جمع کردن همه زندگی و اینکه تلاش کنید آنها را به جای دیگر منتقل کنید کار سختی است و مشکلاتی را در پی دارد.
بررسی مشکل افسردگی پس از مهاجرت
زارلسی ون در مرو می گوید: "در تجربه من خطر مشکلات سلامت روانی مهاجران بیشتر از جمعیت عمومی است". این را زارلسی ون در مرو که او را به عنوان "مربی مهاجرت" می شناسند، می گوید. او خودش از جنوب آفریقا به نیوزلند مهاجرت کرد، ون در مرو رایزنی و راهنمایی را برای کسانی که برای مهاجرت تلاش می کنند، ارائه می دهد. این موارد فقط گمان نیست. داده ها از مشاهدات خود ون در مرو جمع آوری شده اند. در طی چند سال گذشته مطالعات نشان داده اند که گروه های مهاجرتی بیشتر مستعد افسردگی هستند و احتمالا در همان زمان، کمتر در پی دریافت کمک می روند.
مارک اسچنکر مسئول مهاجرت و مرکز تحقیق سلامت در دانشگاه کالیفرنیا داویس توضیح می دهد: "این یک طوفان کامل برای مهاجران است؛ شما با مشکلات قانونی، جدایی از خانواده، خطرات کاربردی مهاجرت و تمامی مسائل همراه آن، مواجه هستید."
"عوامل مشارکتی و همه مواردی که در افزایش سطح استرس دخیل هستند، عظیم می باشند". دلایل زیادی برای مهاجرت وجود دارد و هر فرد هم داستان منحصر به فرد خودش را دارد، اما خطر بالای افسردگی در تمامی انواع مهاجرت در سراسر دنیا رخ می دهد". اسچنکر در پشت مرزها می گوید: "بدیهی است که شرایط منحصر به فرد بسته به دلیل مهاجرت در هر موقعیت وجود دارد، اما اشاره می کنم که تجربه مهاجرت شباهت هایش بیشتر از تفاوت هایش است". "این یک مسئله واقعی است".
هر دو مطالعات کانادایی و آمریکایی نشان داده اند که مادران مهاجر در معرض خطر بالاتر افسردگی بعد از زایمان قرار دارند. در بررسی ایالات متحده مشخص شد که جوانان مکزیکی که به آنجا مهاجرت می کنند، احتمالا تجربه افسردگی در آنها 4 برابر بیشتر از دوستان و خانواده هایشان است که در کشور خود باقی می مانند. 9 نفر از 10 مهاجر امریکای مرکزی در کلینیک های مکزیک علائم افسردگی را نشان داده اند، در بیشتر از یک سوم پناهندگان ورونا اضطراب روانی مشاهده شد، و بررسی مهاجران ایالات متحده در خارج از کشور مشخص کرد آنها 2 تا 3 بار مانند زمانی که در خانه هستند افسردگی یا اضطراب را احساس می کنند.
گریز از جنگ تقریبا مواجه با صدمات روانی را تضمین می کند اما حتی برای کسانی که در شرایط صلح از کشور مهاجرت می کنند هم، رفتن به خارج از کشور می تواند همراه با موانع روحی و احساسی باشد. ون در مرو می گوید: "گروه های دیگر اغلب با افسردگی ناشی از یکی عوامل در آن زمان روبه رو می شوند، برای مثال بیماری جدی یا انتقال به شهری دیگر". "مهاجران با مجموعه از عوامل استرس زا متفاوت به یک باره مواجه می شوند. آشنا شدن با محیط، عادت کردن به هر چیز جدید، با فرهنگ، زبان، سیستم ها، محصولات، شرایط آب و هوایی و ... منجر به استرس در ذهن و بدن انسان می شود که با گذشت زمان می تواند منجر به مشکلات روانی شود". به روابط سیاسی فعلی اشاره نمی کنم...
اسچنکر می گوید: "من در مورد آن اطلاعاتی ندارم، اما فقط می توان نتیجه گیری کرد که مشکلات سلامت روان با اهمیت است". "افرادی وجود دارند که با ترس زندگی می کنند، و به دلیل ترس از اخراج شدن بیرون نمی روند، مشارکت نمی کنند، سرویس های غذایی یا تحصیلی یا پزشکی دریافت نمی کنند. افرادی هم وجود دارند که به مدرسه می روند به معنای واقعی کلمه نمی دانند پدر و مادرشان هنگام رسیدن به خانه در آنجا خواهند بود." و هنوز هم مهاجران در سراسر جهان از سرویس های سلامت از جمله کمک به سلامت روانی، استفاده نمی کنند.
در شهرهای هاستون، هنگ کنگ و هامبورگ مشکلاتی داریم
اسچنکر تایید می کند: "بهره مندی کمتری از خدمات سلامت میان مهاجران نسبت به جمعیت بومی وجود دارد، به هر حال چه در مورد معاینه پزشک، واکسیناسیون یا اتاق مراقبت های فوری باشد. مقداری از این درصد اقتصادی، مقداری تبعیض و درصد دیگری ترس است. موانع زبانی، بدنام سازی، وضعیت های قانونی و تفاوت های فرهنگی هم در انتخاب مهاجران برای دریافت کمک یا عدم دریافت آن نقش دارند. پس چه کاری می توانید انجام دهید؟ اگر شما یا شخصی که می شناسید با افسردگی درگیر است، در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد که شاید به آنها کمک کند.
5 روش برای غلبه بر افسردگی بعد از مهاجرت
1. پذیرش آن
اولین گام برای کنترل هر نوع موقعیت سخت پذیرش آن است، و نباید با تسلیم شدن اشتباه گرفته شود. بپذیرید که مهاجرت تجربه سختی است و بدانید که احساس مقاومت پذیری، اضطراب یا تنهایی بعضی اوقات محتمل و به طور کلی طبیعی است. حتی زمانی که مهاجرت را به دلایلی مانند: تحصیل یا عشق انتخاب می کنید، موانعی وجود دارد که استرس هم می تواند شامل آن شود. ون در مرو می گوید: "بسیاری از مردم هیچ ایده ای ندارند". تنها برجسته کردن اطلاعات در مورد افسردگی مهاجرت خیلی خیلی مفید است.
2. شبکه حمایتی بسازید یا عضو یکی از آنها شوید
یکی از متداول ترین توصیه ها برای مهاجرانی که با افسردگی مواجه هستند، داشتن شبکه حمایتی است، اما برای مهاجران تازه که در کشور جدیدشان شبکه ای ندارند، این مشکل می تواند مانند حس سیلی در صورت باشد. ساخت شبکه به موقع هنوز ضروری است. ون در مرو اشاره می کند که "شبکه حمایتی نمی تواند جای خانواده باشد." "شبکه حمایتی می تواند اجتماعی از افراد با ریشه یا فرهنگ مشابه باشد و افرادی که مدتی در کشور ساکن بودند در گروه های مشابه مکررا مانند حلقه و پل برای دستیابی به خدمات عمل می کنند. و اگر خود شما می توانید مثل یک حلقه عمل کنید، این کار را انجام دهید. اگر شخصی که درگیر است را می بینید، با او صحبت کنید و دست یاری دراز کنید. "اعضای این اجتماع که تا به حال با روش جدید روبه رو شده بودند در موقعیت بهتری برای حمایت قرار دارند و باید برای دستیابی به سطح حمایت از مهاجران جدید که خانواده یا دوستانی ندارند، آموزش ببیند."
3. از دریافت کمک های حرفه ای نترسید، روش هایی در اطراف "سیستم" وجود دارد
به طور کلی سرویس هایی برای مهاجران در دسترس قرار دارد، اما بنابر دلایل مختلف کارایی ندارند، به هر حال یا به دلیل ترس یا عدم آگاهی است. ون در مرو توصیه می کند: "در هر جایی که می توانید در جستجوی کمک باشید، و منتظر گذشت این مشکل نمانید". اما اگر شما یا کسی که می شناسید، برای مثال به دلیل ترس از اخراج یا منعیات فرهنگی، واقعا نمی خواهد با یک حرفه ای ملاقات کند، هنوز هم راه هایی برای دریافت کمک وجود دارد. "به دنبال کمک باشید و منتظر گذشت آن نمانید". برای مثال: مرکز مهاجرت و تحقیقات سلامت با تبلیغ کننده هایی که می توانند به اجتماع امریکایی های لاتین دستیابی پیدا کنند، کار می کنند.
اسچنکر توضیح می دهد: "آنها ایده هایی برای سلامت دارند، زنان این اجتماع می توانند پیام سلامت را به جمعیت عمومی انتقال دهند". "آنها آموزش دیده اند اما مدرکی ندارند، افراد باهوشی که می توانند با مادران جوان یا بزرگ تر ملاقات و به مسائل سلامت که مردم را تحت فشار قرار می دهد، رسیدگی کنند.
4. لیست تهیه کنید، آن را دوبار بررسی کنید
شاید این کار بی معنا باشد، اما تهیه لیست از تمامی نکات مثبت خانه جدیدتان واقعا می تواند کمک بزرگی باشد. زمانی که مسائل دشوار به نظر می رسد، در حقیقت نوشتن در مورد اتفاقات خوب می تواند موثر باشد. در حقیقت زمانی که درباره چیزهایی که می توانید صحبت کنید، می نویسید احتمالا پی می برید که شما شبکه حمایتی بزرگ تری نسبت به آنچه که فکر می کردید، دارید. اما ای کار را اینجا قطع نکنید. این کار تمرینی برای سپاسگزاری نیست. در مورد چیزهایی از خانه که دلتنگ آن هستید، بنویسید. سپس از روی لیست مرور کنید، احتمالا نوشتن می تواند به داشتن حس بهتر کمک کند. نکات اجرایی را ایجاد کنید، به جای نوشتن "من از غذاهای اینجا متنفر هستم" یک نکته اجرایی را در لیست خود وارد کنید تا فروشگاهی که محصولات خوردنی کشورتان دارد را پیدا کنید. اگر درگیر پیدا کردن شغل هستید، یک نکته اجرایی را برای ملاقات با مربی آموزش دهنده شغل تعیین کنید یا درس هایی را برای یادگیری مهارت جدید بگذرانید. دلتنگ خانواده و دوستان تان هستید؟ در برنامه زمانبندی تان ثبت کنید. همیشه می توانید روی تماس تلفنی هفتگی حساب کنید و مشتاقانه منتظر آن باشید.
5. در مورد آن صحبت کنید
مهمترین نکته، اجازه دهید بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم. بله تا حد زیادی درست است. مسلما مهاجرت یک موضوع بحث برانگیز حال حاضر است و گاهی اوقات افسردگی آن را بدنام می کند. این موارد با هم ترکیب دشواری می شوند. اما ما قصد داریم در هر دو موضوع ایجاد آگاهی و کمک به یکدیگر برای دستیابی به منابع صحبت کنیم و به راحتی به یکدیگر نشان دهیم که ما تنها نیستیم." مهاجرت پدیده بقا است و شایسته روح انسان است".
ون در مرو می گوید: "آگاهی حتی قبل از شروع مهاجرت، حائز اهمیت است" روی هم رفته، ما قوی ترین کسی که جرات حرکت، تغییر، جستجوی زندگی بهتری دارد، هستیم. اسچنکر می گوید: "مهاجرت فرآیند و پدیده بقا است و چیزی که ما مشاهده می کنیم فرد قدرتمندی است که می تواند این مشکلات را تحمل کند". "این مسئله تامل ذهنی است. این موضوع شایسته روح انسانی است".
منبع: rebtel