر می خواهید تصمیماتی آگاهانه و هوشمندانه داشته باشید، بایستی بدانید چگونه تفکری واضح و آشکار کسب کنید.
چگونه فکر کردن را بیاموزید؟
این سئوال برای مفاهیم زیادی اعمال می شود. این می تواند معنای این را داشته باشد که چگونه عینی و منتقدانه بیاندیشید، چگونه مساله ای را حل کنید، چگونه تصمیمات هوشمندانه بگیرید، چگونه نوآوری داشته باشید، مطالب را به خاطر بسپارید، بیاموزید، درس بخوانید، بحث کنید یا برنامه ریزی نمایید. چالش اصلی که بسیاری از مواقع با آن مواجه هستیم این نیست که چگونه بیاندیشیم، بلکه مشکل این است که چگونه از شر تفکرات آزاردهنده خلاص شویم.
اگر سئوال "چگونه فکر کردن را بیاموزید؟" را از روی دیگر سکه بنگرید، می تواند به این معنا باشد که چگونه آزاد باشیم، چگونه از تعصب و قضاوت دوری کنیم، چگونه تفکرات احساسی نداشته باشیم، چگونه از داشتن فرضیات یا نتیجه گیری سریع دوری نماییم، چگونه از برچسب زدن یا لقب گذاشتن برای دیگران خودداری کنیم، چگونه دیدگاه بهتری نسبت به جهان داشته باشیم، چگونه درباره آنچه در محیط اطرافمان روی می دهد آگاه تر بوده و تا حدودی بدانیم در آینده چه پیش خواهد آمد. تمامی این موارد با آموختن نحوه تفکر شروع می شود. بر اساس گفته های دکارت: "من فکر می کنم، پس هستم." تفکر شما تعیین کننده کیفیت بودن و زندگی کردن شماست.
چگونه باید اندیشیدن را بیاموزید
با تحلیل تفکرات، تعیین الگوهای فکری و خطاهای فکری خود کار را شروع کنید. شما همچنین می توانید یک سری ابزارهای یادگیری را کشف کنید که روحیه شما برای گام هایی که در مسیر یادگیری مفاهیم جدید برمی دارید، را تقویت نمایند. به عنوان مثال، می توانید با تحلیل نکات مثبت و منفی هر موضوعی، تمرین کنید. هر چه زمان بیشتری را صرف نحوه تفکر خود نمایید، بهتر خواهید شد.
6 روش آزمایش شده برای یادگیری نحوه اندیشیدن واضح و آشکار
در اینجا 6 روش آزمایش شده برای یادگیری نحوه اندیشیدن واضح و آشکار را ارائه می دهیم:
1. نفس عمیق بکشید
این گام اول است. بدن تعادلش را وقتی اکسیژن در مجاری تنفسی جریان می یابد و به شبکه عصبی بدن می رسد، باز می یابد. با انجام تنفس های عمیق بدن شما آرامش یافته و مغز شما برای داشتن تفکر واضح و آشکار مهیا می شود.
2. با لیست کردن تفکرات، آنها را سازماندهی کنید
هر زمان که احساس می کنید تفکرات زیادی به ذهن شما هجوم آورده اند، بایستی آنها را سازماندهی نمایید. می توانید آنها را در ذهن تان لیست نمایید. با این کار، لیستی تهیه خواهید کرد که به شما کمک می کند تا تفکرات واضح تری داشته باشید. در اینجا مثالی ارائه می دهیم:
- شستشوی لباس ها
- شستشوی خودرو
- تعمیر کامپیوتر شخصی
- خواندن یک کتاب
سازماندهی تفکرات با استفاده از لیست های ذهنی به شما کمک می کند تا تفکر واضح تری داشته باشید و هوشمندتر عمل نمایید.
3. نگرش خود را ارزیابی نمایید
آیا هرگز توجه کرده اید که چگونه تمرکز شما تحت تاثیر خواسته ها و آرزوهای شما قرار دارد؟ به عنوان مثال، تصور کنید که چگونه می تواند روش ها و تکنیک های مختلفی را برای رسیدن به هدف تان بیابید وقتی تصمیم گرفته اید به آن هدف دست یابید. همین رویکرد در مورد زمانی که نمی خواهید هدفی را حفظ کنید نیز برقرار است و شما بی اختیار بر روی نکات منفی آن هدف متمرکز می شوید (اینکه چقدر خواستن چنین هدفی ایده نادرستی است). اگر می خواهید تمرکز و تفکر آشکاری داشته باشید، لازم است با خودتان صادق باشید. از زندگی چه می خواهید؟ چرا آن را می خواهید؟ این کار ممکن است در ابتدا بسیار زمان بر باشد اما خواهید فهمید که آشکار شدن اهداف به یادگیری تفکر واضح و آشکار کمک شایانی خواهد کرد.
4. اهداف خاص و مشخصی را انتخاب کنید
خاص نمودن اهداف برای هر هدفی در زندگی لازم است. دلیل آن این است که شما نمی توانید درباره جهت یک شیء در حال حرکت بیاندیشید. تا زمانی که به تغییر دادن اهدافتان بپردازید، در واقع در حال وارد کردن فشار به مغز خود برای تغییر دادن تمرکزش می باشد. این امر فقط باعث می شود سرگردان شوید. برای حفظ خاص بودن، چند دقیقه استراحت کنید و سپس اهدافتان را تا حد امکان واضح و آشکار بنویسید.
5. علاقه خود را برای مدیریت نمودن احساساتتان بالا ببرید
ایده ای در پس این عبارت وجود دارد. وقتی تلاش می کنید تا هوشمندتر و بهتر شوید، اشتیاق شما بر چالش ها غلبه کرده و توسط لذتی که با واقعیت بخشیدن به یک هدف وجود دارد، همراه می شود. احساسات شما، از طرف دیگر، ممکن است در دریای این چالش ها به دلیل لمس احساس درد حاصل از عدم موفقیت در کسب اهداف، غرق شوند. شما لازم است از اشتیاق خود برای کنترل احساساتتان به منظور کسب وضوح در الگوهای تفکرتان استفاده نمایید.
6. از تفکر منفی خود برای ایجاد اقدامات مثبت استفاده نمایید
بلی این کار شدنی است. آیا می دانستید که الگوی تفکرات منفی شما نیز نوعی دارایی محسوب می شود؟ تفکرات منفی مانند کدی هستند که می توانند تجسم شما برای واقعیت بخشی به آرزوهایتان را فعال کنند. هر زمان که فکر می کنید "چرا نه؟"، به سراغ فکر کردن به "چگونه؟" بروید. به جای تمرکز بر دلایل اینکه چرا در شغل تان پیشرفت ندارید، می توانید تفکرات تان را با اندیشیدن درباره نحوه موفق شدن در آن شغل تمرکز نمایید. همچنین هر چیز منفی را در ذهنتان پاک کنید. تفکرات منفی مانع می شوند که شما گام های مناسبی به سمت هدفتان بردارید. بنابراین، ذهن تان را بویژه در زمان پردازش ایده ها، پاک کنید.
آگاهی از این شش گام به شما کمک می کند که چگونه فکر کنید و هوشمندتر شوید. اما این کافی نیست! بایستی ابتدا الگوها و مدل هایتان را تعویض کنید.
چگونه به مغزتان آموزش دهید که متفاوت فکر کند
بر اساس بعضی یافته هایی که در Transitional Psychiatry چاپ شده، از MRI برای بررسی تغییرات در مغز افراد مبتلا به شیزوفرنی استفاده گردیده است. پس از درمان این افراد برای مدت شش ماه، ارتباطات عصبی بیشتری بین آمیگدال این افراد مشاهده گردید (که مکان احساسات در مغز و قشر پیش پیشانی می باشد) که نظارت کننده بر تفکرات سطح بالا می باشد. این تغییرات، تاثیر بلندمدتی داشتند. در یک تحقیق دیگر، افرادی که با اضطراب اجتماعی دست به گریبان بودند، پس از 9 هفته درمان رفتاری شناختی (CBT) آنلاین با کاهش فعالیت و حجم مغزی در ناحیه آمیگدال مواجه شدند. مشخص گردید که CBT به تنظیم نمودن مغز در افرادی که اختلال استرس و اضطراب پس از آسیب داشته اند، کمک می نماید. بنابراین مهارت های درمانی CBT توصیه شده کدام می باشند؟ در اینجا سه مورد از آنها را که می توانند به ذهن شما کمک کنند تا متفاوت بیاندیشد را بیان می کنیم.
1. ثابت کنید اشتباه می کنید
گاهی اوقات مغزتان به شما دروغ می گوید. در این مواقع، محدود کردن تفکراتی که باعث می شوند فکر کنید نمی توانید مدرک تان را بگیرید یا کتابی را تمام کنید، به چالش تبدیل می شوند. وقتی به حدی رسیدید که احساس کردید در نقطه اوج هستید، تلاش کنید کمی بیشتر جلو بروید یا خودتان را به چالش بکشید تا به خواندن تا رسیدن به صفحه بعد آن قدر ادامه دهید تا به صفحه آخر کتاب برسید. هر زمان که شما یک پیش گویی منفی را از بین می برید، به ذهن تان می آموزید تا به روشی تازه بیاندیشد و احتمالات را ببیند. بلافاصله ذهن شما شروع به توسعه دادن یک الگوی جدید با درک قابلیت ها و محدودیت های شما از دیدگاه های مختلف می نماید.
2. ورد (مانترای) خود را بسازید
آیا درباره افکار محدود کننده می اندیشید؟ آیا خودتان را ناامید می کنید تا چالشی را به دلیل احتمال شکست خوردن نپذیرید؟ شما باید برای خود وردی بسازید که بتوانید به کمک آن بر افکار منفی غلبه نمایید. شما می توانید عباراتی مانند "بهترین باش" یا "ناممکن را انجام بده" را بکار ببرید. این کلمات هر گونه تفکرات منفی و محدود کننده را از شما دور خواهد کرد. با بیان کلمات مثبت، بر تفکرات منفی غلبه نموده و در نتیجه به وضوح در الگوی تفکرتان دست می یابید.
3. الگوی تفکرات منفی خود را تغییر دهید
تفکراتی مانند "من خیلی احمق می باشم" یا "این کار هرگز به موفقیت نخواهد رسید" مفید نخواهند بود. هر پیش بینی منفی به تحقق خواهد پیوست اگر شما هیچ اقدام مثبتی برای خنثی کردن آن انجام ندهید. با داشتن تفکرات تحقیر کننده هرگز نخواهید توانست گام هایی بلند بردارید. یک خبر خوب در این خصوص وجود دارد:
شما می توانید با یک بیان دست بر تفکرات منفی غلبه نمایید. وقتی فکر می کنید "من به هیچ چیز در این زندگی دست نخواهم یافت" می توانید به آن تفکر بگویید: "من به تلاش ادامه می دهم و بلاخره به فردی تبدیل خواهم شد که می خواهم". وقتی فکر می کنید "این کار به شکست خواهد انجامید" در آینه به خود نگاه کرده و بگویید: "این کار به موفقیت خواهد رسید." بیانی واقع بینانه با تغییر چهار چوب ذهنی تان ایجاد کنید. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، هوشمندتر خواهید شد.
نتیجه گیری
چون هر مهارت جدید نیازمند تمرین مداوم می باشد، باید هزینه لازم برای تبدیل کردن این گام ها به عمل را بپردازید. هر چه واضح اندیشیدن را بیشتر تمرین کنید، ماهیچه های ذهنی تان را بیشتر پرورش خواهید داد. همچنین، مغز شما دچار تغییراتی خواهد شد که در نهایت تاثیری مثبت بر شما خواهند گذاشت.