«تکیه به اعتبار بیرونی برای درک ارزش خود پایدار نیست. اگر برای ساختن خود به افراد وابسته هستید، همان قدرت را به آنها میدهید تا شما را از بین ببرند. شما بدون توجه به نظر آنها شایسته هستید.» این گفته به طرز شگفتانگیزی صحیح است، اما برای من سالها طول کشید تا این حقیقت را درک کنم. در اعماق قلبم میدانستم که نباید به تایید دیگران برای تعیین ارزش خود تکیه کنم، اما مدتها نتواستم از این وابستگی رها شوم. برای مدتهای طولانی، جستجوی تایید بیرونی برای سنجش عزت نفس و موفقیت من تبدیل به عادت شده بود. دائم از دوستان، خانواده و حتی غریبهها به دنبال اطمینان بودم و به نظرات آنها توجه میکردم.
با اینکه دستاوردهای زیادی داشتم و تحسینها سرازیر میشد، هیچ وقت احساس نکردم که موفقیتهایم به اندازه کافی رضایتبخش باشند. چیزی در درون من بود که احساس پوچی و خلأ میکرد و به من یادآوری میکرد که در مسیر اشتباهی برای تایید و اعتماد به نفس در جستجو هستم. در این مقاله از سلام دنیا، به بررسی تجربه خود می پردازم و توضیح میدهم چرا تکیه به اعتبار بیرونی هیچ گاه نمیتواند منبع واقعی شادمانی و رضایت درونی باشد. همچنین به راهکارهایی اشاره خواهم کرد که میتواند به شما کمک کند تا از وابستگی به تایید دیگران رهایی یابید و مسیر واقعی پذیرش خود را پیدا کنید. پس با ما همراه باشید تا راه رهایی و غلبه بر تایید طلبی از دیگران بیاموزید.
نحوه غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی
حتما بخوانید: اعتماد به نفس چیست
1. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: تعقیب کمال
برای طولانی ترین زمان، من نتوانستم از جذابیت کمال فرار کنم. من همیشه باید برای بی عیب بودن تلاش می کردم و معتقد بودم که این کلید اعتبار است. اما حقیقت این است که کمال یک توهم است. استانداردی غیر واقعی را تعیین می کند و نیاز سیری ناپذیری به اعتبارسنجی خارجی ایجاد می کند. ما یک طرز فکر بی عیب و نقص را ایجاد می کنیم زیرا ترس از قضاوت یا طرد شدن ما را هدایت می کند. با این حال، مانع از پذیرش خود می شود و ما را از پذیرش خود اصیل خود باز می دارد.
2. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: ترس از شکست
ترس از شکست ارتباط نزدیکی با جستجوی اعتبار خارجی دارد. این همان دامی است که در آن گرفتار می شویم - شکست را بازتابی از شایستگی خود می دانیم. ما فکر می کنیم که فقط به این دلیل که زمین خورده ایم، به نوعی کمتر هستیم. ما نمیدانیم که میتوانیم از شکست یاد بگیریم و رشد کنیم، زیرا از آنچه دیگران فکر میکنند میترسیم.
3. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: تله مقایسه
جستجوی اعتبار در مقایسه منجر به یک چرخه بی پایان از سرخوردگی می شود. برای من، این نیاز دائمی به بهتر بودن از دیگران بود. برای دیگران، به سادگی به عنوان یکسان شناخته می شود. برخی ممکن است از طریق دریافت لایک های بیشتر در رسانه های اجتماعی یا ارتقای شغلی نسبت به همتایان خود، اعتبارسنجی را کاهش دهند. هر زمان که ما از طریق مقایسه به دنبال اعتبار سنجی هستیم، این یک دام است.
4. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: به دنبال تایید از همه
با وجود اینکه همیشه دوست نداشتم مردمپسند باشم ، اما به دنبال تایید از همه و قربانی کردن نیازها و خواستههایم در هویت من عجین شد. سپس، زمانی که تحقق این امر آغاز شد، متوجه شدم که باید زندگی جدیدی را بر اساس ارزشها و آرزوهای خودم بسازم. اگر به جای جستجوی تایید جهانی، هویتی از تمامیت ایجاد می کردم، در دام تلاش مداوم برای راضی نگه داشتن همه نمی افتادم.
حتما بخوانید: خودشناسی چیست و چگونه خودم را بشناسم
5. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: اعتبار بیرونی به عنوان معیاری برای خودارزشمندی
شما باید آن ترفیع، آن تمجیدها و تأیید دیگران را دریافت کنید. زندگی بر اساس اعتبار خارجی تنها راه برای سنجش ارزش خود است، درست است؟ برای اینکه احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، باید یک جریان دائمی از ستایش داشته باشید. اما شما نباید. شما مفاهیم را می شناسید، اما حقیقت این است: اعتبار خارجی هرگز نمی تواند ارزش شما را به درستی تعیین کند. و شما تنها کسی هستید که می توانید ارزش ذاتی خود را فراتر از نظرات دیگران تشخیص دهید و از آنها استفاده کنید.
6. غلبه بر نیاز اعتبار بیرونی: غفلت از بازتاب درونی
من برای مدت طولانی درگیر جستجوی اعتبار بیرونی بودم زیرا نمی دانستم کی هستم. اما در پی ناامیدی های بیشمار، من کاملاً از این رویکرد دست کشیدم. ماهها جستجو برای تایید را کنار گذاشتم و به سمت درون رفتم. من بیشتر و بیشتر با ارزشها، علایقم و خود واقعیام در تماس بودم. تنها از طریق اولویت دادن به خود و پرورش خودآگاهی است که میتوانیم پایه محکمی برای اعتبار بخشی به خود ایجاد کنیم. بنابراین، چه طرز فکری می تواند به شما کمک کند تا بر نیاز به اعتبارسنجی خارجی غلبه کنید؟
من نمی توانم به شما پاسخ قطعی بدهم زیرا شما را نمی شناسم. من کارشناس روانشناسی یا سلامت روان نیستم. من فقط مردی هستم که تلاش کرده، شکست خورده، زندگی کرده، شکست خورده و همه چیز را دوباره انجام داده است. بنابراین، دقیقاً همانطور که بر اساس تجربیات شخصی خود در مورد کارهایی که نباید انجام دهید به شما بینش هایی داده ام، من نیز بر اساس روشی که اکنون زندگی می کنم به شما بینش هایی می دهم.
1. راهیابی به خودشناسی: در آغوش گرفتن عیوب
هر تجربه ای که الان دارم فرصتی برای رشد است. من تمام تلاشم را میکنم که برای کمال تلاش نکنم، بلکه عیوب را به عنوان بخشی از انسان بودن بپذیرم. من از عیب هایم ناراحت نمی شوم. در عوض، من آنها را به عنوان پله هایی برای تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودم می بینم. من سعی میکنم به نتایج بهعنوان درسها نگاه کنم تا معیارهای ارزش خودم. به جای استفاده از اعتبار بیرونی به عنوان معیار، من بیشتر بر پذیرش خود و رشد شخصی متمرکز شده ام. شما نمی توانید رشد واقعی را بدون پذیرش عیوب تجربه کنید. آنها در انتهای مختلف طیف و طول موج یکسان عمل می کنند و ما را به افراد انعطاف پذیر تبدیل می کنند. اگر سعی کنید از نواقص اجتناب کنید، فرصت یادگیری، تکامل و در نهایت تبدیل شدن به خود واقعی خود را از خود سلب می کنید.
حتما بخوانید: خود آگاهی چیست
2. راهیابی به خودشناسی: موفقیت خود تعریف شده
این بدان معنا نیست که من به نظرات دیگران اهمیت نمی دهم. من انجام می دهم. اما من قصد ندارم هویتی بر اساس اعتبار آنها بسازم. من روی زندگی ای متمرکز هستم که با ارزش ها و آرزوهایم همسو باشد. من بیشتر از اینکه به افراد اجازه تجربه آن را بدهم، خوشم می آید، و البته، حمایت و تشویق آنها ارزشمند است. اما من دیگر به دنبال تأیید اعتبار بیرونی نیستم یا ارزش خود را بر اساس آن قرار نمی دهم. و من قصد ندارم هر نظر یا واکنشی را طوری تجزیه و تحلیل کنم که انگار آنها چیزی در مورد اینکه من هستم می گویند. هدف این است که با خودم صادق باشم، موفقیت خود را تعریف کنم ، و از درون به تحقق برسم.
3. راهیابی به خودشناسی: اصالت و آسیب پذیری
هیچ فشاری احساس نمیکنم که نسخهای از خودم را برای تأیید ارائه کنم. من به راحتی میتوانم تصویرم را متناسب با انتظارات جامعه بسازم، اما این مهم نیست. من دنبال لایک و تایید نمی روم. این فقط یک طرز فکر نیست که من از آن برای منافع شخصی استفاده می کنم. این در مورد زندگی واقعی است. من اکنون اصالت و آسیب پذیری را به عنوان نقاط قوت می پذیرم و ابراز خود را بر جستجوی تأیید از دیگران ترجیح می دهم. این مسیر شجاعت، رشد، ارتباطات معنادار، انعطاف پذیری و زندگی با صداقت است.
4. راهیابی به خودشناسی: تمرین اعتبار درونی
من یاد گرفتم که چگونه به خودم اعتبار بدهم - چه کسی هستم، از چه چیزی لذت می برم و ارزش هایم - زیرا متوجه شدم که جستجوی تایید از دیگران یک پیگیری بی پایان است و هرگز نمی توانستم نحوه برداشت دیگران از من را کنترل کنم. من همچنین برای تصدیق و تجلیل از دستاوردهای خودم وقت گذاشتم. من این رویکرد را در پیش گرفتم که همه چیز در زندگی من، چه بزرگ و چه کوچک، شایسته شناسایی است. با حرکت رو به جلو، نگرش من به سمت قدردانی از خود و تشخیص لیاقتم مستقل از اعتبار خارجی تغییر کرد. این یک فرآیند بی پایان است، اما همچنین مفیدترین فرآیند برای خود توانمندسازی، شفقت به خود، انگیزه درونی، ادراک متعادل از خود و پذیرش واقعی خود است.
حتما بخوانید: خصوصیات انسان های معتبر
5. راهیابی به خودشناسی: خود گفتاری سازنده
زمانی که شخصیتی را به تصویر می کشم که با خود واقعی من همخوانی ندارد و منجر به احساس ناهماهنگی و خودفریبی می شود، لحظات عدم صداقت داشته ام. من همچنین زمان زیادی را صرف انتقاد از خودم کردهام، به ارزش و تواناییهایم شک میکنم، بدون اینکه بدانم از دریچهای تحریف شده به خودم نگاه میکنم. با حرکت رو به جلو، تصمیم گرفتم در مورد کسی که هستم صادق باشم. دیگر تظاهر به کسی که نیستم نیست. و دیگر درباره ارزشم به خودم دروغ نخواهم گفت. این سخت ترین بخش است: جای خودانتقادی را با شفقت و تشویق به خود. با این حال، پرورش طرز فکر مثبت و سازنده برای پرورش عزت نفس و پذیرش خود ضروری است.
6. راهیابی به خودشناسی: پذیرش روابط حمایتی
طنز این است که ما اغلب پنهان می کنیم که واقعاً چه کسی هستیم تا دیگران ارزش ما را تأیید کنند - اما اگر واقعاً ما را نشناسند چگونه می توانند؟ همچنین ممکن است سخت تلاش کنیم تا از افرادی که نمیتوانند یا نمیخواهند آن را ارائه کنند، به دنبال تأیید اعتبار باشیم. هیچ کدام از ما نمی توانیم به تنهایی زندگی را انجام دهیم. اما به جای تغییر برای راضی کردن دیگران یا مبارزه برای تایید افراد نامناسب، همه ما باید اطراف خود را با افراد حمایت کننده و نشاط بخشی احاطه کنیم که برای ما ارزش قائل هستند و به خاطر آنچه هستیم قدردانی می کنند
سخن آخر
بنابراین، با این توصیهها چه باید کرد؟ پیشنهاد میکنم آنها را تحلیل کنید، آنهایی را که با شما خوشایند نیستند کنار بگذارید و آنهایی را که با شما هماهنگ هستند نگه دارید. نکته مهم این است که ببینید چه طرز فکری زندگی شما را هدایت میکند و آنهایی را که به شما خدمت نمیکنند رها کنید تا بتوانید آزاد و حاضر باشید، نه اینکه تحت کنترل نظرات دیگران و پیگیری بیپایان برای اعتبارسنجی قرار بگیرید.
مطالب مرتبط:
17 راهکار برای غلبه بر بی حوصلگی و لذت نبردن از زندگی
روش استفاده از الگوی چرخ زندگی برای ایجاد تعادل
دیدگاه ها