بعضی وقت ها آدم نیاز داره تا تو زندگی از کسی کمک بگیره. اما بعضیا با کمک گرفتن مشکل دارن و به هیچ قیمتی حاضر نیستن از کسی کمک بگیرن.
6 دلیل روانشناسی برای امتناع از کمک گرفتن از دیگران
1. در کودکی ما، ساده ترین و ابتدایی ترين نيازهای ما مثل غذا خوردن، اجابت مزاج، احساس سرما، گرما و ... به راحتی و در کوتاهترین زمان برآورده نمیشده و احتمالا ما شاهد تظاهرات چهره ای ناخوشایند حاکی از شکایت یا حتی غرولند هايی در مراقب مون (مادر، مادربزرگ، پرستار یا ...) بودیم به همین دلیل ابراز نیاز و بیان احتیاج برامون با احساس حقارت همراه میشه و ما رو معذب می كنه.
2. خانواده پرآشوبی داشتیم و ما همیشه احساس کردیم که خانواده به اندازه كافی مسئله و جنجال داره و دیگه جايی برای ابراز ضعف های ما نمی مونده بنابراین باید به خودمون هم دروغ می گفتیم که "من به تنهايی از پس مشکلاتم برمیام" برای اينكه ما دیگه بار اضافی روی دوش خونواده مون نذاریم.
3. پدر و مادرهای بی كفايتی داشتیم که از همون دوران کودکی متوجه شدیم که نمیشه روی اونها حساب کرد، بنابراین تنها خودمون هستیم و خودمون! و برای اينکه بقامون رو حفظ کنیم ناچاریم به شكلی زمخت و بی احساس به جنگ ناملايمتی ها بريم! تك و تنها.
4. هیچ وقت کفایت ما به عنوان فرزند، تأیید نشده. بنابراین در ما نیاز افراطی و بيمارگونه ای برای اثبات خودمون به پدر و مادری که هیچ وقت راضی نشدن، در وجودمون شكل می گيره! ما باید در این شرايط تبدیل بشیم به سوپرهیرو يا ابرانسانی که هیچ وقت کم نمیاره و هیچ وقت نیاز به کسی ندارد تا بلکه روزی به آروزی دست نيافتنيش برسه! (گرفتن تایید از پدر مادرش حتی وقتی 50 سالشه!!!) که البته این تلاشی بی سرانجامه و فقط هر روز خسته تر و داغون ترش می كنه!
5. ما خواری و زبونی عزيزمون رو ديديم! مثلا مادری که همیشه به لحاظ مالی محتاج بوده و تحقیر میشده یا پدری که بنا به شرايطی، نیازمند دیگران شده و ما به عنوان فرزند تحقیر شدن اونها رو توسط دیگران احساس کردیم و برای همه عمر تصمیم گرفتیم که طوری زندگی کنیم که هیچ وقت و تحت هیچ شرايطی به دیگران محتاج نشيم.
6. یا هیچ کدوم از اینها نبوده و فقط ملاحظات و بی اعتماد به نفسی والدين مون باعث شده که كمک گرفتن از دیگران به عنوان مهارتی بالغانه به ما آموزش داده نشده و به جاش شرم و خجالت رو ما ازشون ياد بگیریم!
گاهی حتی قضاوت ناخوشایند والدين مون در مورد دیگرانی که طلب كمک می كنن باعث میشه این خصیصه در ما هم از بین بره! پدرو مادرهايی که مهارت نه گفتن ندارن معمولا از طلب كمک کردن دیگران، ناراحت میشن و کار اون فرد رو بی ارزش می کنن و زیر سوال می برن!
متأسفانه در چنین خانواده هایی، در واقع معذب بودن و رودربايستی داشتن ستایش هم میشه!
دیدگاه ها